«سرآمد» گزارش می‌دهد؛

‌فریاد بی‌آبی در ایران!

30درصد آب کشور در شبکه توزیع مفقود می‌شود
​​​​​​​گروه ایران -فاطمه کریمی-  بحران آب در ایران دیگر یک هشدار نیست. سال‌هاست که خشکسالی و از میان رفتن منابع آبی کشور تبدیل به به یک واقعیت ملموس شده است. گزارش‌های رسمی منتشر شده از سوی وزارت نیرو نشان می‌دهد که استمرار چندساله خشکسالی و افت متوسط بارندگی کشور نسبت به بلندمدت، حالا مخازن سدهای کشور را مرز فاجعه رسانده است.آمارهای منتشر شده در این حوزه به قدری تلخ است که هنوز هم بسیاری از مردم آنها را باور نکرده‌اند. تلاش‌های صورت گرفته از سوی رسانه‌ها برای تسریم تصویری از بحران عمیق وضعیت آب و منابع آبی در کشور نیز هنوز نتوانسته به حل این ابرچالش امروز کشور کمک کند.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، امروز دیگر دلایل مختلفی برای ایجاد بحران در منابع آبی کشور به عنوان متهم معرفی می‌شوند. این روزها دیگر نه فقط کشاورزی و صنعت، بلکه حتی زندگی روزمره میلیون‌ها نفر از ایرانیان توسط بحران آب تهدید می‌شود. در چنین شرایطی، ارگان‌های مسئول نقشی تعیین‌کننده در مهار یا تشدید بحران دارند؛ از اصلاح الگوهای مصرف گرفته تا بازنگری در توسعه شهری و نوسازی زیرساخت‌های فرسوده، بسیاری از راه‌حل‌ها در درون مرزهای شهرها نهفته ‌است.
ایران کشوری خشک و نیمه‌خشک است از این رو خشکسالی جزو طبیعت آن محسوب می‌شود اما مساله مهم کنار آمدن با این شرایط است که به نظر می‌رسد دولت‌ها در این زمینه موفق نبودند، عمل نکردن به قوانین موجود درباره نحوه مصرف آب در بخش‌های مختلف از جمله کشاورزی از یک سو و نحوه مصرف برخی از سوی دیگر ،کشور را به سمت بحران کم آبی برده به طوری که اکنون در مناطق مختلف تهران با افت شدید فشار آب مواجه هستیم.
بارش های بهاری در کشور را فراموش نکرده ایم، بارانی که طراوت و شادابی را برای هوا و پرشدگی را برای منابع آبی زیر زمینی و پشت سدها به ارمغان می آورد، وقتی صدای شرشر باران شنیده و از ناودان ها جاری می شد علاوه بر لذت بردن از این صدا، خیالمان هم از بابت تابستان راحت می شد اینکه در این فصل گرم آب به اندازه کافی وجود دارد، اما چند سالیست که دیگر آن صداها چندان به گوش نمی رسد به ویژه امسال که اصلا آسمان باران رحمتش را به سمت زمین جاری نکرد و نتیجه آن تابستانی گرم و بدون آب شد.

اخطارها و هشدارهای بی‌نتیجه
به رغم تمام اخطارها و هشدارها درباره نحوه مصرف آب و اینکه ایران کشوری خشک و کم آب است و باید حواسمان به میزان مصرفمان باشد، اما امروز در بحران آب قرار گرفتیم، شاید روزی را هم تصور نمی کردیم که شیر آب خانه را باز کنیم و آبی از آن جاری نشود، اتفاقی که این روزها در مناطق مختلف تهران به وفور دیده می شود که حتما شهرهای بزرگ دیگر هم گرفتار آن شده اند. شرکت آب و فاضلاب استان تهران اعلام کرد که خشکسالی‌های پنج سال اخیر و کاهش بارش‌های استان تهران در سال آبی جاری که در ۶۰ سال اخیر بی‌سابقه بوده، به شدت منابع آبی تهران را تحت تاثیر قرار داده است. طبق اعلام این شرکت اکنون ذخایر موجود در سدهای تامین‌کننده آب تهران در پایین‌ترین وضعیت خود در یک قرن اخیر قرار دارد، بررسی وضعیت سدهای تهران بیانگر آن است که سد امیر کبیر ۳۸ درصد پرشدگی دارد و نسبت به سال گذشته ۵۸ درصد کاهش حجم آب دارد، سد لار با ۷ درصد پرشدگی و کاهش ۳۴ درصدی نسبت به سال گذشته در وضعیت بسیار بدتری قرار دارد، همچنین سدهای لتیان و ماملو با ۲۰ درصد پرشدگی و کاهش ۴۷ درصدی نسبت به سال گذشته در آستانه های خطر قرار گرفته اند، سد طالقان نیز ۵۳ درصد پرشدگی داشته و ۳۲ درصد نسبت به سال گذشته عقب ماندگی دارد، این در حالیست که تهران برای تامین آب مورد نیاز به طور کامل به این سدها وابسته است.
از سوی دیگر با فرسودگی لوله های انتقال آب در کلانشهرها به ویژه تهران مواجه هستیم به طوری که سالانه حدود ۳۰ درصد از منابع آب شرب تهران هدر می رود و به دست مردم نمی رسد، از طرف دیگر پدیده تغییر اقلیم هم کمر منابع آبی کشور را خم کرده است و حتی باعث جابجایی فصل ها و طولانی شدن آنها شده است، چندی پیش سازمان هواشناسی اعلام کرد که در دهه‌های گذشته، دمای تابستانی ایران در تیرماه آغاز می‌شد، اما اکنون از اردیبهشت شروع و تا مهر ادامه دارد، تابستان ایران عملاً ۴ تا ۵ ماهه شده است و دوره گذار از فصل سرد به گرم، یعنی فصل بهار، به‌ طرز محسوسی کوتاه شده است.
این در حالی است که ایران دارای اقلیم خشک و نیمه خشک است بنابراین خشکسالی در چنین جغرافیا و اقلیمی امری طبیعی است، اجدادمان در هزاران سال پیش به این درک رسیده و خود را با شرایط هماهنگ کرده بودند اما مساله این است که با پیشرفته تر شدن امکانات زندگی و در تمام این سالها به سمتی حرکت نکردیم که نتایج آن بتواند ما را در برابر چنین شرایطی محافظت کند از این رو روز به روز شرایط منابع آبی وخیم‌تر شد به طوری که امروزه به بحران تبدیل شده است.

سبقت جمعیت از منابع و سومدیریت
امروزه در کنار کاهش بارندگی و سطح آب سدها، رشد بی‌رویه جمعیت و ساخت‌وساز در کلانشهرها به‌ویژه تهران، منابع آبی این کلانشهر را به مرز فروپاشی کشانده است. طبق سند آمایش سرزمین، افزایش جمعیت در شهرهای مادر باید محدود شود اما در تهران همچنان شاهد گسترش شهرهای اقماری و ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه هستیم. مدیریت شهری که وظیفه تنظیم توسعه شهری را برعهده دارد، در این بحران نقشی کلیدی ایفا می‌کند. افزایش سطوح نفوذناپذیر مانند آسفالت و بتن که نتیجه سیاست‌های نادرست شهرسازی است، مانع نفوذ آب به آبخوان‌ها شده و ۳۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز برای جبران این کمبود حفر شده است. 
شهرهای اقماری اطراف تهران و البرز از منابع آبی محدودی استفاده می‌کنند که برای جمعیت فعلی هم کافی نیست. توسعه بدون توجه به ظرفیت زیستی، یک فاجعه است. مدیریت شهری می‌تواند با اعمال قوانین سختگیرانه‌تر برای ساخت‌وساز، ارائه مشوق‌هایی برای توسعه پایدار و توقف گسترش شهرهای اقماری، فشار بر منابع آبی را کاهش دهد. تهران برای بقا، به مدیریت شهری‌ای نیاز دارد که نه فقط مهار گسترش شهر را به دست بگیرد، بلکه آینده‌ای پایدار را برای نسل‌های بعدی تضمین کند.
کارشناسان، سوءمدیریت را پاشنه آشیل بحران آب در ایران می‌دانند و مدیریت شهری در قلب این چالش قرار دارد. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی تأکید کرده که اگرچه کاهش بارندگی و مصرف بالا در این میان نقش دارد اما مدیریت ناکارآمد منابع آبی در سطح شهرها تأثیر به‌مراتب بیشتری بر شرایط گذاشته است. در این میان احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی نیز بخش مهمی از مشکلات را به ضعف مدیریت شهری در کنترل برداشت‌های غیرمجاز و توسعه بی‌ضابطه نسبت می‌دهد.
ساخت‌وسازهای غیرقانونی در مناطق کوهستانی و ویلاسازی‌های بی‌رویه در بالادست رودخانه‌ها که اغلب با مجوزهای شتاب‌زده شهری یا نبود نظارت کافی انجام می‌شود، جریان آبرسانی به پشت سدها را مختل کرده است. لوله‌کشی‌های غیرمجاز برای استخرها و باغچه‌های شخصی دراین مناطق، عملا سهم آب شرب شهروندان تهرانی را قطع کرده است. آب، یک منبع عمومی است و مدیریت شهری بایدبانظارت دقیق واجرای قوانین، مانع بهره‌برداری‌های شخصی از سرچشمه‌ها شود. اگر سدهای لتیان یا کرج امروز در آستانه خشک شدن است، بخشی از آن به خشکسالی برمی‌گردد اما بخش اعظم آن نتیجه ضعف مدیریت شهری در تنظیم توسعه و حفاظت از منابع آبی است.

مفقود شدن 30درصد آب در شبکه توزیع
این روز‌ها چالش کمبود آب، جدی‌ترین بحران کشور به حساب می‌آید. به حدی چالش کمبود در کشور جدی شده است که بنابر اعلام رسمی سازمان آب کشور تا به امروز 50 شهر در 24 استان دچار تنش آبی هستند. در همین راستا داده‌های رسمی حاکی از آن است که حجم فعلی آب ذخیره‌شده در سد‌های تهران به حدود ۱۴ درصد ظرفیت مخازن رسیده است؛ رقمی که در مقایسه با سال گذشته و میانگین درازمدت، حاکی از یک کاهش چشمگیر است. 
گرچه تنش آبی امسال به واسطه تداوم چندساله خشکسالی در کشور به وضعیت خطرناکی رسیده، اما بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد به دلیل قرارگیری ایران در یک موقعیت جغرافیایی خشک و نیمه‌خشک و با میانگین بارش پایین، مشکل و بحران کمبود آب از زمان‌های بسیار قدیم همراه ایران بوده و تنها دلیل پایداری کشورمان در طول تاریخ، مدیریت مصرف آب از سوی مردم بوده است. این مدیریت از اختراع قنات در ایران شروع شده و به آب انبار‌ها می‌رسد. ضلع سوم و اصلی پایداری ایرانیان در طول تاریخ، مدیریت مصرف و درک اهمیت حذف مصارف غیرضرور بوده است.
مدیریت مصرف گرچه در زمان‌های قدیم به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده بود، اما در عصر حاضر مدیریت مصرف در سطح جهان با سیاستگذاری دولت‌ها در حوزه «اقتصاد آب» امکان‌پذیر است. اقتصاد آب یعنی توجه به قیمت‌های نسبی آب، عدم قیمت‌گذاری پایین و عدم مفت‌فروشی که انگیزه صرفه‌جویی را از خانوار و دولت و حتی تولیدکننده وسایل برقی، سرمایشی و گرمایشی می‌گیرد. یکی از موارد قابل تأمل در مدیریت مصرف، سهم آب بدون درآمد است. آب بدون درآمد درواقع آب شربی است که دولت تولید می‌کند اما در محاسبات نهایی هیچ عایدی از آن ندارد. برخی بررسی‌ها حاکی از آن است به طور میانگین ۲۸ درصد از آب شرب شهری تولیدی دولت در سال 1402 بدون درآمد بوده و این میزان در دو استان خوزستان و کهگیلویه‌و‌بویر‌احمد حول و حوش ۵۰ درصد است. 
در حالی‌ که کاهش بارش و خشکسالی عوامل اولیه بحران آب در ایران هستند، بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد عامل بنیادین بحران آب، بی‌توجهی مزمن به اقتصاد آب و اشتباهات سیاست‌گذاری در دهه‌های گذشته است. نادیده‌ گرفتن منطق اقتصادی، زمینه‌ساز بروز بحران‌های ثانویه‌ای شده که امروز تحت عنوان ناترازی آبی، مصرف بی‌رویه، هدررفت و آب بدون درآمد شناخته می‌شوند. براساس گزارش وزارت نیرو در تابستان ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، بیش از ۲۸ درصد از آب توزیعی کشور تحت عنوان «آب بدون درآمد» طبقه‌بندی می‌شود؛ یعنی آب‌هایی که برای دولت درآمدی ندارند، زیرا یا نشت می‌کنند، یا لوله‌ها فرسوده‌اند، یا کنتورها دست‌کاری شده یا نصب نشده‌اند. علاوه بر این، مصرف غیرمجاز و استفاده رایگان نهادهای عمومی مانند شهرداری‌ها و دستگاه‌های دولتی نیز در این رده قرار می‌گیرند.
بررسی‌های آماری وزارت نیرو از روند تغییرات سهم آب بدون درآمد از کل آب شرب شهری نشان می‌دهد این سهم از سال ۱۳۹۲ تا مهرماه ۱۴۰۳ حدود ۴ واحد درصد افزایش یافته و از ۲۴.۷ درصد به ۲۸.۳ درصد رسیده است. تا کنون این روند افزایشی ادامه داشته و در برخی مناطق تا حدود ۳۰ درصد نیز گزارش شده است. گفتنی است‌ این سهم در سال ۱۴۰۲ و هفت‌ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۳ ثابت مانده و تغییری نداشته است. کمترین میزان آب بدون درآمد در این ۹ سال مربوط به سال ۱۳۹۷ با ۲۴ درصد بوده و پس از آن در سال ۱۳۹۸ با رشد ۸ دهم درصدی مواجه بوده‌ایم. اما به‌طور کلی، در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ سهم آب بدون درآمد در شهرها روندی نزولی داشته است.
‌فریاد بی‌آبی در ایران!
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه