دلایل رشدو افزایش جمعیت حاشیه نشین در گزارش «اقتصادسرآمد»
11 میلیون ایرانی ، در حاشیه شهرها چه می کنند؟!
گروه راه و مسکن-پس از صنعتی شدن شهرها، بسیاری از روستائیان با هدف ساختن زندگی بهتر راهی شهرها شدند و از آنجایی که هزینه زندگی در شهرها به نسبت روستا بسیار بالاتر است مجبور شدند در کنار شهرها برای خود محلی برای زندگی فراهم کنند.با گسترش شهرها به واسطه ازدیاد جمعیت، شاهد هستیم که این محلها به شهرها پیوسته و حتی در داخل بافت شهری قرار گرفتهاند، همانند "ده ونک "، "فرحزاد" یا " باغ فیض" در تهران.
به گزارش اقتصادسرآمد، مسوولان و مدیران محلی و کشوری نیز گاهی برای کاهش برداشت منفی نسبت به "حاشیه نشینی" کلمات دیگری همچون مناطق کمتر برخوردار یا سکونتگاه غیر رسمی را به کار میبرند. ولی مشکلات به وجود آمده در آن مناطق رنگ بهبود به خود نگرفته است.
یکی دیگر از مسائلی که در سالهای اخیر و به واسطه تورم اقتصادی در ایران شکل پیدا کرده، اجاره نشینهایی هستند که اکنون توان پرداخت اجاره سنگین در مرکز شهرها را ندارند و مجبور به کوچ در حاشیه شهرها شدهاند تا با قیمت ارزانتر مکانی را برای خود داشته باشند.با توجه به نگرانیهای اقتصادی، بسیاری از افراد ساکن در این مناطق، تن به پذیرش انواع جرایم میدهند، به همین دلیل آمار جرم و جنایت در این مناطق بسیار زیاد است و در بهترین شکل افراد مجبور هستند با دریافت کمترین دستمزد به شغلهای کاذب یا خدماتی روی آورند. هجوم سیل آسای روستاییان به شهرها به ویژه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه را باید در از هم پاشیده شدن نظام های سنتی تولید روستایی از یک سو و وجود فرصت های شغلی مناسب از سوی دیگر جستجو کرد.
مهاجران به محله های مهاجرنشینی هجوم می برند که در حاشیه شهرها مانند قارچ رشد می کنند و آنان در جایی که «حاشیه گندابی» یا «آپاندیس نواحی شهری» نامیده می شود سکنی می گزینند. بسیاری از آنها در شرایطی زندگی می کنند که از کمترین امکانات اولیه نیز بی بهره اند. همزمان با افزایش مکانهای آلونک نشین، شاهد گسترش بی رویه نابرابری های اجتماعی، فقر، بیکاری، بزهکاری، تفاوتهای فرهنگی و بیسوادی هستیم. حلبی آبادها نتیجه کاربری ارضی نابرابر بین بخش های مختلف شهری است که به صورت های مختلف زمین ها را در خارج از محدوده ها در اشغال خود دارند. حلبی ابادها بدون امکانات بازافرینی، از لحاظ اشتغال و دیگر منابع می توانند حتی ریشه در مناطق روستایی داشته باشند.معاون شرکت بازآفرینی شهری در خصوص آخرین امار حاشیه نشینی در ایران می گوید: بر اساس سرشماری سال ۹۵، جمعیت سکونتگاه های غیر رسمی به ۱۱ میلیون نفر رسیده است.حبیب خراسانی گفت: از سال ۸۲ که سند سکونتگاههای غیر رسمی تدوین شد تاکنون کارهای بسیاری در زمینه کاهش حاشیه نشینی و ارائه خدمات به ساکنان این بافتها انجام شده و از سال ۹۶ نیز این فعالیتها تحت اقدام مشترک دستگاهها ادامه پیدا کره است.
وی با بیان اینکه طبق مطالعات انجام شده مشخص شد تا قبل از سال ۹۰، در هزار و ۱۰۰ محله از ۱۱۰ شهر کشور حدود ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر ساکن سکونتگاههای غیر رسمی هستند که با تطبیق آن با آمار سرشماری سال ۱۳۹۵ این تعداد به بیش از ۱۱ میلیون نفر رسیده است. در این سالها کارهای کالبدی زیادی برای ساکنان این سکونتگاهها صورت گرفته است اما خدمات اجتماعی و فرهنگی ارائه شده نسبت به اقدامات کالبدی بسیار اندک است.معاون ساماندهی شرکت بازآفرینی شهری ایران با اشاره به اینکه برای اولین بار شورای اجتماعی وزارت کشور و ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار اقدام مشترکی را در زمینه سکونتگاههای غیر رسمی انجام میدهند، تصریح کرد: اولین قدم ما به روز کردن سند بازآفرینی شهری است. بر اساس تکلیف برنامه ششم توسعه در خصوص حاشیهنشینی، محلاتی که از هر گونه خدماتی محروم هستند، اولویتبندی شدند. از هزار و ۱۰۰ محله شناسایی شده ۳۵۱ محله در برنامه اقدام مشترک قرار گرفته اند.خراسانی تصریح کرد: از تعداد ۳۵۱ محله مورد اقدام و محلههای پنج استان سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، هرمزگان و خراسان رضوی در اولویت قرار گرفته اند و اقدامهای ویژهای در این استانها در دست انجام است. برای مثال در زابل در هر پنج محله حاشیهنشین این شهر ورود پیدا کرده و مشکلات کالبدی در حال ساماندهی است، اما فعالیتهای اجتماعی خاصی صورت نگرفته است.