فلسفه فقر میلیونی

 پدیده فقر طی ده سال گذشته در ایران به سرعت رشد کرده و سفره قشر کارگر کوچک تر شده است.  خط فقر به ده میلیون تومان رسیده و تهیه کالای اساسی برای خانواده های کم درآمد سخت تر شده است. رشد نجومی قیمت روغن، مرغ، تخم مرغ، گوشت، برنج و قند آن چنان سریع اتفاق افتاده که کارشناسان و کمیسیون اقتصادی مجلس نیز سر درگم فقط روی کاغذ محاسبات خیالی خود را طرح می زنند و بی برنامه روزهای سخت اقتصادی را پشت سر می گذارند. روی کاغذ و در سخنرانی ها همه مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها می اندازند و دست دلالی ،احتکار تاجران و نبود نظارت بر بازار را نمی بینند. در این دست نوشته کوتاه نگاهی به آمار و ارقام ده سال گذشته و تئوریزه شدن فقر خواهیم داشت. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گزارشی از وضعیت اقتصادی کشور، چالش‌های پیش رو در اتخاذ سیاست های اقتصادی مناسب و همچنین راهکارهای بهبود شرایط اقتصادی منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، در حالی‌که نرخ رشد اقتصادی هدف برنامه های پنجم و ششم توسعه ۸ درصد تعیین شده است، متوسط رشد اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ نزدیک به صفر درصد بوده است؛ علاوه بر این رشد اقتصادی با نوسانات بسیاری مواجه بوده و رشد اقتصادی در کشور بین منفی ۸.۳ تا مثبت ۱۴ درصد در نوسان بوده است. بر اساس پیش بینی صندوق بین المللی پول، در سال ۹۹ میزان رشد اقتصادی بدون نفت و بر پایه صادرات غیرنفتی بیش از منفی ۵ درصد خواهد بود اما در سال ۱۴۰۰ با روندی مثبت، رشدی ۴ درصدی خواهد داشت. در همین گزارش، متوسط نرخ تورم بلندمدت اقتصاد ایران ۲۰ درصد بوده درحالی که متوسط نرخ تورم در ۲۰۱۸ در دنیا، ۲.۴ درصد بوده است و ایران پس از سه کشور ونزوئلا، آرژانتین و زیمبابوه در رتبه چهارم جهان قرار دارد.
ادامه در صفحه 2
فلسفه فقر میلیونی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه