مایه از جان برای یک لقمه نان
نسرین کریم معجنی
در مناطق مرزی کشورمان مردان از سنین مختلف به شغل کولبری مشغول هستند شغلی که موقتی بوده و فقط برای امرار معاش روزانه به آن پرداخته می شود کولبری یکی از پر مخاطره ترین شغل ها در مناطق مرزی محسوب می شودکه در سوز سرمای زمستان یا گرمای طاقتفرسای تابستان، از صبح تا شب و بلعکس کولش را برای نان اجاره میدهد این داستان زندگی روزمره بیشتر مرزنشینان غربی کشورمان است کولبرهایی که هر روز کولهایشان را به مزد اندک اجاره میدهند تا مجبور نباشند شبها دستان خالیشان را از فرزندانشان مخفی کنند.
حرفهای ضد و نقیض در موردشان زیاد است، «کولبرها» را میگویم، همانهایی که برای نان، با جان معامله میکنند و به دل کوهستانها و کوره راههای پر پیچ و خم میزنند تا شکم خود و خانوادهشان را پر کنند. در زندگیشان که عمیق میشوی، میبینی، نمیتوانند از درآمد این کار بگذرند بسیاری از سر ناچاری بدان تن میدهند و عدهای نیز از سر ترجیح،اما کولبری هرچه باشد، ساده نیست و در این میان، وقتی میبینی یک نوجوان مدرسه را برای مبلغی ناچیزتحصیل را ترک میکند و سر از کوهها و راههای بلاخیز درمی آورد تا پولی به دست آورد، بیشتر به هم میریزی. مگر نه این است که دیری نمیپاید تا کمر و شانه و مفاصلشان خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنند، مستهلک شود و باید تا آخر عمر جسمی ناخوش احوال را با خود به این سو و آن سو بکشند؟ اگر گرسنگی و فقر نباشد، کسی سراغ کولبری نمیرود کولبری خطرناک است و معابر قانونی و غیرقانونی ندارد و مسئولان نباید از این موضوع مهم سلب مسئولیت کنند و جوانانی را که از زور بیکاری و گرسنگی به کوهستانها پناه میبرد، متهم کنند.