تشنج بازارها در تب و لرز روابط بینالملل
ادامه از صفحه اول
اقتصاد ما سالهاست با همین خبرها در حال نوسان است. بهجای استفاده از فرصت توافق برای گسترش روابط تجاری، ورود تکنولوژی، افزایش صادرات، ایجاد منافع و روابط متقابل با اقتصادهای بزرگ، تکمیل و توسعه زیرساختها، واردات قطار سریعالسیر، مترو و مهمتر از همه استفاده از دانش و تجربه جهانی کشور پس از توافق به دامن واردات کالاهای مصرفی میافتد. ضمناً کاهش نرخ ارز یا ثبات آن کمک چندانی به کنترل تورم نمیکند زیرا علت ثانویه تورم یعنی رشد نقدینگی و کسری بودجه پس از توافق نیز لزوماً برطرف نمیشود.کاهش و کنترل قیمت کالاها و خدمات از طریق واردات برای جلوگیری از تورم یکی از مهمترین طرحها و سیاستهای هر دولتی بوده است. در سوابق دولتهای قبلی داریم که با افزایش دلارهای نفتی به سمت واردات محصولات مصرفی رفتهایم تا قیمتها را کنترل کنیم. این عمل دقیقاً برخلاف مصلحت و عقلانیت اقتصادی است. از تمام بدنه دولت انقلابی آقای دکتر رئیسی انتظار داریم پس از توافق راه ایجاد بیماری هلندی و وابستگی به خارج را طی نکند. بلکه با ایجاد اقتصادی بر پایه دانش و تکنولوژی به استقلال اقتصادی کمک کند.خالیازلطف نیست که نسبت به برهم خوردن توافق هشدار لازم داده شود. نه لزوماً به لحاظ یک امر منفی؛ زیرا توافق خوب بسیار مهمتر از رسیدن به هر توافقی با هر قیمتی است. قطعاً قرار نیست به هر قیمتی توافق شود ولی نکته مهم عملکرد دولت در صورت برهم خوردن توافق است. طبیعتاً حفظ و ارتقای روابط ایران با کشورهای منطقه در صورت بههمخوردن توافق اهمیت دوچندان پیدا میکند. روابط با شرق ظرفیت بسیار خوبی برای ایران میتواند داشته باشد؛ نباید چنانکه دولت قبلی با دیدن یک لبخند از غرب از ظرفیت شرق غافل شد در این دولت نیز از این ظرفیت غافل شویم.غش کردن به سمت شرق یا غرب مسئله ما نیست. مسئله اصلی حصول منافع ایران بهصورت پایدار است. داشتن شریکان تجاری پایدار برای ایجاد درآمدهای ارزی پایدار همواره مورد نیاز ایران بوده و خواهد بود. برای نمونه یکی از بخشهایی که بیشترین آسیب را از مشکلات کمبود ارز میبرد؛ بخش کشاورزی است. نیاز غذایی و خوراکی که بیشترین سهم را در سبد خانوارهای دهکهای اول تا سوم دارند؛ از بد حادثه بیشترین وابستگی را هم به واردات دارند. دانههای روغنی، کنجاله، گندم، برنج و بسیاری از مواد اولیه کشاورزی تحتتأثیر واردات تغییر قیمت پیدا میکنند؛ بنابراین ارز آوری و داشتن شرکای تجاری؛ برای تأمین خوراک مقرون به صرفهی اقشار ضعیف جامعه مسئله حیاتی و اساسی است. با حذف ارز ترجیحی و وصل شدن مستقیم نرخ ارز به قیمت محصولات نهایی و نهادههای واسطه اگر قیمت ارز نیمایی بالاتر برود؛ فشار بسیار زیادی به مردم خواهد آمد. از طرف دیگر اگر فاصله زیادی بین نرخ ارز نیمایی با نرخ ارز آزاد ایجاد شود؛ پس از چند سال ارز نیمایی نیز به داستان ارز ترجیحی تبدیل میشود. در مجموع میتوان گفت در صورت بههمخوردن توافق کنترل اقتصاد بسیار سخت و انتظارات تورمی مجدد موجب نوسانات تورمی بین بازارها میشود ولی اگر شرایط به همین صورت ادامه پیدا کند میتوان انتظار یک ثبات نسبی در اقتصاد داشت.