جامعه کدام مسیر اخلاقی را طی میکند
ادامه از صفحه اول
به نام نامی هنر هر ناپسندی را هنر جلوه می دهد، زشت ترین رفتار و واژگان را در ترانه هایش به خورد جماعت نیک سیرت میدهد و بساط منقل را به رخ دیدگان پاک و معصوم شیفتگان جوان و نوجوان خویش میکشد تا طوطی وار آنان نیز با او زمزمه کنند. این چه واژگانی است که در بستر زبان جوانان نسل امروز چنین نشسته است که شرم از شنیدنش انگشت به دهان می ماند.
گویی تفاوت داشتن جوانان هر نسل با نسل قبل خود تکراری از قانون زندگی است اما نه چنین گرفتار هجو و لودگی لجام گسیخته !
کنسرتی برگزار میگردد که خود بهانه سفر و خروج از کشور را سوق میدهد و حراجی ارز و سرمایه وطن را رقم می زند به عبارتی ده ها میلیارد از جیب میهن دود میشود و از آن بدتر در شرایط اپیدمی کرونا بدون هیچ ضابطه ای ، شان و جایگاه ایرانی مضحکه نگاه های کنجکاو توریست ها و رسانه ها میگردد تا واژگانی را بشنوند و تصاویری را ببینند که شاید شرم و حیا به آنان هرگز اجازه ندهد که در محیطی دیگر شنوای آن ها باشد و از آن بدتر که تکرار سخن عادی بچه های مان خواهد گشت، شاید محدودیت های سلیقه ای و اجازه نگرفتن رشد اساطیر و نبود رقابت باعث میشود که قارچ های سمی چنین عرض اندامی داشته باشند، آن طور که هنر و هنرمند انگشت به دهان بماند.
گرچه باید باور داشت او نیز قربانی فرایند تلخ جامعه خویش است و یا دستاوردی از واقعه طلاق که دل و اندیشه اش را آزرده و شاید با دلی بی شیله پیله فقط درد دل را می گوید اما وقتی چنین بی محابا بر ضد ارزش های یک جامعه ، می سراید ، دل جماعتی میگیرد .
دنیای جوان و کودکان را میبایست باور داشت البته نه با محدود ساختن که محدودیت در جامعه خود بستریست برای شهرت ، باید توام با بیان واقعیت ها و اجازه دادن به رشد هنرمندانی که حرفی برای گفتن دارند و پرهیز از نگاه های سلیقه ای و فراتر از مرز قانون ، فضای رقابتی را سامان داد.
خوشا آنان که عشق را به عمق جان می سرایند به واژگانی زیبا و درخور تحسین
باشد که هر ایرانی تجلی باشد از فرهنگ و تمدن این سرای ماندگار و هنرمندانش به فهم اندیشه شهره شوند نه به افسارگسیخته بودن در هنجارهای اجتماع. گرچه در اجتماعی که بر بنیان خانواده شکل نگرفته است و ایدئولوژی آن نظام بر سرمایه داری مطلق و برهنگی فرهنگی و ضد اخلاق ها سامان میگیرد ، چنین رفتار ناپسندی از دید آنان بد قضاوت نمیشود اما اکثر کشورهای جهان منطبق بر ارزش های اخلاقی استوار شده اند.
پس حکایت تلخی است که جامعه به دره بی هویتی سوق داده شود و در آن اجتماعی دور شده از آداب و سنن رخ نمایی کند
پس میطلبد که بزرگان فرهنگی ، نیاز جوان امروز را به هنری به روز شده پاسخگو باشند.
*دانش آموخته دکتری حقوق