چشمانداز علمی، اقتصادی و گردشگری ایران در سند الگوی پیشرفت
مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نوشت: قرار گرفتن ایران در میان بزرگترین پهنه خاکی جهان، اتصال دهنده اروپا به هند و چین، اتصال از دو جهت جنوبی و شمالی به حوزههای آبی خلیج فارس، دریای عمان و خزر به طوری که امنترین و کوتاهترین مسیر ترانزیت کالا از آسیا به اروپا است. از این رو، به دلایل متعدد جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی امنیتی، ایران قابلیت تبدیل به قطب راهبردی در زمینههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، علمی، فناوری و گردشگری را در دنیا به ویژه در منطقه دارد.سابقه تاریخی و تمدنی ایران مؤید این مدعا است که برای قرون متمادی ایران نقطه اتصال شرق و غرب بوده است، جاده ابریشم و جاده ادویه از جمله مسیرهای تاریخی و بستر این اتصال بودهاند.بنادر پر رونق در تاریخ نه چندان دور (مثل سیراف بر کرانه خلیجفارس در استان بوشهر) و ظهور دریانوردان نامداری مثل سلیمان سیرافی، به عنوان الگوهای دریانوردی ایرانیان گواه این مدعا است. شیخ بهایی عالم بزرگ عهد صفوی، اعتقاد داشت؛ رونق ایران در رونق جاده ابریشم است و مرور گذشته تاریخی نشان میدهد ، شکوه و رونق ایران و ایرانیان با رونق تعاملات و ارتباطات با جهان مترادف بوده است.تدبیر حاضر از جمله تدابیری است که به تحقق گزاره «با حداقل نابرابری فضایی در کشور» و «خلق مزیتها و فرصتهای جدید» در سرفصل افق الگو کمک میکند و به تعبیری از لوازم تحقق آن است. زیرساختهای پیشرفته، دسترسی آحاد جمعیت ایران در جایجای سرزمین پهناور، ایران را به مراکز ارائه خدمات برتر فراهم میکند و شرایط توسعه مؤثر مناطق پیرامونی اعم از شرقی و جنوبی را ایجاد میکند و سرانجام به کاهش نابرابری بین مناطق مختلف میانجامد. گذشته از این، به فعالیت درآمدن قابلیتهای گردشگری کشور هم فرصتهای جدیدی را پیش روی توسعه کشور قرار میدهد و هم با توجه به توزیع فضایی و تنوع این قابلیتها ، در جایجای سرزمین به کاهش نابرابریها کمک میکند.با این توضیح، تحقق این تدبیر مستلزم اقداماتی است که بایستی در نظام حکمرانی کشور مورد توجه قرار گیرد که به آنها اشاره می شود:
- احیای مسیرهای تاریخی تجارت جاده ابریشم و جاده ادویه؛- ایجاد تبادلات انرژی و ارتباطات بین شرقیترین تا غربیترین کشورهای منطقه؛- ایجاد و گسترش مناطق آزاد تجاری، بازارچههای مرزی و مناطق ویژه اقتصادی در شبکه مرزی آبی و دریایی؛- احداث کریدورهای (راهروهای) توسعه شمالی- جنوبی و شرقی- غربی با اولویت کریدورهای چابهار- سرخس و چاهبهار- خرمشهر (جادهای، ریلی، هوایی و غیره)؛- دیپلماسی اقتصادی فعال منطقهای و بینالمللی؛- جریان پیدا کردن سرمایهگذاری مشترک و استفاده از منابع مالی جهانی در تجهیز کریدورها؛- تعامل و همکاری با کشورهای منطقه و جهان به ویژه کشورهای حوزه تمدن ایرانی- اسلامی؛- توسعه و تجهیز زیرساختهای حمل و نقل و ترانزیت (هوایی، جادهای، ریلی و دریایی) و تبدیل کشور به مرکز عبور و مرور هوایی منطقه و نیز ایفای نقش مرکزی مبادله انرژی؛- تجهیز شهرها، بنادر و جزایر مستعد کشور به خدمات پیشرفته ارتباطی و اطلاعاتی برای پذیرش نقش فراملی؛- ایجاد زیرساختهای لازم برای سرمایهگذاری مشترک بینالمللی در بخشهای اقتصادی، علمی و فرهنگی؛- سازماندهی فضایی فعالیتهای اقتصادی (صنعتی، کشاورزی و خدمات) و مراکز سکونت گاهی؛- گسترش زیرساختهای ارتباطی ملی و بینالمللی متناسب با قطبهای اقتصادی و مراکز سکونت گاهی؛- تمرکززدایی از تأسیسات صنعتی موجود و استقرار صنایع جدید بر اساس استعداد مناطق؛- استقرار صنایع با هدف صادراتی در نقاط واقع برکریدورها و محورهای حمل و نقل بینالمللی؛- ایجاد ساختاری مدیریتی در همپیوندی کشورهای منطقه به نحوی که کشورها بتوانند در آن نقشآفرینی و برحسب ظرفیت خود بهرهمند شوند.- نگاه به گردشگر به عنوان یک فرصت و نه تهدید و اجتناب از نگاه سیاسی و امنیتی؛- ارتقای فرهنگ عمومی در زمینه گردشگرپذیری؛- پوشش کامل ارتباطات و زیرساختهای مرتبط گردشگری در گستره سرزمین؛- مشارکت حداکثری همه گروهها و قومیتها در نهادهای مدیریت توسعه ملی؛- استفاده حداکثری از اشتراک فرهنگی در سطح ملی و حوزه تمدنی (به ویژه ایرانشهری)؛- تأکید بر ارتقا و تقویت هویت ملی و دینی در همه برنامهها و سیاستگذاریها؛
- به رسمیت شناختن و تقویت تنوع فرهنگی، آداب و سنتها، زبان، البسه، معماری و غیره در پهنه سرزمین؛نتیجه آن که در صورت تحقق تدبیر در ظرف زمانی 50 ساله الگو، انتظار میرود در گستره ایران اسلامی، شاهد سیمای سرزمینی باشیم که در آن:- توزیع مواهب توسعه در سطح کل کشور و نیل به عدالت در پیشرفت؛- کارایی بسیار بالای اقتصاد ملی؛- جاری شدن توسعه در نوار ساحلی جنوب کشور و افزایش قابل توجه جمعیتپذیری آن؛- توسعهیافتگی محور شرقی کشور افزایش جمعیت مناطق مرزی؛- ارتقای سطح تعاملات سیاسی و فرهنگی میان ایران و سایر کشورها؛- ایجاد یک قدرت جدید اقتصادی، بارزگانی، سیاسی، مالی در منطقه؛- تقسیم کار و نقشآفرینی کشورها در سطح منطقه؛- تسهیل و تقویت جریان هویتبخشی به نسل جدید؛- شکوفایی تعاملات فرهنگی و اجتماعی مردم سایر کشورها با مردم ایران؛- امکانپذیر شدن ارائه تصویر واقعی ایران و ایرانیان به مردم دنیا به ویژه مردم کشورهای غربی؛- تسهیل روابط سیاسی کشور با سایر کشورها با توجه به تأثیر گردشگری در افکار عمومی؛ به شایستگی اجرا و قابل دستیابی است.