نوشجان مان!
یه معلم داشتیم آقای .... دو تا کابل داشت یکی را اسمش گذاشته بود مار رنگی؛ چهارتا سیم ۲.۵ (احتمالاً شرکت تابان) را بهم بافته بود چقدر با سلیقه ؛ یک کابل هم داشت مشکی بود فکر کنم کابل ۴رشته افشان نمره ۴ بود اسمش مارمشکی بود!مار رنگی مخصوص درس نخواندنهایمان بود و مارمشکی مخصوص شیطنتهای مان ... بچههایی که هرگز نیش مار رنگی روی کف دستشان ننشسته بود چه قیافهای میامدند برای مارمشکی خوردهها که به هرحال کتکی که خوردهاند از سر تنبلی نبوده !! حال این که هر دو به یک شدت درد داشت و همیشه یک بهانهای بود برای کابل خوردن!خدا حیدری را هر جا که هست حفظ کند ! امروز یک اقلیتی حدوداً ۱۲۱ نفر برای اکثریتی (حدود۷۷درصد جمعیت ایران از اینترنت استفاده میکنند) تصمیم گرفتند که سرشان نباید بیجهت در گوشی باشد ؛ شاید منحرف بشوند!!خُب البته این اقلیت که حدودا ۴۲درصد از مردم انها را راهی مجلس کردند امروز هر تصمیمی بگیرند اجرایی میشود و اصلا ربطی ندارد که مثلا نماینده پایتخت تنها با مشارکت ۲۱ درصد مردم راهی مجلس شده است.به هرحال همانها هم که فکر میکنند اگر رای ندهند ؛ از فردایش برایشان حلوا پختهاند ؛ امروز باید نگاهشان به همین ۱۲۱ نفر باشد ببینیم قرار است هربار کجای مان و کجای شان را محدود کنند ؛ یک بار اینترنت مان ؛ شاید فردا چیز دیگری را!فرق این هایی که رای دادند و آن هایی که رای ندادند فرق همان مار رنگی و مشکی خوردههاست !انگار که تر و خشک امروز باید با هم بسوزیم که طرفدار دو آتیشه جناب قالیباف هم فکرش را نمیکرد چنین مجلسی؛ چنین آشی برای ملت بپزد!!امروز مردم چه چپ باشند چه راست نانشان در همین فضای مجازی است و اگر محدود شد دیگر ربطی ندارد ما به خاتمی رای داده باشیم یا احمدینژاد که فیلترینگ درهم قفلمان میکند!پس ! نوش جانتان ؛ از چپ و راست ؛ بخورید از این آشی که خودمان پختیم؛ بخورید که قاضیزاده قرار است بعدش سفره را وسط حال بتکاند!!!!