التهاب یا تلاش برای توسعه دریایی ایران؛
این همه همایش و نمایشگاههای دریامحور!
ایرج گلشنی- نخست مروری می کنیم به برخی از همایشها و نمایشگاههای توسعه دریامحور ایران در چند ماهه پایان سال 1404. «17 آبانماه دومین همایش توسعه دریامحور در جزیره کیش -26 آبانماه اجلاس توسعه دریا محور در بندر انزلی -4 آذرماه نمایشگاه صنایع دریایی و زون تحولات دیجیتال دریایی در جزیره کیش - 27 بهمن پنجمین همایش توسعه دریامحور در تهران- 9 دی نمایشگاه صنایع دریایی در بوشهر» وجود همایشهای متعدد و متراکم در یک موضوع، دو نشانه مشخص دارد: اول: نشان از توسعه و هیجان حرکت جمعی به سمت خاصی است که دراین موارد، «توسعه دریا» مد نظر است. بعد از این که سالهای سال خبر زیادی از همایش برای دریا و اقتصاددریایی نبود، اکنون طی چند سال اخیر، شاهد رشد متراکم همایشها با محوریت دریایی هستیم. بعد از ابلاغ سیاستهای کلی نظام برای توسعه اقتصاد دریاپایه، این حرکت نماد و نمود بیشتری یافت و نهادها در بخشهای دولتی و خصوصی به سمت و سوی همایشها چرخیدند. دوم: التهاب ناشی از تحولات احتمالی پیش روست که مدیران عالی را به واکنش تطبیق وا میدارد. برای مثال، زمانی که تب و التهاب کامپیوتر در ایران رواج پیدا کرد، اکثر مدیران عالی یک کامپیتوتر روی میز خود گذاشتند بدون آن که حتا دکمه روشن کردن آن را بدانند! این التهاب و موجی است که مدیران عالی را سوار میکند و به سمتی که خود میخواهد میبرد و مدیران موج سوار، به خوبی با آن همراهی میکنند. اینجا برای بروز و ظهور قدرت مدیریت عالی، همایش و نمایش است که به سرعت شکل میگیرد وبه طور رگباری پشت سر هم اجرایی میشوند؛ بدون آن که خروجی مشخصی از آنها قابل احصاء باشد.
چرا همایش؟
دلایلی مترتب است تا تمایل بخشهای خصوصی و دولتی به سمت همایش را مشخص کند. چند مورد میتواند عبارت داشته باشد از:
سادگی و دسترسی آسان:
همایشها با وضعیتی که اکنون در کشور ما حاکم است، ساده ترین کار ممکن است. «دورهمی» صنفی یا دولتی پیچیده نیست و در صورت تامین ریال، به راحتی برگزار میشود.
پیچیدگی همایش زمانی است که علمی – کاربردی باشد و این دو شاخص، قابل رصد و اندازه گیری باشد. در حالی که در وضعیت کنونی کشور ما، هرگز این دو شاخص قابل رصد و اندازه گیری نبودهاند و پسوند علمی برای یک همایش، فقط فیگور و ظاهر کار است. دلیل مهمی که میتوان بر این ظاهرسازی اقامه کرد این است که یک همایش علمی، حداقل به نه ماه زمان برای آماده سازی و پردازش نیاز دارد. تاکید میکنم حداقل 9 ماه؛ زیرا این کمترین دوره زمانی است که یک پژوهش بتواند شکل بگیرد و به نتیجه برسد و نتیجه آن در یک همایش علمی قابل ارائه شود. این در حالی است که اغلب همایشهای دریایی در ایران خلق الساعه بوده و با کمترین زمان ممکن، برگزار میشود. بهترین کار برای حذف توقعات علمی از این همایشها، حذف پسوند علمی از آن هاست. همایش به خودی خود چه به عنوان هم اندیشی صنفی- حرفه ای و چه با هدف توجه دادن به یک مقوله خاص حائز اعتبار و اهمیت است.
سخنرانی دولتیها:
سخنرانی دولتیها یک پای ثابت همایشها هستند. روح دولتی زده در بخش های خصوصی هم وجود دارد و این به معنای بیماری بروکراسی شدید در کشور ماست. دولت همه جا هست و اغلب به عنوان آقای بالاسر عمل میکند و به همین دلیل، باید هوایش را داشت و برای ارتباط با او، بهتر است همیشه یک یا چند دولتی در همایشها سخنرانی کنند؛ هر چند که می دانیم سخنان آن ها دو ویژگی برجسته د ارد: تکراری و شعاری.
بررسی مجموع سخنرانیهای مسئولان دولتی دو بُعد تکرار و شعار را به خوبی نشان میدهد. کافی است در گوگل جستجو کنید و سخنرانیها را مقایسه کنید یا از هوش مصنوعی بخواهید برای شما بررسی کند که نقاط مشترک سخنرانیهای دولتیها چیست و چقدر همپوشانی دارد. قطعا شما هم متعجب خواهید شد. حال سوال این نیست که چرا دولتیها در همایش ها این همه سخنرانی میکنند، آن هم رگبار دور و تسلسل باطل؛ زیرا ماهیت دولت همین است؛ اما از بخش خصوصی باید پرسید که چرا به دنبال اعتبار همایشهای خود با حضور فلان مسئول حکومتی هستند؟ آیا آنها علمی هستند یا سخنانشان بر اساس علم است یا ... واقعیت این است که در اکثر همایشها، بخش خصوصی به دنبال دولت میدود تا بتواند مانعی از موانع کسب و کار خود را بردارد. اینجا، احترام به خاطر ترس است وگرنه میدانند از این نمد نمیشود کلاهی ساخت. ملتمس خیر دولت نیستند؛ اما به دنبال دفع شر دولت هستند. دولتیها شاید نتوانند تسهیلگر و تسطیعگر خوبی باشند، اما به خوبی میتوانند چوب لای چرخ باشند. از این روست که باید هوای آنها را داشت. یعنی آن ها را به همایشها دعوت کرد، پول بلیت و هتل و خورد و خوراک را داد و سخنان تکراری و شعاری آنها را هم گوش داد. به هر حال باید برای بهبود شرایط هزینه پرداخت.
دورهمی مدیران عالی
دور همی مدیران عالی چه برای پز باشد چه برای قدرت نمایی و چه برای نمایش انبوهی از خلاقیت ها و نوآوریها همه در قالب یک همایش قابل جمع هستند. این است که همایش یک ابزار ترغیبی و تشویقی شده است. اما حسن کار در این است که رقابتی پنهان شکل میگیرد و مدیران را وادار میکند که برای حفظ اعتبار و آبروی خود، حرکتی بزنند و بیلان کاری فراهم کنند. اما این قصه در بخش خصوصی، رنگ دیگری دارد. در بخش خصوصی واقعا ریال به ریال هزینهها محاسبه میشود و همواره قانون سود- زیان مورد توجه قرار میگیرد. اگر یک همایش یا نمایشگاه برای بخش خصوصی آورده مشخصی نداشته باشد، بی تردید یک مدیر حرفه ای در بخش خصوصی در آن شرکت و وقت خود را حرام نخواهد کرد. یک مدیر دولتی، زمان خود را فروخته است و به صورت ماهیانه، دریافتی خود را دارد. به قول شریعتی «چه به نماز – چه به شراب». اما مدیر بخش خصوصی مانند یک دندانپزشک است که باید مدام برای درآمد خود سرش در دهان و دندان بیمارانش باشد و وقتی برای همایش و نمایش ندارد. یک دندانپزشک اگر وقت خود را در همایش و نمایش بگذراند، سر ماه باید کاسه گذایی دست بگیرد؛ زیرا به زبان اقتصاد، هزینه فرصت را از دست داده است و جایی بوده که برای او ارزش افزوده ای نداشته است. اما مدیر دولتی، چه در تهران باشد و پشت میز کارش، و چه در کیش قایق سواری کند یا آکواریوم ببیند و چه در هتل قشم باشد و چه در چابهار سیر کند، در هر صورت حقوق و مزایایش مشخص دریافت میشود به اضافه حق ماموریت! حال تصور کنید که مدیر بخش خصوصی به جای این که سرش در کار خود باشد و در کارخانه خودش مشغول کار باشد، در این جزایر به تفریح و سخنرانی بپردازد؛ عاقبت چنین مدیر و کسب و کارش چه میشود؟این است که تفاوت ماهوی بین همایشها و نمایشها پدید میآید. یک همایش با گرایش دولتی با یک همایش با گرایش به بخش خصوصی میتوان گفت که تفاوتی از زمین تا آسمان دارند. همان قصه «دانه فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه- هر دو جانسوزند؛ اما این کجا و آن کجا.»
هشدار به مدیران بخش خصوصی
این عبارات که شاید از سر دلسوزی کنار هم چیده میشوند، ممکن است فقط یک پیام در بر داشته باشند و آن این است که مدیران بخش خصوصی نباید آلوده گردش جزایر و سخنران این و آن همایش شوند. بهتر است سر خود گیرند و کار خود. اگر در التهاب توسعه دریایی که بخش عظیمی را شعارزده کرده است، گیر بیفتند؛ جز ضرر و زیان پایان سال چیزی عایدی نخواهند داشت.