راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی در گفت و گوی« اقتصادسرآمد» با یک مدرس دانشگاه

تقابل اقتصاد مقاومتی با رانت کلان مالی

اقتصادسرآمد - اقتصاد مقاومتی از اسمش پیداست که اقتصادی است برای روزهای سخت، برای این که ما نهایتاً به نقطه ای برسیم که از هر نظر بتوانیم روی پای خودمان بایستیم.ابتدای همان سالی که مقام معظم رهبری شعار را « اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» اعلام نمودند و تاکید کردند که می بایستی از همه‌ی ظرفیت‌های داخلی برای تحقق اقتصاد مقاومتی بهره گرفت. بسیاری از تحلیل گران براین باورند که ایشان چون از عملکرد مدیران و مسوولان اجرایی کشور در مورد اقتصاد مقاومتی که قبلاً و در سنوات گذشته برآن پافشاری کرده‌اند، راضی نبوده و به همین خاطر عبارت « اقدام و عمل « را بر این جمله و خواسته خود افزوده اند. از این مسایل که بگذریم؛ این تاکیدات نشان می دهد که در سیاست‌های اقتصادی کشور مشکلاتی وجود دارد که منطبق بر مقاومت و ایستادگی در برابر تحریم‌ها، تهدیدها و فشارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی غرب نیست و بدین ترتیب ضروری می‌نماید به صورت جدی ساختارهای اقتصاد مقاومتی تبیین و مطابق با این ضرورت، تمامی امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را دردست گرفت و استارت چنین طرح و عملیات عظیمی را برای نجات اقتصاد کشور زد. براین اساس اقتصادسرآمد با حمید ناصری آرام استاد دانشگاه و دانش آموخته رشته اقتصاد، گفت و گویی انجام داده که با هم مرور می کنیم.
پرسش اصلی این است اقتصاد کشور پس از برجام به خاطر شانتاژهای آمریکا، از نظر سرمایه گذاری، جذب اعتبارات خارجی، ارتباط بین بانکی در اروپا و آمریکا، بازکردن ال سی و تضمین های بانکی در تجارت های کلان، دچار نوعی سردرگمی و وقفه شده است؟
 چند سووال و ابهام را در قالب یک سووال مطرح شد که فرازها و کلیدواژگان آن ها؛ به ترتیب اولویت: اقتصاد مقاومتی، اقتصاد داخلی، سیاست های منطقه ای ایران، سیاست های جهانی آمریکا، موضوع پیروی اتحادیه اروپا از سیاست های آمریکا و نهایتا» نارضایتی مقام معظم رهبری از نحوه ی عملکرد مدیران مملکتی به ویژه مدیران و دست اندرکاران اقتصادی کشوراست. خوب همه ی این ها نیاز به توضیح و تشریح کامل دارد که اگر اجازه بدهید همه ی سخنان خودم را در قالب همین سووال مطرح و به همه ی آن ها در حد وسع و بضاعتم پاسخ بگویم.
 این که رهبر انقلاب از مساله ی عدم پی گیری اقتصاد مقاومتی گلایه دارند، سخنی به حق و صد البته که بسیار ضروری است. متاسفانه مردم و خصوصا» مسوولان ما از خطر بزرگ تهدیدات و فشارهای اقتصادی و تحریم های غرب که همواره به عنوان یک حربه از آن استفاده می شود، یا چندان اطلاعی ندارند و یا این که این قدر این مساله را مهم تلقی نمی کنند.مساله این است که ما باید به ضرورت تاریخی ساختارها و سازوکارهای اقتصادی خود را به طورکلی تغییر دهیم و مبنای این تغییر هم باید تکیه بر استعدادها و نیروها و امکانات داخلی باشد که این خود الزاماتی دارد که به آن ها اشاره می کنم.
بایستی با کمال تاسف اذعان کرد که ما در داخل کشوربا یک هجمه فرهنگی چندین ساله مواجه هستیم که ریشه در رانت خواری های اقتصادی، سوء استفاده های کلان مالی، خلق دزدهای عجیب و غریبی مثل بابک زنجانی و جزایری  عرب و امثال این ها دارد و این وقایع باعث شده تا به طورکلی اعتماد و اطمینان مردمی از کارآمدی شیوه های اقتصادی و روش های سیاسی و فرهنگی دولت هایی که در نظام اسلامی فعالیت کرده و می کنند، سلب شود. به نظر من ابتدا باید این اعتماد از دست رفته را با روش هایی معقول و غیر ریاکارانه به دست آوریم. بستن منفذهای نفوذ از طریق ایجاد سیستم در اقتصاد خیلی مهم است. اقتصاد های کلان که مبتنی بر رانت هستند مثل دولت های رانتیر ما که اتکای آن ها بر نفت و گاز و خام فروشی است، کارآمد نیستند و نمی توانند باشند برای این که بسترهای اخلال گری اقتصادی و سو استفاده های مالی و رانت خواری ها دراین نوع از اقتصاد وجود دارد و حالا هر دولتی – چه جناح چپ و چه جناح راست و حتی مستقل از این دو جناح سر کار بیاید چون اقتصاد ما فاقد سیستم و تعریف خاص است و از طرفی بر پایه خام فروشی است، لذا ما از یک طرف خام فروشی می کنیم و خریداران نفت و گاز ما، محصولات خامی را که ما به آن ها می فروشیم فراوری کرده و با ارزش افزوده بسیار بالایی به خود ما برمی گردانند و آن ها از ما سود خیلی بیشتری می برند، پس چرا ما در داخل کشور خودمان این کار را نکنیم تا سود قابل توجهی ببریم؟! اما این کار و کارهای دیگر مثل تسریع در افزایش تولیدات داخلی و تسهیل در انجام امورتولیدی، خود نیازمند به رعایت مواردی است. کیفیت در بازار رقابتی امروز منطقه و جهان حرف اول را می زند که ما متاسفانه این کیفیت را به هیچ وجه رعایت نمی کنیم.
عدم رعایت کیفیت تولید کالا بیش تر به اخلاق و منش و فرهنگ ما بستگی دارد تا عدم توانایی ما در تولید محصولاتی که نیاز داریم. اگر ما روحیه سلحشوری و جهادی کارکردن را دربین مردم خود تقویت کنیم، قطعاً در اقتصاد مقاومتی پیشرفت محسوسی خواهیم کرد. اقتصاد مقاومتی از اسمش پیداست که اقتصادی است برای روزهای سخت، برای این که ما نهایتاً به نقطه ای برسیم که از هر نظر بتوانیم روی پای خودمان بایستیم، بنابراین به فکرکردن، برنامه ریزی، طراحی های میدانی منطبق بر سیاست های مقاوم سازی پیکره ی اقتصاد، تکیه بر تولیدات داخلی مبتنی بر دانش و تخصص، بازگشت به اخلاق و اخلاق گرایی در اقتصاد و حتی سیاستی که غربی ها می گویند سیاست با ارزش و اخلاق منافات دارد، فرهنگ سازی، اصلاح الگوی مصرف، بسیجی فکر کردن و بسیجی عمل کردن، این ها مقولاتی است که ما دراقتصاد مقاومتی باید آن ها را کاملا» جدی بگیریم و به آن ها عمل کنیم. شما به اوایل پیروزی انقلاب نگاه کنید، مردم چقدر روحیه ی معنوی و اخلاقی داشتند، این سودجویی های شخصی و گروهی و زیاده خواهی ها و رانت خواری ها اصلا» معنا نداشت، برای این که مردم و مسوولان یک پارچه و یک صدا برای رضای خدا کارمی کردند و برای رضای خدا نفس می کشیدند، برای رضای خدا می خوابیدند و کارمی کردند، اما الآن مملکت ما به جایی رسیده که این مفاهیم چندان معنایی ندارند و این – یعنی این که ما اشتباه عمل کرده ایم، سیستم نداشته ایم، دروازه های اقتصاد را باز گذاشته ایم، همه ی فعالیت های اقتصادی را در دولت محدود و معنی کرده ایم، پایه اقتصاد خود را برخام فروشی و به غارت دادن ثروت ها و منابع ملی گذاشته ایم و این ها یعنی یک دنیا اشتباه و باز تکرار همین اشتباه. تا این مسایل حل نشوند، تا فرهنگ اخلاقی و معنوی را دربین مدیران و مسوولان مملکتی و مردم رواج ندهیم، تا اعتماد ازدست رفته مردم را به آنان بازنگردانیم، مسایل و مشکلات ما حل نخواهند شد، برهمین اساس صرف نظر از همه ی نظریه های سیاسی  و اقتصادی و فرضیاتی که بر آن ها مترتب است، بدون معنویت، بدون اخلاق و فرهنگ و بدون رویکرد فرهنگ جهادی و ایثار گونه عمل کردن، دراقتصاد و فرهنگ و در مباحث سیاسی و مقاومت در برابر هجمه دشمنان، موفق عمل نخواهیم کرد.خانه ایثار
تقابل اقتصاد مقاومتی با رانت کلان مالی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه