در پاسداشت میانهروی و اجتماعی و ناسازگاری با معدلگرایی اجتماعی
میانهروی مایه نیکاندیشی در جامعه و رواداری سرمایه شکوهمندی آن است. این منش راه به فرهیختگی همگانی و فرمندی باهمادین می گشاید و این راه، در گذر از فرود و فراز روزگاران، به فرجامی شایسته و پایانی پربازده برای جامعه میانجامد. تندرویهای سرسری و بیپایه و کندرویهای جنبشستیز و دگرگونیپرهیز، هر دو، از یکجا مایه میستانند و از یک بوم برمیآیند: رویگردانی از خردورزی و رویآوری به شورانگیزی. تندروان یا کندروان، فراتر از شیوههای رنگارنگ دلخواهشان، گرانیگاهی همانند و چرخشگاهی یکسان دارند: هر دو، هرچند ناهمتا و ناهمخوان مینمایند، از دو ویژگی ژرفنگری و باریکبینی تهی هستند. ژرفنگری آنگاه پدید میآید که از لابهلای لایههای آشکار رخدادها، به دستگیری خرد پرسشگر، راهی به لایههای درونیتر آنها بگشاییم و باریکبینی هنگامی پا میگیرد که در گذر از نگاههای زودگذر و شتابزده، به یاوری خرد کاوشگر، با شکیبایی به دریافت بندبند اندیشهها و پندارهها کمر پشتکار بربندیم. جامعههایی که ژرف نمینگرند و تیز نمیبینند دچار تندخویی و زودخشمی یا کندروی و ایستایی میشوند. یکی از آسیبهای کمینکرده در این راه جایگزینی معدلگرایی با میانهروی و رواداری است. آزمون میانهروی و رواداری اجتماعی ژرفاندیشی و سنجه آن تیزبینی است؛ از اینروی میانهروی و رواداری، به فراخور ژرفاندیشی و تیزبینی نهاده در سرشت آن، با معدلگرایی اجتماعی ناسازگار است. معدلگرایی، برخلاف میانهروی و رواداری، با اندیشه سست و رفتار ساده همبسته و همراستا است و راهی به ژرفاندیشی نمیگشاید. درست است که میانهروان، همچون معدلگرایان، از تندروی و کندروی میپرهیزند، ولی این بهمعنای آن نیست که ایشان افزاروارانه میانه هر راه را برگیرند