آمریکا این بار در برابر ایران کوتاه نمی آید
آمریکا این بار در برابر ایران کوتاه نمی آید
بعد از حضور ۵ نفتکش ایرانی در خاک ونزوئلا یک موج از انتقادات گسترده رسانهای و سیاسی از جانب جریان های تندروی هیات حاکمه علیه دونالد ترامپ و انفعال وی در برابر این اقدام تهران و کاراکاس را شاهد بودیم؛ انتقاداتی که بیشتر روی این محور بود که چرا علی رغم تمام تلاشهایی که برای تغییر رژیم، هم در ونزوئلا و هم در جمهوری اسلامی ایران در حال پیگیری بود اجازه چنین اقدامی برای حضور نفتکشهای ایرانی در خاک ونزوئلا داده شد؟ لذا به نظر میرسد که حکم قاضی فدرال آمریکایی برای توقیف این چهار نفتکش ایرانی عازم ونزوئلا گام اول برای تقابل جدی تر با ایران در این رابطه است. حال نکته مهم اینجا است هنگامی که در گام اول مسئله از طریق حقوق و قوانین پی گرفته می شود یعنی اینکه کاخ سفید به دنبال مشروعیت بخشی به اقدامات بعدی خود برای توقیف و یا احتمالاً حمله نظامی محدود به این نفتکش هاست، فارغ از این که حق با آنها باشد یا نباشد.
اینجا منطق امریکایی حکم می کند که به هر طریق ممکن باید جلوی روند اعزام کشتیها و نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا گرفته شود. به هر حال بعد از حضور نفتکشهای ایرانی در خاک ونزوئلا عملاً موازنه قوا به نفع ایران در نظام بین الملل تغییر پیدا کرد. چرا که اکنون هیات حاکمه آمریکا این انتقاد را دارند که چرا با وجود فشارها و سیاست تحریمی سنگین علیه تهران و کاراکاس که سبب شده بود موازنه قوا به سمت واشنگتن چرخش پیدا کند، ایران توانست نفتکش های خود را به حیاط خلوت ایالات متحده در آمریکای لاتین و به خصوص ونزوئلا بکشاند؟ بنابراین آمریکا برای بازگرداندن موازنه قوا به سمت خود برنامه جدی برای توقف نفتکش های ایرانی خواهد داشت.
با وجود آنکه تهران سعی می کند از تنش مستقیم با ایالات متحده آمریکا در شرایط کنونی اقتصادی و معیشتی داخلی پرهیز کند. اما در صورت هرگونه اقدام از جانب ایالات متحده آمریکا برای توقیف نفتکش های ایرانی امکان وقوع هر سناریویی از جانب تهران وجود دارد.
در این شرایط محتمل ترین سناریو آن است که جمهوری اسلامی ایران در مناطق پیرامونی خود به خصوص خلیج فارس واکنش و عکس العمل خود را نشان دهد. البته در این راستا باید دو نکته مهم را مد نظر قرار دارد؛ اول اینکه روند تحریم ها علاوه بر دولت ها به اشخاص نیز کشیده شده است. ایالات متحده آمریکا به جز تحریم دولت، وزارتخانهها، نهادها و سازمان های ایرانی اقدام به تحریم نفتکش ها و خدمه آن کرده است. از این رو اکنون در وهله اول خود نظام های کشتیرانی بین المللی بیش از همه احساس خطر و تهدید میکنند. در سایه این نکته نظام کشتیرانی که با پرچم دیگر کشورها نفتکشها و کشتیهای تجاری خود را به سایر نقاط جهان اعزام می کنند دیگر تمایلی به همکاری با ایران در خدمات دهی به نفتکشهای ایرانی و یا در اختیار قرار دادن نفتکش های خود در مسیر ونزوئلا نخواهند داشت. چون خود نفتکشها و خدمه آن می تواند نیز جزو لیست تحریمی آمریکا قرار گیرد. نکته دوم ناظر بر این مسئله است که اگر در نهایت کار به توقیف نفتکش های ایرانی در آب های دریای کارائیب برسد میتوان این انتظار را داشت که تنش ها بین تهران و واشنگتن به مناطق دیگر کشیده شود، اما قطعاً این تنش ها گسترده نخواهد بود، بلکه تنش ها محدود خواهد بود. ولی واکنش ها و عکسالعملهای تهران و واشنگتن در ادامه میتواند شدت و گستردگی تنش را تعیین کند.
اما نکته مهم اینجاست که باید این منافع را نسبت با آثار و تبعات زیانبار آن بسنجیم. چون اگر چه امکان دارد به واسطه اعزام نفتکش ها منافع اقتصادی محدودی متوجه دولت شود، اما اگر در ادامه این اقدام به توقیف نفتکش ها و افزایش تنش با واشنگتن بینجامد شرایط انزوای ایران در مناسبات جهانی و به خصوص نظام های کشتیرانی پررنگ تر خواهد شد. پس باید منافع و مضرات مسئله را در کنار هم مورد ارزیابی قرار داد تا به یک جمع بندی درست رسید. با توجه به واقعیت موجود و اقدامات احتمالی آمریکا در قبال موج جدید اعزام نفتکش ها از جانب جمهوری اسلامی ایران به ونزوئلا من بعید می دانم که تهران بخواهد با یک لجاجت سیاسی مجدداً اقدام به اعزام نفتکش بکند.
* کارشناس و پژوهشگر
مسائل آمریکای لاتین