printlogo


اقتصاد دریا محور در الگوی اسلامی-‌ایرانی پیشرفت


«اقتصاد دریا محور» فرصتی طلایی است برای ایرانیان تا با استفاده از آن، اقتصاد خشکی محور را تقویت کنند و یا حداقل، از وابستگی صرف به اقتصاد خشکی محور، رهایی یابند. مخصوصا با توجه به این که ما در بخش های مرکزی کشور، دچار مشکل جدی آب هستیم، و نیز با توجه به این که از منابع بزرگ و بکر دریایی در شمال و جنوب و جنوب شرق برخوردار هستیم، بهتر است اقتصاد را به سمت دریامحور بکشانیم تا هم فشار از دوش خشکی برداریم و هم از موهبت بزرگ دریا بیشتر استفاده کنیم. 
در سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، در باره اقتصاد دریا محور سخن گفته شده و بر آن تاکید شده است، هر چند که از بدو انتشار سند مذکور تا کنون، حرکت جدی و گسترده ای برای گرایش به اقتصاد دریامحور رخ نداده است؛ با این همه با نگاه به  الگوی اسلامی ایرانی پیش رفت، وضعیت اقتصاد دریا محور چگونه است؟ دکتر مصطفی قادری حاجت، طی یادداشتی که ایسنا آن را منتشر کرد، به بررسی این مهم پرداخته است:
“یکی از عناصر پیشرفت کشورهای غربی در دوران جدید، قدرت آنها در دریانوردی بود؛ به گونه‌ای که توانستند با ترکیب سلاح‌های جدید و کشتی‌های دورپیما، سرزمین‌ها را تسخیر و آنها را استعمار کنند. ارتباط پیشرفت با دریا، همچنان هم برقرار است و ازآنجاکه اغلب محصولات تجاری ازطریق دریا، حمل‌ونقل می‌شوند، توانمندسازی سواحل و دریانوردی، اهمیت زیادی برای پیشرفت کشورها دارد. از این رو، یکی از موضوعات مهم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توانمندسازی سواحل و دریانوردی است.”
عضو اندیشکده آمایش بنیادین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، می‌افزاید: از این رو، در مبانی ایران‌شناختی سند آمده است: «برخورداری ایران از جایگاه راهبردی سرزمینی، رتبه برتر در منابع انرژی و معدنی، تنوع اقلیمی، ظرفیت‌های فلات مرکزی، جاذبه‌های گردشگری، خطوط ساحلی و مرزهای آبی بین‌المللی، سرمایه انسانی جوان و مستعد، تجربیات مدیریتی و ظرفیت‌های علمی و فناوری، زمینه‌ساز پیشرفت و تحول دریاپایه و خشکی‌پایه به ‌عنوان قطب ارتباطات منطقه‌ای و بین‌المللی است». 
در یکی از  تدابیر سند الگو هم آمده است: 
«بسترسازی برای پراکندگی متعادل جمعیت و توازن منطقه‌ای بر پایه توانمندی‌های سرزمینی و اصول آمایش با تخصیص امکانات و تشویق و آسان‌سازی سرمایه‌گذاری و شکوفاسازی مناطق کمتر برخوردار با اولویت نواحی مرزی به‌ویژه سواحل و جزایر جنوبی».
بررسی نظام بین‌المللی در دوره‌های گذشته و حال، مبین آن است که محدوده نظام بین‌المللی، پیش از دوره جدید در اطراف شبکه‌های ارتباطیِ آبی و رودخانه‌های آسیا، خاورمیانه و دریای مدیترانه، و در دوره جدید در اطراف اقیانوس‌های آرام و اطلس بوده است.
استفاده از ظرفیت‌های دریایی و ساحلی در زمره مهم‌ترین راهبردهای توسعه اقتصادی به طور عام و آمایش سرزمین به طور خاص در اکثر قریب به اتفاق کشورها قلمداد می‌شود. از این رو، توسعه دریامحور و به دنبال آن، توزیع و پراکنش جمعیت و فعالیت در نواحی ساحلی در طی زمان، تکوین و تکامل پیدا کرده است به گونه‌ای که متراکم‌ترین کلان‌شهرهای فراملی در جهان امروز، شهرهای بندری و ساحلی هستند.
ایران نیز در زمره کشورهایی است که از موقعیت دریایی مناسبی برخوردار است و می‌تواند به فراوانی از موهبت های دریایی بهره‌مند شود. واقع شدن در سواحل جنوبی دریای خزر از سمت شمال، خلیج فارس و دریای عمان و به خصوص تنگه راهبردی هرمز از سمت جنوب، موقعیت دریایی بسیار حساس و راهبردی‌ای را برای ایران به ارمغان آورده است.
 کشور ایران می‌تواند علاوه بر برخورداری از مزایای اقتصادی و بهره‌مندی از دریانوردی تجاری، با تعریف نیروی دریایی کارآمد و راهبردی از مزیت‌های نیروی دریایی قدرتمند برخوردار شود و بدین شکل به ارتقای جایگاه قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای خود کمک نماید.
ایران دارای سه ساحل ممتاز و کم‌همتا است: 1- خزر در شمال، راهی را برای ایران برای رسیدن به اروپای جنوبی و شمالی از راه دسترسی به دریاهای سیاه و بالتیک مهیا کرده است؛
 2- خلیج فارس که پهنه آن، تنها نیمی از خزر است از بیشتر جهات برای ایرانیان راهبردی به شمار می‌رود؛
 3- کرانه مکران که ایران را بی‌واسطه به اقیانوس هند پیوند زده است.
علی‌رغم موقعیت جغرافیایی و سیاسی و ظرفیت‌های بسیار زیاد ایران -مانند مجاورت با عرصه‌های اقیانوسی، تنگه‌های بین المللی، سواحل طولانی، ویژگی‌های حمل‌ونقل پیوندی و همسایگان محصور در خشکی- برای توسعه اقتصادی دریامحور، رویکردهای توسعه در کشور به دلایل مختلف، دریاگریز و خشکی‌محور و متأثر از ویژگی طبیعی و پایدار ایران «دریاپیرامونی» است.
 به عبارت بهتر، با وجود این سه ساحل ممتاز، آنها به دلیل ارتفاع زیاد فلات ایران در حاشیه کشور مانده و به درون کشیده نشده‌اند.
 چنان که از ۳۱ استان کنونی، تنها ۷ استان، دریایی و بقیه فاقد ساحل‌اند. در حالی که در سال 1363 مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت نقش دریا در دیدار با مسئولان عقیدتی-سیاسی و فرماندهان نیروی دریایی با اشاره به اینکه «ما یک ساحل طولانی در دریا داریم و دریا مال ما است؛ دریا جولانگاه ما است؛ دریا، محل استفاده و تغذیه ما است؛ دریا، محل عبور و مرور ما است؛ دریا، محل حفاظت ما از مرزهایمان است.» بر جایگاه راهبردی و مهم دریا و عرصه‌های دریایی تأکید کردند.
پیش رفتن سیاست تمایل به دریا با وجود همراهی کلان نظام و اسناد توسعه‌ای، به جهشی عمومی و هماهنگ در تمام زمینه‌های اداری، سیاسی و ‌اقتصادی نیاز دارد؛ و به نظر می‌رسد استفاده از راهکاهای ذیل می‌تواند در این زمینه راه‌گشا باشد:
-  ایجاد وزارت امور دریاها، سواحل و جزایر به منظور ایجاد هماهنگی، همسویی و شفافیت قوانین و مقررات بخش‌های سه‌گانه (دولتی، تعاونی و خصوصی) و مدیریت یکپارچه سواحل
-  انتخاب پایتخت اقتصادی ساحلی و آمایش نواحی ساحلی به منظور ارتقای توانمندی‌های ملی
-  وابسته‌سازی سایر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به سواحل ایران و بهرمند شدن از توسعه بنیادین فناوری دریایی
-  ارتقای مشارکت‌های مردمی و بخش خصوصی در برنامه‌ریزی، اجرا، نظارت و پایش سیاست‌ها و برنامه‌ها
-  استفاده هوشمندانه از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری نهادهای نظامی و انتظامی برای توسعه دریامحور
-  هم‌افزایی کنشگران توسعه در نواحی ساحلی مبتنی بر ارتقای توانمندی‌های ساحلی و دریایی در قالب مشارکت با کشورهای محصور در خشکی به منظور وابستگی‌های متقابل و تضمین امنیت
-  توسعه و تقویت روحیه دریایی در ایرانیان، تزریق فرهنگ دریایی از راه تمرکز بر آموزش‌وپروش در دوران کودکی، گسترش ورزش‌های دریایی و نیز ایجاد شبکه‌های رادیو-تلویزیونی ویژه دریا
-  تغییر در نظام تقسیمات کشوری با اجرای قانون اساسی برای دادن اختیارات به استان‌ها به‌ویژه در زمینه‌های تجاری و اقتصادی
-  گزینش راهبرد سیاست خارجی درهای باز و وارد شدن در فضای جریان‌ها از راه ارتباط مسالمت‌آمیز با همه مناطق هفده‌گانه جغرافیای سیاسی و کشورهای جهان
-  تقویت مزیت‌های نسبی درون کشوری و ورود به بازارهای جهانی
-  ایجاد بسترهای مناسب برای سرمایه‌گذاری کلان مقیاس خارجی در زمینه‌های راه‌آهن، انرژی‌های دریامحور، خورشیدی و...
***
در نهایت آنچه مهم است، توجه به مزیت نسبی هر کشور است و باید دید آیا کشور ایران در حوزه دریا و اقتصاد دریا دارای مزیت نسبی هست یا نه؟
تمامی آمار و اطلاعات داخلی و خارجی موید این نکته است که ما در حوزه دریا دارای مزیت نسبی بسیار قوی و مناسب هستیم به نحوی که اقتصاد دریا برای ایران منافع زیادی به همراه دارد تا جایی که رهبر انقلاب از بخشی از آن(مکران) تحت عنوان گنج پنهان یاد کرده است؛ بنابراین این سوال باقی می ماند:
آیا به حد کافی به اقتصاد دریا پرداخته ایم؟ بدون شک جواب منفی است؛ چرا؟