«سخنهای تکراری» «همایشهای دریایی»!
فیروز اسماعیلی نژاد- از زمانی که سند توسعه دریایی ایران ابلاغ شد، جمعیتی از اهالی محترم اداره جات، این طرف و آن طرف راه افتادند و در وصف «سند دریایی و اهمیت دریا و ضرورت اقتصاد دریاپایه» سخن گفتند.
همت و تلاش این بزرگان سخن، تا جایی بود که بلیت میگرفتند و میرفتند تا کیش و قشم و اقصی نقاط کشور و با زحمت فراوان در هتلهای 5 ستاره اقامت میکردند و بیمنت، ماهی و میگو به دندان کشیدند و فربه شدند تا بتوانند برای دریا «سخنرانی» کنند.
اکنون که این چند خط را مینویسم، سال ها از شروع ماجرا گذشته است. اما همچنان سخنرانیها با قوت و همت و اراده پولادین ادامه دارد. دریای خزر با آن همه عظمت، یک دنیا عقب نشینی کرد و اینان هنوز ذره ای کوتاه نیامدهاند.
برخی از این اداریون محترم، چنان سخنان تکراری داشتند که میشد تا بالای 90درصد در کنکور گزینه هایش را زد. یک سری آمار تکراری که به لطف رکود در توسعه دریایی، خوشبختانه از این سال به سال دیگر هیچ تغییری نمیکنند و سخنران مجبور نیست که زحمت آپ دیت(همون به روزکردن) اطلاعات خودش را داشته باشد.
گوشهای تکراری
قصه به سخنرانیهای تکراری ختم نمیشود؛ زیرا این طرف قضیه، گوشهای بی کار و مجبوری بودند که لابد باید میشنیدند و چارهای جز شنیدن ندارند. دوستان اداریون که از ادارههای مختلف به جای خدمت به خلق، جمع میشدند در فلان جسله و فلان سمینار و فلان چیز، که صندلیهای خالی را پرکنند.
گوشهای تکراری هم به مرور یاد گرفتند هنگام گوش دادن، چرتکی هم بزنند و سپس در باره سمیناهار خود با بغل دستی حرف بزنند چون خیلی تکراری شده است.
اما سخنان سخنرانان توسعه دریایی برای آن ها تکراری نبود؛ چون هیچ گاه گوش نکرده بودند که احساس تکرار کنند. سخن ها همان سخنان همیشگی بود و لب و لوچه ای بود که عوض می شد.
در این گیر و دار، مسابقه سمینار و همایش داغ است. همین دیروز که سمینار در دانشگاه امیرکبیر تمام شد، پیام آمد که سمینار بعدی در راه است اما قسم حضرت عباس خوردند که این یکی فرق دارد. هنوز این در آبان ماه برگزار نشده خبر آمد که بعدی در کیش برگزار خواهد شد.
در این همه سال، مطالبی که به عنوان سخنرانی ارائه شده را اگر جمع کنید، کامیون هم آن را نمیتواند حمل کند. اما دریغ که گفت: صد گفته چو نیم جو کردار نیست...
یکی خوب است بیاید و سخن بس بدهد و این جنگ را به پایان برساند که در این جنگ بی پایان، هیچ خیری جز شر برای ملت دریایی ایران نیست.
در این بساط همایش،پمایش و سمیناهارها، سیاهی لشکر یک پای ثابت است. مهم نیست سخنران چه میگوید و چه نتیجه ای دارد چون نه کسی گوش میکند و نه به چشم میآید. آن چه به چشم میآید صندلیهایی است که نباید خالی باشند. همه بر این منطق استوارند: «اگر صندلیها پر باشد، یعنی همایش خوب و موثر بوده و از استقبال زیادی برخوردار شده است.» این را فیلم میکنند و به عنوان گزارش کار هم پزش را میدهند و هم بودجهاش را میگیرند با مخلفات تشویقی و ترفیع.
اما آن چه توسعه دریایی به آن نیاز دارد، نیم جو عمل است. سند توسعه روی زمین مانده است و پایش به دریا نرسیده است. حرکت از لب و لوچه به دست و بازو نرسیده است. ساحلها همچنان خالی از سکنه و بنادر درهم و برهم و مردم چشم انتظار.
از حرف اشباع شده ایم و حرف تازهای نیست و تکرار اندر تکرار باز هم تکرار میشود. تعداد سخنرانها از تعداد مجریان توسعه دریایی بیشتر است و کسی نمیداند این قصه تا کی ادامه خواهد داشت.