printlogo


آیت الله جوادی آملی : سفیه ملّت را زمین‌گیر می‌کند
ملّتی که کیسه‌اش خالی است، فقیر و ستون فقراتش شکسته است

حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: طرزی باید جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسی در کنار سفره خودش بنشیند، نه اینکه برای دیگری کار کند و مزد بگیرد. حیثیت یک ملّت در سایه کرامت‌های آنهاست.به گزارش اقتصاد سرآمد، آیین اختتامیه کنگره بین المللی اقتصد، اشتغال و تولید در آیینه قرآن و عترت (ع) با پیام تصویری آیت الله جوادی آملی در دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در مشهد مقدس برگزار شد.
آیت الله جوادی آملی در این پیام با بیان اینکه مال در نظام اسلامی به منزله ستون فقرات یک ملّت است، اظهار داشت: عناصر محوری اقتصاد را قرآن کریم در چند آیه بیان کرده است: عنصر اول این است که مال را به منزله ستون فقرات یک ملّت و جامعه معرفی کرد که این ثروت مملکت را نباید به دست سفیهان سپرد، زیرا ثروت مملکت عامل قیام و استقامت و پایداری یک ملّت است. اگر سفیه ستون فقرات یک ملّت را به دست بگیرد این ستون را می‌شکند و این ملّت را زمین‌گیر می‌کند.
وی اظهار داشت: عنصر دوم آن است که اگر ملّتی نتواند ستون فقراتش را حفظ بکند فقیر است؛ یعنی ستون فقرات او شکسته است.اگر این ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسیب ببیند، این ملّت فقیر می‌شود. فقیر به آن ملّتی می‌گویند که ستون فقراتش شکسته است، زیرا عامل قیام که ثروت است آن را از دست داد و از آن بهره صحیح نبرد.
مرجع تقلید شیعیان با بیان اینکه ملتی که ستون فقراتش شکسته است، قدرت قیام ندارد، اظهار داشت: عنصر سوم آن است ملتی که ستون فقراتش شکسته است این قدرت قیام ندارد چه رسد به مقاومت، تا برسد به اقتصاد مقاومتی. آیه سوره «نساء» این است که مال عامل قیام است، ملّتی که عامل قیام ندارد، یک ملّت ویلچری است.
وی با بیان اینکه ثروت، باید در بخش عمومی باشد، بیان داشت: عنصر چهارم آن است که ثروت نه باید در دست دولت باشد نه بخش خصوصی، نه بخش خصولتی، بلکه باید در بخش عمومی باشد؛ یعنی برای توده مردم میسور باشد که از مال مملکت برای تأمین معاش خودشان زندگی آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسی به اندازه استعداد اقتصادی خود، قدرت و ادراک و فهم اقتصادی خود، تلاش و کوشش اقتصادی خود سهم بیشتری می‌برد و این به منزله خونی است که باید در رگ‌های این ۳۶۰ درجه دایره‌ای جریان داشته باشد و اگر این مال به بخشی نرسد، آن بخش فلج می‌شود، مثل آنکه اگر خونی به عضوی نرسد آن عضو فلج است.