«سرآمد» گزارش میدهد؛
        رقابت ژئوپلیتیک برای نفوذ به بنادر شمال آفریقا
        
        
        
        بنادر شمالی قاره سیاه، بازیگر تازه در زنجیره حملونقل جهانی 
گروه بنادر- در دنیای امروز که زنجیرههای تأمین جهانی با چالشهایی مانند بحران دریای سرخ، اختلالات کانال پاناما و تنشهای ژئوپلیتیک روبهرو هستند، بنادر شمال آفریقا بهعنوان نقاط استراتژیک کلیدی ظاهر شدهاند. این بنادر نهتنها مسیرهای تجاری اروپا-آفریقا-آسیا را تسهیل میکنند، بلکه به دلیل موقعیت جغرافیاییشان در نزدیکی تنگه جبلالطارق و دریای مدیترانه، نقش حیاتی در دور زدن اختلالات دریای سرخ ایفا میکنند. در سالهای اخیر بنادر شمال آفریقا(بهویژه مراکش/طنجه، مصر/عینالسهندگه و بندرهای تازهتوسعهیافته در الجزایر و لیبی) نقش کلیدیتری در شبکه ترانزیت و ترانشیپ کانتینر در مدیترانه و مسیرهای آسیا-اروپا یافتهاند. این رشد نتیجه برنامهریزی بلندمدت ملی، سرمایهگذاری خارجی و ورود شرکتهای بزرگ کشتیرانی و لجستیک است که همزمان به میدان رقابت ژئوپلیتیک بدل شده است.
به گزارش اقتصاد سرآمد، بنادر شمال آفریقا، بهخصوص بندرهای واقع در تنگه جبلالطارق و بخش غربی و شرقی مدیترانه، موقعیت جغرافیاییِ پیوند میان اروپا، آسیا و آفریقا را دارند و میتوانند به هابهای ترانزیت سریع و مقرونبهصرفه برای خطوط کانتینری تبدیل شوند. توسعه زیرساختهای بنادر و اتصال به شبکههای ریلی و جادهای داخلی، توان جذب کشتیهای بزرگ و کاهش هزینه ترانشیپ را افزایش میدهد. شمال آفریقا، شامل کشورهای مراکش، الجزایر، تونس، لیبی و مصر، دارای بنادری است که در سالهای ۲۰۲۴-۲۰۲۵ شاهد رشد چشمگیری بودهاند. طنجر مد در مراکش، بهعنوان یکی از پیشرفتهترین بنادر آفریقا، حجم تجارت خود را با تمرکز بر کانتینرها و خودروها افزایش داده و به هاب لجستیکی اروپا تبدیل شده است.
بندرها و ترمینالهای حملونقل در شمال آفریقا، ازجمله بنادر واقع در مراکش، در سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر ترافیک خطوط کشتیرانی کانتینری شدهاند. این رخداد از یک سو، ناشی از تغییر مسیر از کانال سوئز به دلایل چالشهای موجود و از سوی دیگر، ناشی از تلاش شرکتهای کشتیرانی برای کنترل هزینههای انتشار گازهای گلخانهای و انطباق با مقررات سختگیرانه اروپایی است.
اینطور به نظر میرسد که بعضی از کشتیهای کانتینری با هدف اجتناب از ریسکهای مسیر سنتی از آسیا به اروپا که از طریق کانال سوئز انجام میشد، به سمت مسیر طویلتر اطراف آفریقا حرکت کردهاند؛ مسیری که ضمن افزایش مسافت و زمان سفر، هزینه سوخت و انتشار کربن را نیز به شدت بالا برده است. در نتیجه، بنادر شمال آفریقا -که در مسیر آسیا- اروپا و بهویژه برای ترانزیت به مدیترانه جایگزین مناسبی برای بنادر اروپایی بهشمار میروند، اکنون شاهد جریان بیشتری از کشتیهای کانتینری هستند که حالا سعی دارند هزینههای کربنی و ریسک مسیر را کاهش دهند. 
برنامههای توسعهای CMA CGM
شرکت بزرگ فرانسویCMA CGM در چند ماه اخیر وارد چارچوبهای مشارکتی برای توسعه ترمینالهای ترانشیپ در مراکش و شمال آفریقا شده که نشاندهنده علاقه شرکتهای بزرگ کشتیرانی به تأمین ظرفیت در این بنادر است. این مشارکتها میتوانند موجب تغییر مسیرهای ترانزیتی و جابهجایی جریان کانتینرها از بنادر اروپا به بنادر مراکشی شوند.
رسانهها از پیشرفت برنامههای توسعه برای یک مرکز حملونقل بزرگ جدید در مراکش با خبر موافقت CMA CGM برای سرمایهگذاری مشترک خبر دادهاند. این پروژه مسئولیت مدیریت و توسعه ترمینال در بندر ناظور غربی را برعهده خواهد داشت. بندر ناظور موقعیت مناسبی دارد و در فاصله کمتر از ۲۵۰مایلی از تنگه جبلالطارق واقع شده است. این بندر به کاهش حجم کارهای عقبافتاده در منطقه کمک خواهد کرد و سایر عملیاتهای مورد انتظار CMA CGM در غرب مدیترانه را نیز تکمیل میکند.
امتیاز این ترمینال در ژوئن۲۰۲۴ به یک شرکت داخلی مراکشی به نامMarsa Maroc اعطا شد که براساس گزارشها ۲۴ترمینال را در ۱۰بندر، از جمله یک ترمینال در بندر طنجه(تانگر مد) اداره میکند. آنها یک امتیاز ۲۵ساله دارند و برای توسعه این بندر ۲۰۰میلیون یورو در نظر گرفتهاند. براساس گزارشهای منتشرشده، حالاCMA CGM ۴۹درصد از سهام این شرکت را ازMarsa Maroc خریداری خواهد کرد. این امر پس از آن صورت گرفت کهCMA CGM یک توافقتنامه با گروه بندری طنجه تکمیل کرد.
تحول زیرساختهای بندر ناظور و فرصت تازه
در این شرایط، اینطور به نظر میرسد که پروژه احداث ترمینال کانتینری غرب در بندر ناظور(بخشی از پروژه «ناظور وست مد») بهعنوان پاسخی استراتژیک به تغییر در جریان حملونقل و افزایش حجم ترانزیت مطرح شده است. براساس این برنامه، این ترمینال در سال۲۰۲۷ وارد مرحله بهرهبرداری خواهد شد و ظرفیت عملیاتی تا 8/1میلیون TEU در سال خواهد داشت. برای پایانه جدید در این فاز بیش از دوهزار و 900فوت اسکله خطی، آبخور ۵۹فوتی، محوطه کانتینری 5/37هکتاری در نظر گرفته شده و مساحت کل ترمینال ۶۰هکتار است. البته این مورد را باید خاطر نشان کرد که این پروژه بیش از یکدهه در دست تدوین است؛ در سال۲۰۱۵، بانک اروپایی بازسازی و توسعه متعهد به اعطای وام برای توسعه آن شد و بخش دوم وام نیز در دسامبر۲۰۲۲ ارائه شد.
چشمانداز و پیامدها برای منطقه شمال آفریقا
از یک سو، این شرایط برای بنادر شمال آفریقا فرصتی طلایی است تا خود را بهعنوان محور تازه ترانزیت کانتینری بین آسیا و اروپا معرفی کنند؛ از سوی دیگر، با خود چالشهایی به همراه دارد از جمله نیاز به سرمایهگذاری جدی در زیرساختها، دسترسی به فناوری سبز و نیز مدیریت مقررات جدید زیستمحیطی و امنیتی و.... بهعنوان مثال، پروژه ناظور میتواند نقش بسیار برجستهای ایفا کند؛ اما موفقیت آن به عوامل مختلفی از جمله هماهنگی با خطوط کشتیرانی، جذب سرمایهگذاری لازم و افزایش بهرهوری سرویسهای فیدری و... وابسته است. در نهایت، کل روند حکایت از یک بازچینی ژئواستراتژیک در زنجیره جهانی حملونقل دارد.
رقابت ژئوپلیتیک برای نفوذ در بنادر
رقابت برای کنترل بنادر شمال آفریقا، بخشی از «اسکرمبل جدید برای آفریقا» است که قدرتهای بزرگ و متوسط را درگیر کرده. اخبار اخیر نشاندهنده تلاشهای متنوعی است: این رقابت، شمال آفریقا را به میدان نبرد ژئواکونومیک تبدیل کرده که زنجیرههای تأمین جهانی را بازسازی میکند. فرصتها شامل تنوعبخشی مسیرها و جذب سرمایه(مانند ۱۱۰میلیارد دلار امارات در آفریقا تا ۲۰۳۰) است، اما ریسکها شامل وابستگی، تنشهای امنیتی(مانند حملات حوثیها) و fragmentation داخلی است. کشورهای شمال آفریقا میتوانند با دیپلماسی متعادل، مانند مشارکت در اجلاسهای چندجانبه، سود ببرند، اما بدون آن، به مهرههای قدرتهای بزرگ تبدیل میشوند. در بلندمدت، این بنادر میتوانند آفریقا را به قطب تجارت جنوب-جنوب تبدیل کنند، اما رقابتها ممکن است به درگیریهای نیابتی منجر شود؛ بهویژه در لیبی و الجزایر.
بنادر شمال آفریقا، با پتانسیل عظیم خود، از حاشیه به مرکز زنجیره حملونقل جهانی منتقل شدهاند. رقابت چین، امارات، ترکیه، روسیه و غرب، نهتنها سرمایهها را جذب میکند، بلکه تعادل قدرت منطقهای را تغییر میدهد. برای پایداری، کشورهای منطقه باید بر حاکمیت و تنوعبخشی تمرکز کنند تا از این موج سود ببرند، نه اینکه قربانی آن شوند. اخبار۲۰۲۵ نشان میدهد این رقابت تازه آغاز شده و تأثیراتش فراتر از مدیترانه خواهد رفت.
بنادر شمال آفریقا فرصت واقعی برای نوآرایی در شبکه حملونقل دریایی جهانی فراهم کردهاند؛ اما این فرصت همزمان به میدان رقابت ژئوپلیتیک و اقتصادی میان بازیگران بزرگ تبدیل شده است. موفقیت بلندمدت این بنادر مستلزم ترکیب درست سرمایهگذاری، حکمرانی محلی قوی و همکاری منطقهای است تا از منافع اقتصادیِ این تحول برای جوامع محلی و منطقه حداکثر بهرهبرداری شود.