لزوم تبیین روابط چین با کشورهای همسایه
آترین اسکندری
پس از امضای توافقنامه 25 ساله همکاریهای میان جمهوری اسلامی ایران و چین در فروردینماه سال جاری، بخشی از جامعه انتقادات گستردهای نسبت به این قرارداد و بهطورکلی گسترش روابط با چین اظهار داشتند. به نظر میرسد اکنون و پس از اجرایی شدن این توافقنامه بهصورت عملی پس از سفر اخیر وزیر امور خارجه محترم کشورمان به چین، بایستی روابط چین با سایر کشورها تبیین گردد تا انگاره ذهنیای که در بخشی از مردم، ناشی از سمپاشیهای رسانهای غرب و برخی غربگرایان داخلی شکل گرفته، تصحیح شود.امروزه چین شریک تجاری اول بیش از 120 کشور دنیاست. علیرغم بازتولید این معنا توسط معاندین که جمهوری اسلامی تعاملات گسترده و بیشازحدی با چین دارد، باید بدانیم که ایران رتبه پنجم ازلحاظ تجارت خارجی با چین را در منطقه داراست. کشورهایی که دیروز و امروز دلارهایشان پیادهنظام اعمال نقشههای آمریکا بودند، روابط چندین برابری نسبت به ما با چین دارند.چین که در دنیای امروز مبدع دیپلماسی شرکت است در سه سطح 1- مشارکت جامع راهبردی 2- مشارکت راهبردی 3- مشارکت نظاممند با کشورهای مختلف قراردادهایی منعقد کرده است.توافقنامه 25 ساله ایران و چین، ذیل مشارکت جامع راهبردی تعریف میشود. مشارکتی که چین با کشورهایی همچون آلمان، انگلیس، اسپانیا، امارات، عربستان، تایلند و دهها کشور دیگر رقم زده است.شاید شنیدن نام برخی از این کشورها برای قاطبه خوانندگان عجیب به نظر برسد؛ اما امپراتوری رسانهای غرب مانع این شده که ما بدانیم امروز چین با دهها کشور قراردادی مشابه با ما امضا کرده است و هر روز تأخیر در اجرای این توافقنامه و انعقاد قراردادهای ذیل آن، خسارتی برای کشور محسوب میشود و گزافه نباشد اگر بگوییم دولت قبل هنگامیکه رئیسجمهور چین «شی جین پینگ» در زمستان 94 به کشورمان سفر کرد، آنچنانکه بایدوشاید اهمیت چین و نقش آن در اقتصاد جهانی را درک نکرد و ناباورانه تلویحاً دست رد به همکاریهای گسترده پس از برجام با چین زد. در پی همین تعللها بود که رهبری معظم انقلاب نماینده ویژهای جهت پیشبرد روابط با چین انتخاب نمودند. چهبسا اگر دولت قبل اینگونه با سردی با چین برخورد نمیکرد و بهجای دلخوش کردن به شرکتهای اروپایی، گوشه چشمی هم به شرکتهای چینی داشت، در فضای پس از رفع محدود تحریمها شاهد سرمایهگذاری شرکتهای چینی در کشور میبودیم.
بههرروی طبق بدترین پیشبینیها، چین حداکثر تا سال 2032 قدرت اول اقتصادی دنیا خواهد شد و هماکنون هنگامیکه شما این متن را مطالعه میکنید چین بهطور مثال بیش از نیمی از فولاد و مس و سیمان دنیا را مصرف میکند و همکاری با این کشور که برخلاف برخی دیگر از کشورها، آتیهای کاملاً روشن دارد، فواید بسیاری را نصیب کشور خواهد کرد.در پایان نباید از خاطر ببریم، چین قرنهای متمادی یکی از اقطاب قدرتهای دنیا بوده و تنها از حدود قرن 17 تا 20 میلادی این جایگاه دستخوش تغییر شده بود. لذا با یک قدرت جدید روبرو نیستیم، بلکه با یک کشوری روبرو هستیم که مجدانه در پی کسب جایگاه پیشین خود است.