در گفت و گو با دبیرکل خانه کارگرمطرح شد: جای خالی توصیههای رهبری در نقشه اقتصادی کشور
خود تحریمی را جایگزین حمایت از تولید فناورانه کردهایم
گروه اقتصاد جامعه - دبیرکل خانه کارگر، گفت: «رهبری در هفته دولت، خواستهاند که تولید فناورانه را باور کنند؛ اما آیا دولت بسته حمایتی آورده که در مجلس مانده باشد؟ زمانی که هیچ بستهای نمیآورند، رهبری حق دارند که از دولت نقشه راه بخواهند.»
به گزارش اقتصاد سرآمد، با اینکه اقتصاد ایران در دهه ۹۰ زیر بار تحریمها شانه خالی کرد و با چالشهای ارزی مواجه شد، اما با پایان کار دولت دوازدهم، مدتی است که عملکرد مسئولان در دوران تحریم، مورد «انتقادِ ویژه» قرار گرفته است؛ مانند اتلاف منابع ارزی با توزیع رانت و نادیده گرفتن استعدادهای داخلی که میتوانستند با کمک به کسب و کارها و ارائهی مشاورههای فنی به آنها، در دوران تحریم کمک حال باشند؛ حتی در این دوره صحبت از وجود یک «خود تحریمی» فرادستگاهی شبه سازمان یافته مطرح است؛ خود تحریمی برای نادیده گرفتن بخش مولد و متصل کردن کشور به حوزه واردات و صادرات مواد خام بدون تبدیل آنها به کالاهای دارایِ ارزش افزوده. به همین جهت در دیدار ۱۰ بهمن ماه مقام معظم رهبری با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، ایشان به موضوع «ناکامیها» اشاره داشتند. رهبری با اشاره به دیدار سال ۹۸ خودشان با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، یادآور شدند: «در این دو سالی که از آن جلسه تا حالا گذشته، بحمدالله آن مجموعههای آن جلسه توفیقات خوبی داشتهاند، پیشرفتهای خوبی داشتهاند، ناکامیهایی هم داشتهاند؛ این ناکامیها بعضی مربوط میشود به همراهی نکردن دستگاههای اجرائی.» ایلنا پیرامون ریشههای این ناکامیها و نکات دیگری که مورد تاکید رهبری قرار گرفتند، با علیرضا محجوب (دبیرکل خانه کارگر) گفتگو کردیم که در ذیل بخشی از آن را با هم مرور می کنیم.
با توجه به رهبری اینکه فرمایش ایشان با تولید دانش بنیان و تقویت این نوع از تولید در صنایع پایین دست گره خورده و به روشنی از ضرورت توسعه فناوری در صنایع پایین دستی نفت و صنایع بزرگ دانش بنیان سخن گفتهاند، چگونه میتوان چنین نقشه راهی را تهیه کرد؟
سخنرانی مقام معظم رهبری، حاوی نکات فراوان فنی در حوزه اقتصادی داشت. ظرافتهای گفتاری ایشان، دقت دولت و مسئولان را میطلبد تا آنها را درک کنند. ایشان بسیار دقیق و صریح، مشکلات حوزه صنعت را برشمردند و ضرورتها را مورد تاکید قرار دادند. تاکید رهبری بر تکیه به صنعت داخل، نکته پنهانی دارد که نباید با تحلیلهای سرسری و برداشتهای شتابزده همراه شود. ایشان تاکید داشتند که منتظر صنعت وابسته و وارداتی نباشیم؛ در واقع نقطه خلاء را به خوبی شناسایی کردند و به درستی به حلقه مفقوده یعنی «صنایع دانشبنیان» اشاره داشتهاند. ایشان دانش بنیانها را وسیعتر از صنعت و به عنوان یک زمینه اقتصادی مورد نظر قرار دادهاند و نه به عنوان یک زمینه غیراقتصادی؛ البته ایشان در هفته دولت که با روزهای آغازین فعالیت دوبلت سیزدهم توام شده بود، این نکات را تبیین کرده بودند. انتظار داشتیم که دولت واکنش نشان بدهد و فرموده ایشان را به صورت یک بسته سیاستی درآورد.
در واقع مسئولان دولت، از همان زمان باید برای تهیه نقشه راه صنعت اقدام میکردند و بسته یا بستههای خود را به مجلس میفرستادند. ما هم انتظار داریم که دولت بستههای مختلفی را برای حمایت از صنایع خصوصا صنایع دانش بنیان تهیه کند اما ۶ ماه گذشته و هنوز حتی یک بسته در راستای تحققِ این اصل مهم اقتصادی ارائه نشده است. اساس سخن رهبری این است که توجه ما به تولید دانشبنیان و ساختن صنعت بر اساس علم باشد. البته دولت در بودجه سال آینده، مقادیری را به این جهت اختصاص داده است اما کافی نیست؛ یعنی نه مقدارش کافی است و نه اینکه در پشت آن راهبرد و نقشهای وجود دارد؛ البته منظور ایشان تنها صنعت نیست و به صراحت به بخش کشاورزی اشاره داشتند. بنابراین بسته سیاستی اصل است؛ بستهای که مسئول جهش «تولید فناورانه» است.
دغدغه رهبری با توجه به مشکلات تولیدکنندگان در زمینه تسهیلات گیری تا چه اندازه با منویات بانکها در هماهنگی است؟
در شناسایی وضعیت بانکها باید به این مهم توجه داشت که پس از هر موج کاهش ارزش پول، بانکها مقادیر زیادی از قدرت مالی خود را برای وامدهی و اعتبارگیری و اعتباردهی از دست میدهند. بانک مرکزی مسئول مراقبت از این وضع است؛ البته علت این وضعیت خود بانکها هستند که میکوشند وامها را به غیرمولدها بدهند و در این مدت عمده وامها به مصرف غیرمولدها رسیده است؛ چون هم غیرمولدها خوب با کارمندان و مدیران بانکها مذاکره میکنند و هم بانکها از لحاظ پولی و مالی محافظهکار هستند و فکر میکنند که غیرمولد پول را سریعتر از تولیدکننده برمیگرداند. من عرض میکنم که نسخه تولید فناورانه نسخه بیبدیلی است. در هر جایی که اجرا شد، با موفقیتهایی همراه بوده و کمتر کشوری در این زمینه، شکست خورده است. این برخلاف نسخه خصوصیسازی و جهانیسازی آمریکایی است. نسخه آمریکاییها هر جا که اجرا شد، شکست خورد و تنها در مواردی موفق بود. اما «تولید فناورانه» هر جا که به صورت جدی وارد و اجرا شد، معجزه کرد.
چین از سال ۱۹۸۳ به بعد در این مسیر گام برداشت و از سال دهم شاهد جهشهایی بود. محور سخنرانی رهبری هم بر تولید فناورانه و جهش تولید از این مسیر است. جهش در چین از ۱۹۷۰ آغاز میشود اما تا سال ۱۹۸۳عملیاتی نمیشود اما از این سال شاهد عملیاتی شدن جنبههای کلی و عمومی آن هستیم؛ البته از سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ به بعد آرام آرام خیز بزرگی را از سمت اقتصاد چین شاهد بودیم وقتی این خیر به ۲۰ سالگی رسید، بزرگترین جذب سرمایه خارجی را ایجاد کرد؛ البته چین محتاج سرمایه نماند و در این بیش از ۳۰ سال که موفقیتهایش را آغاز کرده به بزرگترین سرمایهگذار در فرای مرزها تبدیل شده است و در بسیاری از حوزهها به پیشران سرمایهگذاری در جهان تبدیل شده است. باید در نظر داشت که مدار تولید فناورانه امروز نسبت به ۴۰ سال قبل خیلی آسان شده و راههای زیادی برای آن پیدا شده است؛ در حالی که چین بر سختیها غلبه کرد و در این مسیر پاگذاشت. امروز ما دیگر چین را به عنوان «کارخانه جهان» با ارزانترین دستمزدها نمیشناسیم. چین با جهش اقتصادی خود در دستمزدها هم جهش ایجاد کرد به طوری که نظام مزدی پویایی را برای کارگران خود راهاندازی کرده است.
هندیها هم در ۲۰ سال اخیر، در این مسیر گام برداشتند. در شهر حیدرآباد هند و شهرهای دیگر هند زمانی که با مردم مواجه شدم و در این مورد صحبت کردم، گفتند که اگر در ایران برای توسعه تولید فناورانه مشکل دارید و اگر این فن در ایران عملی است، به ما میدان دهید تا این کار را برایتان انجام دهیم؛ در حالی که به من گفتند که در ایران خیلی بهتر از هند میتوان بر تولید فناورانه متمرکز شد؛ البته هندیها هم خیلی به نسخه ایدهال بین المللی خود نرسیدهاند اما نسبت به گذشته جهش داشتهاند. در مالزی هم اگر جهشی رخ داده، به خاطر تولید فناورانه است. اگر جدول تولیدات فناورانه و صادرات فناورانه را نگاه کنیم، میفهمیم که کشورهایی که تولید فناورانه و صادرات تولیدات فناورانه خود را جهش دادند، به نرخ رشدهای بالاتری دست یافتند. اگر کشوری نتوانسته تولید فناورانهاش را تقویت کند یا اینکه در تولید فناورانه ماند و مانند چین به مرحله تولید انبوه و صادرات نرسید، نمیتواند به جهش تولید دست یابد. از این جهت جا دارد که دولت سیزدهم به جهت گام گذاشتن در مسیر «تولید، پشتیبانی و مانعزدایی» که شعار سال ۱۴۰۰ است، تا پایان سال بسته سیاستی خود را برای دست یافتن به جهش تولید ارائه کند. دولت باید متوجه باشد که مقدمه جهش، تولید فناورانه و صادرات فناورانه است؛ البته به خاطر محدودیتهای خارجی نتوانستیم در این راه حرکت کنیم اما راه بر ما بسته نیست و صادرات فناورانه راه خودش را پیدا میکند. ما نگران راه صدورش نباشیم. در حال حاضر، موضوع اصلی ما محدودیت نیست. مشکل ما به خود تحریمی به جای حمایت از تولید فناورانه و علمی است؛ یعنی میبینیم که بانک من را تحریم میکند، وزارتخانه من را تحریم میکند؛ چرا تحریم میکند؟ منابع نمیدهد، حمایت کافی نمیکند؛ در حالی که همه باید حامی تولید و در خدمت آن باشیم تا تولیدکننده کار را جلو ببرد. بسیاری از فرمایشهای رهبری در این سخنرانی، اقتصادی، علمی و بیبدیل هستند.
رهبری در این مراسم برای چندمین بار از مسئولان خواستهاند که موضوعات کشور را به رفع تحریمها گره نزنند؛ هرچند یادآور شدهاند که «تحریم بلاشک موثر بوده.» رفع تحریمها تا چه اندازه راهگشا هستند و در شرایط استقرار تحریمها چگونه میتوان به تولید فناورانه دست یافت؟
قاعدتا اقتصاد ایران به بازارهای جهانی متصل است ولی ایشان این نکته را تاکید میکنند که راه ما از خارج نمیگذرد. به هر حال ما باید متوجه اهمیت این سخن در متنی که ایشان به کار برده باشیم نه اینکه آن را جداگانه تحلیل کنیم. ایراد تحلیل جدا از متن این است که منظوری برخلاف منظور رهبری را متبادر میکند؛ در حالی که چنین منظوری وجود ندارد. رهبری بهتر از هرکس دیگری متوجه موضوع هستند. به همین دلیل به صراحت عنوان میکنند که راه ما از داخل عبور میکند؛ یعنی باید در داخل تقویت شویم؛ چراکه با برداشته شدن تحریمها، دولتیها به راه خود میروند، لذا ما نباید از این سخنان برداشت اشتباهی را اشاعه بدهیم. منظور ایشان این نیست که به صادرات گسترده نپیوندیم و اینکه به رابطه با جهان، احتیاج نداریم. اگر تا پیش از برداشته شدن تحریمها، نقشه راه نداشته باشیم، پس از آن مجدد به ورطه رکود تورمی و بیماری هلندی گرفتار میشویم. رکود تورمی به عنوان هرزه گردِ اقتصاد، گاهی ما را به رکود و گاهی به سمت تورم حرکت میدهد و همیشه ضربه میزند.
از این منظر بدون تحقق تولید فناورانه و نقشه سیاستی، اتکا به درآمدهای خارجی یعنی اتکا به دشمنان فقرا. همین حالا ۶۴ درصد تقاضا در سه دهک بالای درآمدی جمع شده است؛ یعنی عمده مصرف هیچ ارتباطی با سه دهک پایین درآمدی ندارد. در این شرایط زمانی که درآمدهای ارزی ما افزایش پیدا میکنند، نتیجهاش این میشود که کالاهای گران قیمت برای مصرف این سه دهک وارد میشوند. مصرف انبوه این سه دهک، کشور را به سکوی واردات تبدیل میکند. به همین دلیل همه چیز در واردات فرومیرود و دیگر تولید فناورانهای در کار نخواهد بود. این غیرمولدها بیشترین تقاضا را برای تجارت دلالی ایجاد میکنند. در بورس هم که پا میگذارند بساط سفتهبازی و دلالی را به پا میکنند. با فروکش کردن تحریمها هم تقاضای این سه دهک از بین نمیرود.