توافق با چين تعامل معمول با دنيا يا كم كردن شرآمریکا

توافق ۲۵ ساله با چین هم می‌تواند بخشی از تعامل معمول ایران با دنیا و هم بر مبنای چالش فی مابین ایران و آمریکا استراتژی برای مقابله با آمریکا باشد .در حالت اول ، واقعیت این است که چین به چنان جایگاهی بعنوان بزرگ‌ترین تولید کننده ، صادر کننده ، واردکننده و سرمایه گذار در دنیا رسیده که کمتر کشوری بی نیاز از مراوده با آن است . بر اساس پیش بینی ها ، چین در سال ۲۰۳۰ با پشت سرگذاشتن آمریکا به بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا تبدیل خواهد شد . به دلیل قدرت عظیم اقتصادی چین ، آسیایی بودن و روابط تاریخی دو کشور مراودات گسترده ایران با این کشور ضرورتی اجتناب ناپذیر برای منافع ملی ایران است .اما اگر توافق ۲۵ ساله با چین سیاستی برای مقابله با آمریکا باشد ، به دلایل زیر ، قطعاً هدفی ساده لوحانه ، دست نیافتنی و کاملاً در ضدیت با استقلال و منافع ملی ایران است .اولاً ، اقتصاد چین علی رغم رقابت تنگاتنگ با آمریکا چنان به هم تنیده شده که تصور مقابله چین با آمریکا آنچنان که ما انتظار داریم ، بسیار بسیار ساده لوحانه و صرفاً تصوری رویائی و باطل از دوران منسوخ شده جنگ سرد بین شرق و غرب است . برخلاف جنگ سرد که رقابت اصلی شوروی و آمریکا عمدتاً در حوزه نظامی بود ، رقابت فعلی چین و آمریکا بر اقتصاد متمرکز است. در جنگ سرد رقابت بر ساختن هر چه بیشتر و بهتر مرگبارترین سلاحها بود اما امروز رقابت بر سر میزان تعرفه واردات کالاها و حقوق کپی رایت با هم است . بنابراین با وجود تنیدگی وسیع اقتصادی دو کشور روابط این دو هیچگاه مشابه روابط شوروی و آمریکا در دوران جنگ سرد نخواهد شد . ثانیا اگر توافق با چین استراتژی نگاه به شرق ایران باشد ، باید گفت چین برای حفظ و گسترش مراودات صدها میلیارد دلاری سالانه با غرب به ویژه آمریکا سالهاست که خود استراتژی نگاه به غرب را برگزیده ، چطور ممکن است عمده مراوادات کشوری با بلوک غرب باشد ، اما استراتژی آن کشور نگاه به شرق باشد؟! . 
صفحه 2
توافق با چين تعامل معمول با دنيا يا كم كردن شرآمریکا
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه