سالی که نکوست
بهزاد مومنی مقدم
بهزاد مومنی مقدم در یادداشتی تحت عنوان سالی که نکوست (بخش اول ) نوشت: - یکی از بارزترین صفات جامعه ایرانی که بخصوص در چند سال اخیر، برخی جامعهشناسان و مشخصاً دکتر همایون کاتوزیان به وضعیت امروز ما اطلاق کردهاند اصطلاح ((جامعه کوتاه مدت !)) است. جامعهای که نه پس زمینه ذهنی بلند مدتی دارد که بتواند تجارب و عبرتهای تاریخی را در زندگی و آینده خود به کار گیرد و نه دورنمای بلندی از افق آینده را میبیند تا برای رسیدن به آن آمادگی احراز کرده و برنامه عملیاتی داشته باشد.ما برای مسائل مزمن و چالشهای عمیقی که دههها و حتی سدهها در عمق افکار و زیرساختهای فرهنگیمان ریشه دوانیدهاند، راهحلهای آنی طلب میکنیم و به همین دلیل معیارهایمان برای ارزیابی عملکرد دولتها و سایر نهادهایی که به صورت دورهای به وجود میآیند نیز کوتاه مدت بوده و اساساً غیر منطقی است.در مورد عملکرد دولت سیزدهم نیز اکثر قریب به اتفاق ما دچار این خطای ذهنی عوامانه شدهایم. ما مترصد ایجاد تغییرات فوری در شیوه زندگی، کاهش قیمتها، افزایش سطح رفاه جامعه، بهبود معضلات اجتماعی، بهتر شدن احوال محیط زیست، برخورد با مفاسد و... بر اساس وعدههای داده شده در تبلیغات انتخاباتی هستیم، غافل از آنکه قیمت این روزهای بازار، نتیجه سیاستهای پولی و نظام مدیریتی کشور در چند دهه گذشته است و معضلات اجتماعی و فساد اداری ریشه در زیرساختهای فرهنگی این مرز و بوم دارد و بحرانهای محیط زیستی هم نتیجه دههها بیتدبیری مسئولان مختلف کشور در این عرصه است.واقعیت این است که دولت سیزدهم هنوز هم در مرحله استقرار است و نمیتوان تمام مسائل و...
ادامه در صفحه 2