جعل سهگانه رژیم صهیونیستی
سعدالله زارعی
تحولات فلسطین در هفتاد و چهارمین سال اشغال آن بیانگر آن است که رژیم اسرائیل نتوانسته روند تثبیت خود را مدیریت کند و به عنوان یک دولت، «مستقر» شود. در تأسیس یک دولت که سابقه قبلی ندارد، بهطور معمول یک دوره حداکثر ۲۵ ساله - یعنی یک نسل - زمان نیاز است تا پروسهای به پدیدارشدن «پروژهای» منجر گردد. یک مورد آن پدید آمدن کشور «پاکستان» است که در ۲۵ سالگی موجودیت آن تثبیت شد و هند آن را در اواخر این دوره (۱۳۵۱) به عنوان یک موجودیت قطعی پذیرفت و مراودات سیاسی با آن را شروع کرد. کما اینکه حکایت شکلگیری کشورهای بنگلادش، عراق، عربستان، کویت، قطر، عمان، مصر، الجزایر، تونس و... هم همین است.اما چرا در مورد تأسیس دولت اسرائیل این اتفاق نیفتاده و ارتش آن هنوز در وضعیت آمادهباش است؟ دلیل و تفاوت آن این است که در آنجاها اگرچه کشوری تحت نامهایی که ذکر شد، وجود نداشته اما برای دولتی که پدید آمده، سرزمین و ملت وجود داشته است.مردمی که مثلاً در پاکستان، صاحب کشوری به این نام شدند، از جای دیگری به این سرزمین نیامدند و اهالی لاهور، کراچی، راولپندی و... جداندر جد در این سرزمین بودند و زمینهای این شهرها و شهرهای دیگر در اختیار و مالکیت شهروندان آن بود. این سرزمینها و مردم آن وجود عینی داشتند و فقط در ذیل حاکمیت دیگری زندگی میکردند و لذا وقتی پاکستان از هند جدا شد، فقط یک «حاکمیت» به عناصر این محدوده جغرافیایی اضافه شد و پاکستان شکل گرفت.در مورد رژیم اسرائیل هیچکدام از سه عنصر تشکیل حکومت وجود نداشته است یعنی نه ملتی دراندازه تعیین دولت وجود داشته و نه سرزمینی وجود داشته و از آنجا که حاکمیت، محصول تلاقی ملت و سرزمین میباشد هم وجود نداشته است ، بنابراین در اینجا جعل اندر جعل اندر جعل یعنی «جعل مثلث» اتفاق افتاده و یک رژیم جعلی مطلق شکل گرفته است.
ادامه در صفحه 2