بررسی « اقتصادسرآمد» از لزوم مطالعات جامع زیست محیطی و آثار بازتوزیعی پروژههای انتقال آب
انتقال آب دریا، تکرار تراژدی سدسازیهای بی هدف
گروه انرژی - یکی از علتهای اساسی که پروژههای انتقال آب بین حوضهای در ایران از دیرباز سابقه دارد، مسئله تناسب نداشتن گستره بارش و جمعیت در کشور است.به عبارت دیگر، ایران کشور خشک و نیمهخشکی است و متوسط بارش یکسوم متوسط بارش جهانی را در هرسال به ثبت میرساند. از سوی دیگر همین میزان کم بارش توزیع زمانی و جغرافیایی همگونی در سطح کشور ندارد.برای مثال در استانهای فلات مرکزی کشور در بهترین حالت متوسط بارش 50 میلیمتر در سال را به ثبت میرسانند اما مناطقی هم در کشور وجود دارد که بارش متوسط آنها از 1000 میلیمتر در سال فراتر میرود. این یعنی میزان میزان کم بارش حدود 25 تا 30 درصد پهنۀ کشور را در برمیگیرد و عمدتاً در غرب زاگرس و شمال البرز متمرکز میشود. به همین دلیل است که تونلهای انتقال آب عمدتا از مناطق بسیار پربارش سر چشمه میگیرند.
به گزارش اقتصادسرآمد، در چنین شرایطی حفظ جمعیت ساکن در مناطق کشور یک مقولۀ امنیت ملی است و نمیتوانیم جمعیت مناطق کمآب و خشک را به سمت مناطقی پرآب کوچ داد. در چنین شرایطی پهنۀ وسیعی از کشور بدون جمعیت و خالی شده که به نوبه خود یک تهدید امنیت ملی برای ایران است. با توجه به بررسی شرایط طبیعی، جغرافیایی اجتماعی و امنیتی، پروژههای انتقال آب کشور هر یک به نوبه خود میتواند مورد واکاوی قرار گرفته و بر سر ساخت آن تصمیمگیر شود.در همین راستا، رضا اردکانیان وزیر سابق نیرو در بیان لزوم توجه به پروژههای انتقال آب کشور گفته بود:« اصل موضوع انتقال آب یک مفهوم مردود در کشور ما با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی نیست و ما باید جزء طرحها داشته باشیم.»
فارغ از دلایل بیان شده در ضرورت ساخت پروژههای انتقال آب بین حوضهای، این پروژهها مخالفین جدی نیز در کشور دارد، برای مثال بخشی از بدنه کارشناسان محیط زیستی کشور فارغ از بررسی همه جانبه و ارزیابی فنی اقتصادی پروژههای انتقال آب از زمینه ساخت چنین پروژههایی را به دلیل فاصله گرفتن از جریان طبیعی نفی میکنند.
تشدید تنش میان قومیتهای ساکن در کشور با پروژ انتقال آب
داریوش مختاری کارشناس ارشد مدیریت منابع آب در گفتگو با خبرنگار اقتصادسرآمد، گفت: پروژههای انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی چنان شتابان در دستور کار قرار گرفتهاند که گویا همانند سدسازیهای بی هدف حتی فرصت لازم برای انجام مطالعات جامع و سنجش درست ابعاد زیست محیطی و آثار بازتوزیعی درآمدی آنها فراهم نیست.
وی اظهار کرد: باید به این سوالات پاسخ داد که آیا این پروژهها دارای توجیه اقتصادی است که اجرای آن با حذف اعتبارات بخش آب در دستور کار قرار گرفته است؟ آیا این پروژهها، نقش منفی و آسیب زننده دارند؟ برای پاسخ به این پرسشها، می توان به سنجههای مختلفی رو آورد. بررسی دادههای مربوط به پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی (کرمان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، یزد، اصفهان و سیستان و بلوچستان) نشان می دهد که با سرمایه گذاری ۱۴۱ هزار میلیارد تومانی و با ۴۱۰۰ کیلومتر طول خط پروژه، سالیانه در مجموع برابر ۵۵۰ میلیون متر مکعب آب، شیرین سازی و منتقل می شود.
پروژه بحث برانگیز انتقال آب
وی با بیان اینکه زمان بندی پیش بینی شده برای اجرای پروژه برابر پنج سال است و این پروژه دارای چهار خط انتقال اصلی بوده که هر خط در چند فاز اجرا می شود، گفت: محاسبات اولیه اقتصاد مهندسی مربوط به دادههای بالا نشان میدهد که هزینه هر کیلومتر خط انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی برابر ۸۶ میلیارد تومان برآورد شده که مبلغ بحث برانگیزی است. سنجه دیگر، قیمت تمام شده هر مترمکعب آب است. برای این منظور، ابتدا ارزش آینده سرمایهگذاری پروژه در پایان دوره ساخت (سال پنجم) برابر ۳۵۰ هزار و ۸۵۸ میلیارد تومان محاسبه شد.
بی توجهی به نرخ تعدیلی تورم در انتقال آب
این کارشناس ارشد مدیریت منابع آب ادامه داد: نرخ تعدیل تورم در دوره اجرا برابر ۲۰ درصد در نظر گرفته شد. معادل یکنواخت سالیانه هزینه سرمایه گذاری پروژه در دوره بهره برداری ۲۵ ساله برابر با ۷۰ هزار ۹۰۸ میلیاردتومان برآورد شده همچنین قیمت تمام شده هر متر مکعب آب برابر ۱۲۸ هزار و ۹۲۴ تومان برآورد شده همچنین، نرخ بهره در این محاسبات برابر ۲۰ درصد در نظر گرفته شد. در آمار ارائه شده یک مبلغ ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان درج شده که بسیار ابهام برانگیز است.
پیامد زیست محیطی پروژه محاسبه و منظور نشده است
مختاری با بیان اینکه در این محاسبات هیچگونه پیامد زیست محیطی پروژه محاسبه و منظور نشده است که قاعدتا از درآمدهای پروژه کاسته و یا اینکه به هزینههای پروژه افزوده می شود و در یک تحلیل منفعت هزینه در نظر گرفته می شود، اظهار کرد: از دیدگاه مقایسهای، بودجه ساخت سد درودزن برابر ۲۳۰ میلیون تومان در سال ۱۳۵۲ بوده است که سالیانه به میزان یک میلیارد مترمکعب آب استحصال می کند و نزدیک به ۶۵۰ میلیون متر مکعب آن قابل برداشت است. سد قیر (سلمان فارسی) از نوع بتنی قوسی با ۱۲۵ متر ارتفاع و مخزنی به ظرفیت۱۴۰۰ میلیون متر مکعب با اعتباری برابر ۱۵۵ میلیارد ریال هزینه با هدف تامین ۴۳ میلیون متر مکعب آب شرب و با تامین آب مورد نیاز تولیدات کشاورزی به میزان ۳۴۰ هزار تن در سال های میانی دهه ۱۳۸۰ بهره برداری شد.
با وجود این که بحث پیرامون ساختن یا نساختن یک پروژه انتقال آب در سطح کارشناسی مطرح شده و دامنه این بحثهای به هیچ عنوان در قالب بحثهای سطح پایین منطقهای طرح نمیشود اما به دلیل نوع مواجه مسئولان منطقهای با پروژههای انتقال آب، بحث پیرامون ماهیت این سازهها به بحث استادیومی بدل شده و به غیر از تشدید تنش میان قومیتهای ساکن در کشور هیچ عایدی دیگر ندارد.