اهمیت دریای خزر در اقتصاد سیاسی ایران

دریای خزر واقع در شمال ایران، پهنه ای آبی است كه بیش از ۳۶۰ هزار كیلومتر مربع مساحت دارد و از گذشته‌های دور شكل گیری استقرارگاه‌های ساحلی پیرامون دریای خزر در قلمرو ایران به نوعی با حیات این دریا گره خورده است. جنگل داری، ماهیگیری، كشاورزی و استفاده از سواحل آن در بخش صنعت توریسم و حمل و نقل دریایی، واردات، صادرات و تجارت با بنادر ساحلی آن از دیرباز ساختار اقتصادی منطقه را شكل داده است.
اگرچه منطقه ی دریای خزر از زمان های گذشته به لحاظ اقتصادی دارای ارزش و اهمیت خاصی بوده است. اما با پیدایش منابع نفت و گاز و همچنین فروپاشی دیوار آهنین و سقوط نظام کمونیستی در شوروی سابق، اهمیت و موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک آن افزایش یافت. از این رو، نوشتار حاضر، به بررسی اهمیت و جایگاه دریای خزر در اقتصاد سیاسی ج.ا.ایران می پردازد.
با این که منابع اصلی نفت و گاز ایران در خلیج فارس متمرکز است، لیکن منطقه خزر برای این کشور از اهمیتی استراتژیک برخوردار بوده و اساسا این منطقه عمق استراتژیک ج.ا.ایران را تشکیل می دهد. در همین راستا، نکته قابل تامل همانا نگرانی های ژئوپلیتیکی ایران است. در واقع، همسایگان جوان ایران در شمال از اراده سیاسی چندان مستقلی برخوردار نیستند و بنابراین حضور فعال امریکا و متحدان غربی در کنار دروزارهای شمالی ایران، تهران را به ناچار به دیپلماسی واکنشی ساخته است. در این راستا، سیاست ایران در دریای خزر بر سه پایه استوار است: 
- تامین امنیت مرزهای شمالی از طریق کمک به شهرهای ساحلی دریای خزر در جهت حفظ و تقویت ثبات و امنیت منطقه ای؛
- توسعه روابط با دول منطقه در چارچوب جلوگیری از تقویت حضور و نفوذ دول و قدرت های خارجی در این منطقه؛
- تقویت روابط دوجانبه با روسیه و ترکیه به منظور نفوذ بیشتر در آسیای مرکزی و قفقاز و تفاهم برای همکاری بیشتر منطقه ای 
از نظر دولت ایران، برقراری مناسبات مستحکم با روسیه می تواند مانعی جدی در مقابل افزایش نفوذ دول غرب در این منطقه باشد.
ایران تاکنون به دلایل متعددی از جمله عدم‌تحقق رژیم حقوقی متناسب و فراگیر در این دریاچه نتوانسته از این خوان نعمت آنگونه که شایسته است متنعم شود؛ از این رو موضوع دریای خزر یکی از پاشنه آشیل‌های دستگاه دیپلماسی کشورمان است که با همه تلاش‌ها و مذاکرات و رایزنی‌ها، دستاورد قابل توجهی در سال‌های اخیر به همراه نداشته و هنوز توافق خاصی برای تدوین رژیم حقوقی دریای خزر حاصل نشده است.
درياي خزر به عنوان بزرگ‌ترين درياچه جهان در غرب منطقه موسوم به ‌آسياي مرکزی قرار گرفته و اين مهم با وجود تاثيرات بسزايش در معاهدات‌ بین‌المللی‌ توانسته به عنوان یکی از مهم‌ترين چالش‌های منطقه‌ای مطرح‌ شود و تا به امروز به دليل نقش عظيم درياي خزر و روابط كشورهاي حاشيه اين دريا حوادثي اتفاق افتاده كه از رهگذر اين گزارش به بيان سیاست های اقتصادی ایران در دریای خزر می پردازیم. 
- بهره‌برداری از منابع انرژی: در حالی که تمام کشورهای حاشیه خزر به بهره‌برداری از منابع انرژی خزر می‌پردازند، ایران تنها کشوری است که تاکنون دست به چنین کاری نزده است. از این رو توجه بیشتر به استخراج منابع انرژی خزر باید به یکی از سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مبدل شود.
- استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک ایران: کشورهای ساحلی خزر بدون استفاده از راه‌های مواصلاتی ایران نمی‌توانند تجارت موفقی با دنیا داشته باشند و این مسئله ناشی از موقعیت بی‌بدیل ایران بین دو حوزه بسیار مهم دریای خزر و خلیج‌فارس است. این موقعیت به لحاظ جغرافیایی چنان جایگاهی به ایران بخشیده که در حمل‌ونقل و تبادل کالا و خدمات اعم از جاده‌ای، ریلی و دریایی و حتی هوایی بین دو حوزه‌ شمال و جنوب و حتی شرق و غرب و همچنین انتقال انرژی، نقشی بی‌بدیل و غیر قابل همانندی دارد. همین امر موجب شده که ترکمنستان و جمهوری آذربایجان به شدت به ایران وابستگی ژئوپلیتیک داشته باشند و منافع و اهداف ملی آنها به ارزش‌ها و مزیت‌های جغرافیایی ایران پیوند بخورد. در نتیجه ایران باید بیش از پیش به استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک خود بپردازد. بازار جهاني انرژي، عرصه داد و ستد حامل هاي انرژي نظير نفت خام و گاز طبيعي است که تا حدودي از قانون عرضه و تقاضا پيروي مي کند. بدين معني که هر چه عرضه نفت و گاز افزايش يابد، ضمن کاهش تقاضا، قيمت ها نيز پايين مي يابد و برعکس، هر چه عرضه کمتر شود، تقاضا و قيمت ها نيز بالا مي رود. البته غير از عامل عرضه و تقاضا که عمده ترين عامل است، عوامل ديگري نيز در بازار جهاني انرژي تاثير دارند؛ نظير بحران هاي سياسي، اقتصادي که از طريق اختلال در روند طبيعي عرضه و تقاضا، ثبات اين بازار را دستخوش دگرگوني مي کند.
دریای خزر به‌رغم نقشی که در تحولات سیاسی و اقتصادی ایران در طی قرون متمادی داشته،‌ متاسفانه در دوران حکومت گذشته مورد توجه جدی ایران قرار نداشت و نه تنها به عنوان یک موضوع مهم سیاست خارجی در دستور کار قرار نداشت، بلکه از نظر اقتصادی نیز به آن توجه نشده بود. این امر تا حدی ناشی از مقتضیات سیاسی حاکم بر نظام دو قطبی بین‌الملل و شرایط داخلی ایران بود و در عمل موجب ایجاد محدودیت‌هایی برای ایران در بهره‌مندی از حقوق مشروع خود در دریای خزر گردیده بود. ضعف و بی ثباتی سیاسی-اقتصادی و عدم استقلال کشورهای انرژی خیز منطقه در تصمیم گیریهایشان، استراتژی های ایران ستیز امریکا و اسرائیل، رقابت جدی ترکیه و روسیه با ایران در تسلط بر مسیرهای صدور انرژی منطقه و نهایتا ضعف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چالش های مذکور ، موانع موجود بر سر راه ایران می باشند. بنابراین پتانسیل های یادشده در صورت رفع موانع موجود، به واسطه درآمدزایی و اهمیت بخشی به موقعیت ژئوپلیتیک ایران، اقتصاد سیاسی ایران را تقویت
 خواهد کرد. 
* عضو شورای نویسندگان ایراس
اهمیت دریای خزر در اقتصاد سیاسی ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه