ما نمیتوانیم، سوغات غرب برای جهان سومیها
سیدسعید زاهد زاهدانی
رویکرد توسعۀ آمریکائی به جای بردن منابع ملی کشورها به سرزمین خود، سرمایهگذاری بر روی منابع ملی آنان و آوردن صنعت به داخل این کشورها و نزدیک کردن تولید به بازارهای مصرف بود.بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا با برنامههای توسعه وارد کشورهای به اصطلاح جهان سوم شد و رویکرد استعماری کشورهای اروپائی را نفی نمود. در رویکرد استعماری کشورهای اروپائی با حضور نظامی در سرزمینهای آسیائی و آفریقائی با سرکوب هر مقاومتی منویات خویش را پیش میبردند. منویات عمدۀ اقتصادی آنان در درجۀ اول تصاحب مواد اولیه آن کشورها و بعد فروش محصولات تولیدی خویش به آنان بود. این کار با تسلط بر دستگاه سیاسی آنان و اعمال زور انجام میگرفت. کشتارهای فرانسه در الجزایر، مهاجران اروپائی در قارۀ آمریکا و انگلیس در اغلب کشورها نمونه هائی از این دست هستند.رویکرد توسعۀ آمریکائی به جای بردن منابع ملی کشورها به سرزمین خود، سرمایهگذاری بر روی منابع ملی آنان و آوردن صنعت به داخل این کشورها و نزدیک کردن تولید به بازارهای مصرف بود. به این ترتیب هم خود از شر آلودگی صنایع در امان میماند و هم با چهرهای انسانیتر میتوانست به سود خویش دست یابد. به این ترتیب او با اجرای برنامۀ توسعۀ فرهنگی یعنی ترویج فرهنگ مصرفی کالاهای تولیدی خویش به سود سرشارتری دست یافت و دلار را به پول رایج جهانی تبدیل نمود؛ ایجاد اشتغال در حاشیۀ صنایع وارداتی نیز قدرت خرید مردم بومی را برای محصولاتشان بالا میبرد. در این راه مجدداً تسلط بر نظام سیاسی این کشورها برای حفاظت از سرمایه و اجرای بیدغدغۀ منویاتشان ضروری و حتی موجه مینمود. معمولاً سیاستمداران کشورهای جهان سومی هم برای حفظ اشتغال و رفاه مصنوعی به وجود آمده، به بهای از دست دادن استقلالشان، از این برنامهها استقبال کردند.
ادامه در صفحه 2