«سرآمد» گزارش میدهد؛
«انرژی جهان» زیر سایه امنیت تنگههای دریایی
چرا امنیت تنگههای دریایی افزایش پیدا کرد؟
گروه انرژی- رضا رضایی- تنگههای دریایی نقاط محوری راهبردی در سیستم تجارت جهانی هستند. آنها صرفاً گذرگاههای باریکی نیستند که دوخشکی را از هم جدا میکنند، بلکه شریانهای حیاتی هستند که اقیانوسها و دریاها را به هم متصل و مسیرهای مستقیمی را برای کشتیها بین بازارهای بزرگ در سراسر جهان فراهم میکنند. اهمیت آنها وقتی در بخش انرژی و حملو قل دریایی افزایش مییابد، زیرا بیشتر صادرات نفت، گاز و کالاهای تجاری از آنها عبور میکند.
به گزارش اقتصاد سرآمد، محافظت از این گذرگاهها در زمان جنگ، چالشی پیچیده است که نیاز به رویکردی جامع برای ایجاد تعادل بین منافع اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی دارد. اخیراً توجه دوباره به آسیبپذیریهای تنگههرمز و بابالمندب، دو مورد از حیاتیترین مسیرهای دریایی برای حملونقل نفت، گاز و تجارت جهانی، معطوف شده است. این تمرکز مجدد در حالی صورت میگیرد که تنشهای خاورمیانه پس از وقوع جنگ بین اسرائیل و ایران، در کنار تهدیدات و نگرانیهای فزاینده در مورد اختلال در کشتیرانی بینالمللی و تشدید بحران انرژی، افزایش یافته است.
اهمیت راهبردی تنگهها
براساس گزارش اندیشکده «مرکز بین المللی مطالعات راهبردی»؛ اهمیت راهبردی تنگهها در تأثیر حیاتی آنها بر توزیع و نقشههای جهانی نهفته است. این امر به وضوح در طول بحران سوئز در سال۱۹۵۶ و بحران موشکی کوبا در سال۱۹۶۲ مشهود بود. از این رو، کشورهای بزرگ به ویژه ایالاتمتحده، با تکیه بر نظریههای تسلط دریایی و برتری هوایی، اهمیت زیادی برای تأمین امنیت این گذرگاهها قائل هستند. اهمیت تنگههای بینالمللی از زمان جنگ جهانی دوم به دلیل پیشرفتهای عظیم در فناوری حملونقل دریایی و روشهای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع دریایی و همچنین پیشرفت در فعالیتهای دریایی نظامی، تجاری و غیرنظامی، به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
این تکامل، رژیم حقوقی حاکم بر تنگههای بینالمللی را نیز شکل داده که در رویههای عرفی و توافقات بینالمللی بازتاب مییابد. کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها مصوب۱۹۸۲، مهمترین چارچوب قانونی است که حق همه کشورها را برای «عبور بیضرر» از تنگههای بینالمللی بدون ایجاد مانع یا تهدید از سوی کشورهای ساحلی به رسمیت میشناسد، مشروط بر اینکه چنین عبوری تهدید امنیتی ایجاد نکند. این کنوانسیون همچنین کشورها را از کاربرد زور یا تهدید کشتیهای تجاری که از این تنگهها عبور میکنند، منع میکند. پیش از این، کنوانسیون قسطنطنیه۱۸۸۸، آزادی دریانوردی در کانال سوئز را، چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ، برای همه کشتیهای تجاری تأیید کرده بود.
علاوهبر این، سازمان بینالمللی دریانوردی قوانین و دستورالعملهایی را برای محافظت از کشتیها در برابر حملات و دزدی دریایی در حین عبور از آبراههای حیاتی وضع کرده است که چارچوب بینالمللی برای حفاظت از این گذرگاهها را تقویت میکند. این توافقنامهها عملاً بسیاری از تنگههایی را که قبلاً خارج از این محدوده بودند، بینالمللی کرده و مفهوم ترانزیت تنگه را از «عبور بیضرر» به «عبور ترانزیتی» گسترش دادهاند که به اصل آزادی دریانوردی در دریاهای آزاد نزدیکتر است.
چالشهای حفاظت از گذرگاههای دریایی
حفاظت از تنگههای دریایی در زمان جنگ، چالشی پیچیده بوده که نیازمند رویکردی جامع است که منافع اقتصادی، امنیتی و ژئوپلیتیکی را متعادل کند. در بحبوحه درگیری رژیم صهیونیستی و ایران، تنشهای پیرامون این تنگهها در حال افزایش بود که ثبات منطقهای و امنیت انرژی جهانی را تهدید میکرد. سازوکارهای حفاظتی از حضور نظامی فشرده، تشکیل ائتلافهای بینالمللی، استراتژیهای بازدارندگی گرفته تا جستوجوی مسیرهای جایگزین برای تضمین جریان بیوقفه نفت و تجارت را در بر میگیرد.
استراتژی ایالات متحده
در پاسخ به افزایش تهدیدها، ایالاتمتحده و متحدانش ابتکاراتی را برای محافظت از ناوبری دریایی آغاز کردند که مهمترین آنها «عملیات سنتینل»(عملیات نگهبان) در سال۲۰۱۹ برای محافظت از کشتیها در برابر حملات ایران و شرکای آن بود. البته نباید فراموش کرد که حملات انصارالله یمن نیز در پاسخ به کشتار مردم غزه صورت میگرفت، بهطوریکه پیش از کشتی ترانزیتی در امنیت کامل فعال بودند و حتی ایران یکی از کشورهای مهم در تضمین امنیت دریایی است. با افزایش تنشهای فعلی، حضور نظامی ایالاتمتحده و بریتانیا در منطقه احتمالا برای جلوگیری از هرگونه انسداد دریایی بزرگ، افزایش یابد.
راهبرد ایالاتمتحده برای تأمین امنیت خطوط دریایی بر اصل «امنیت نئوکلاسیک» متمرکز است و بر کنترل سرپلهای ساحلی که پایگاههای زمینی هستند و بهعنوان نقاط شروع عملیات متکی است. ایالاتمتحده منابع قابلتوجهی را به گسترش عمودی و افقی پایگاههای دریایی و هوایی در منطقه و نزدیک تنگههای کلیدی، مانند کمپ لمونیر در جیبوتی(مشرف بر تنگه بابالمندب) و پایگاه هوایی الظفره(مشرف بر تنگههرمز) اختصاص داده است.
تأثیر بر بازارهای انرژی
سوال کلیدی در بحبوحه درگیریهای جاری بین ایران و اسرائیل که اکنون به پایان رسیده، این است که آیا در صورت تجاوز مجدد رژیم صهیونیستی، صادرات نفت از خلیجفارس از طریق تنگههرمز مختل خواهد شد یا خیر؟ حدود ۳۵درصد از نفتخام دریایی و ۲۰درصد از گاز طبیعی مایع از این گلوگاه حیاتی عبور میکند و آن را برای بازیگران اصلی در بازارهای جهانی انرژی حیاتی میسازد.
طبق گزارش Vortexa، یک شرکت تحلیلی تاثیرگذار، عربستان سعودی روزانه حدود ۶میلیون بشکه نفتخام از طریق تنگههرمز صادر میکند که بالاترین میزان در بین کشورهای همسایه است. چین، هند، ژاپن و کرهجنوبی از جمله واردکنندگان اصلی نفتخام منتقلشده از طریق این تنگه هستند. اداره اطلاعات انرژی ایالاتمتحده تخمین میزند که در سال۲۰۲۲، حدود ۸۲درصد از نفتخام و میعانات گازی که از تنگههرمز عبور کردهاند، به مقصد کشورهای آسیایی بودهاند. در ۱۶آوریل۲۰۲۵، تنها سهروز قبل از حملات موشکی اسرائیل به پدافند هوایی ایران، یونسوکیول، رئیسجمهور کرهجنوبی اعلام کرد که ۶۰درصد از نفت این کشور از تنگههرمز عبور میکند.
نتیجهگیری
اهمیت تنگهها و گذرگاههای دریایی امروزه به دلیل افزایش تهدیدات علیه ناوبری در بحبوحه تشدید تنشها بین کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی، بیش از هر زمان دیگری است. این اهمیت با ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی در کشورهای عربی و نقش حیاتی تأمین انرژی در اقتصاد جهانی دوچندان میشود. این امر علاقه شدید قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای را به تأمین امنیت مسیرهای دریایی و راهاندازی ابتکارات و اتحادها برای تضمین امنیت آنها توضیح میدهد. باید توجه داشت که تهدیدات امنیتی ناشی از تنشهای تنگهای منجر به افزایش هزینههای حملونقل دریایی و بیمه میشود که مستقیماً بر قیمت کالاها و خدمات تأثیر میگذارد.
تهدیدات این گذرگاهها همچنین باعث نوسانات شدید در قیمت جهانی انرژی میشود و پیامدهای بالقوهای بر امنیت غذایی، بهویژه در کشورهایی که به کالاهای وارداتی از طریق مسیرهای دریایی وابسته هستند، خواهد داشت. در اصل، تأمین امنیت تنگههای دریایی یک چالش پیچیده ژئوپلیتیکی و اقتصادی است که مستلزم تعادل دقیق بین منافع ملی و بینالمللی است. در این راستا، مهمترین سؤال همچنان باقی است؛ جامعه بینالمللی چگونه میتواند بدون درگیرشدن در یک درگیری گستردهتر که امنیت انرژی و رفاه اقتصادی جهانی را تهدید میکند، این تعادل را برقرار کند؟