حباب کارآفرینی یا کارآفرین حبابی
محمدحسین کاشی
این روزها از مشکلات گریبان گیر بسیاری کسب و کارها زیاد صحبت می شود. اما فضای استارتاپی نیز از مشکلات در امان نمانده و خداحافظی چند کسب و کار بزرگ استارتاپی با تعدادی کارکنان، خبری ناراحت کننده از زیست بوم کارآفرینی کشور است. به گزارش اقتصادسرآمد به نقل از ایرنا، البته از سایر کسب و کارها و اصناف هم این خبر به اشکال دیگر به گوش میرسد که بحث جدیدی نیست؛ در واقع در شرایط متفاوت اقتصادی همه جای دنیا این اتفاقات رخ میدهد. اما در مورد کسب و کارهای استارتاپی داستان رشد حبابی و کاغذی خیلی از این شرکتها را نمیشود پنهان کرد، یا وقتی شرکتی که اصلاً درآمد یا مدل مشخص کسب و کار ندارد در اندازه یک شرکت یا کسب و کار رشدیافته به صورت مجازی و حبابی بزرگ و با مبالغ بالا سهامش خرید و فروش میشود، حبابهای بزرگ در زنجیره کسب و کارهای استارتاپی کشور پدید میآید. درمواجهه با این حجم، بزرگ نمایی عملاً ظرف و اندازه آن کسب وکار نوپا روی کاغذ بزرگ شده است ولی در عمل چطور؟ با بروز یک بحران یا تغییر دیگر به راحتی نمیتواند به خرجهای سابق خود ادامه دهد. در عمل این شرکتها به یک بودجه مشخص وابسته بودند و با قطع شدن این بودجه رشد حبابی آنها از بین رفته و دیگر خبری از بیلبوردهای مختلف و برنامههای سنگین تبلیغاتی و استخدامهای پرتعداد نیست. موضوع دیگر در این بحث استفاده از افرادی است که عملاً تجربه مدیریت یک کسب و کار کوچک را ندارند و در یک زیست بوم حبابی به صورت غیرواقعی رشد میکنند و در هنگام تغییر و ایجاد بحران دچار اختلال و سردرگمی میشوند. خیلی از استارتاپها عملاً به یک فرد خاص وابسته هستند، البته این در یک استارتاپ کوچک درست است ولی وقتی این استارتاپ از مرز کسب وکار نوپا عبور کرد و تبدیل به شرکت متوسط رو به رشد، شد باید حتماً سازماندهی و مدل سازی سازمانی براساس شرایط جدید ایجاد شود و به راحتی این ساختار در اندازههای جدیدتر را به روز کند. عامل بعدی عدم تمرکز است، یکی از فاجعه بار ترین مسائل این روزها که از حالت روند منطقی و سنجیده خارج و تبدیل به رویه ناخوشایند و ویژگی بارز و شاخص شده؛ برگزاری برنامهها وجلسات استارتاپی است، آنهم بدون برنامه ریزی صحیح. وقتی تعداد این برنامهها از میزان مشخصی عبور میکند، مدیران یا کارآفرینان اصلی یک کسب و کار درگیر حواشی و برنامههای مختلف تبلیغاتی این فضاها میشوند و در عمل در اکثر روزهای هفته یا ماه درگیر آماده شدن برای یک برنامه خاص هستند. بعد از برگزاری این برنامهها حواشی که در شبکههای اجتماعی ایجاد میشود باز موجب از دست رفتن تمرکز در فضای مدیریتی کسب و کار میشود. علاوه بر اینها، این روزها در گذر از نمایشگاههای تخصصی فناوری اطلاعات و ارتباطات به مقدار زیادی کپی شدگی مواجه میشویم، به عنوان مثال اگر یک کسب و کار در حوزه خودرو یا در حوزه فروش بلیط اتوبوس بین شهری، قطار و هواپیما موفق شود، به صورت ناگاه با موجی از کسب و کار مواجه میشویم که بدون هیچ تغییری این کسب و کار را کپی کردهاند؛ یعنی در اصل مزیت رقابتی ندارند و در اقیانوس خون یا در اصطلاح قرمز هستند. این موج در دهههای قبل در مورد کارخانه تولید ماکارونی، رب گوجه فرنگی، موتورسیکلت و این اواخر تولید فرشهای ماشینی وجود داشت.عامل اخر برنامههای تبلیغی بدون پشتوانه و پوشالی است، امروز خیلی از استارتاپها به غلط یا درست تصمیم میگیرند بودجه بازاریابی خود را به تبلیغات بیلبوردی یا رسانههای پر هزینه اختصاص دهند که عملاً شاید فقط جز برای ایجاد حس اعتماد در کاربران تأثیر چندان دیگری ندارد.
شاید تصمیمات غلط مدیریت تبلیغات و مارکتینگ جلوی خیلی از این تعدیلها را میتوانست بگیرد.
در پایان با یک برنامه ریزی درست و اصولی و تبدیل تهدیدها به فرصتها میشود از این چالش و مشکل اقتصادی عبور کرد.
این روزها از مشکلات گریبان گیر بسیاری کسب و کارها زیاد صحبت می شود. اما فضای استارتاپی نیز از مشکلات در امان نمانده و خداحافظی چند کسب و کار بزرگ استارتاپی با تعدادی کارکنان، خبری ناراحت کننده از زیست بوم کارآفرینی کشور است. به گزارش اقتصادسرآمد به نقل از ایرنا، البته از سایر کسب و کارها و اصناف هم این خبر به اشکال دیگر به گوش میرسد که بحث جدیدی نیست؛ در واقع در شرایط متفاوت اقتصادی همه جای دنیا این اتفاقات رخ میدهد. اما در مورد کسب و کارهای استارتاپی داستان رشد حبابی و کاغذی خیلی از این شرکتها را نمیشود پنهان کرد، یا وقتی شرکتی که اصلاً درآمد یا مدل مشخص کسب و کار ندارد در اندازه یک شرکت یا کسب و کار رشدیافته به صورت مجازی و حبابی بزرگ و با مبالغ بالا سهامش خرید و فروش میشود، حبابهای بزرگ در زنجیره کسب و کارهای استارتاپی کشور پدید میآید. درمواجهه با این حجم، بزرگ نمایی عملاً ظرف و اندازه آن کسب وکار نوپا روی کاغذ بزرگ شده است ولی در عمل چطور؟ با بروز یک بحران یا تغییر دیگر به راحتی نمیتواند به خرجهای سابق خود ادامه دهد. در عمل این شرکتها به یک بودجه مشخص وابسته بودند و با قطع شدن این بودجه رشد حبابی آنها از بین رفته و دیگر خبری از بیلبوردهای مختلف و برنامههای سنگین تبلیغاتی و استخدامهای پرتعداد نیست. موضوع دیگر در این بحث استفاده از افرادی است که عملاً تجربه مدیریت یک کسب و کار کوچک را ندارند و در یک زیست بوم حبابی به صورت غیرواقعی رشد میکنند و در هنگام تغییر و ایجاد بحران دچار اختلال و سردرگمی میشوند. خیلی از استارتاپها عملاً به یک فرد خاص وابسته هستند، البته این در یک استارتاپ کوچک درست است ولی وقتی این استارتاپ از مرز کسب وکار نوپا عبور کرد و تبدیل به شرکت متوسط رو به رشد، شد باید حتماً سازماندهی و مدل سازی سازمانی براساس شرایط جدید ایجاد شود و به راحتی این ساختار در اندازههای جدیدتر را به روز کند. عامل بعدی عدم تمرکز است، یکی از فاجعه بار ترین مسائل این روزها که از حالت روند منطقی و سنجیده خارج و تبدیل به رویه ناخوشایند و ویژگی بارز و شاخص شده؛ برگزاری برنامهها وجلسات استارتاپی است، آنهم بدون برنامه ریزی صحیح. وقتی تعداد این برنامهها از میزان مشخصی عبور میکند، مدیران یا کارآفرینان اصلی یک کسب و کار درگیر حواشی و برنامههای مختلف تبلیغاتی این فضاها میشوند و در عمل در اکثر روزهای هفته یا ماه درگیر آماده شدن برای یک برنامه خاص هستند. بعد از برگزاری این برنامهها حواشی که در شبکههای اجتماعی ایجاد میشود باز موجب از دست رفتن تمرکز در فضای مدیریتی کسب و کار میشود. علاوه بر اینها، این روزها در گذر از نمایشگاههای تخصصی فناوری اطلاعات و ارتباطات به مقدار زیادی کپی شدگی مواجه میشویم، به عنوان مثال اگر یک کسب و کار در حوزه خودرو یا در حوزه فروش بلیط اتوبوس بین شهری، قطار و هواپیما موفق شود، به صورت ناگاه با موجی از کسب و کار مواجه میشویم که بدون هیچ تغییری این کسب و کار را کپی کردهاند؛ یعنی در اصل مزیت رقابتی ندارند و در اقیانوس خون یا در اصطلاح قرمز هستند. این موج در دهههای قبل در مورد کارخانه تولید ماکارونی، رب گوجه فرنگی، موتورسیکلت و این اواخر تولید فرشهای ماشینی وجود داشت.عامل اخر برنامههای تبلیغی بدون پشتوانه و پوشالی است، امروز خیلی از استارتاپها به غلط یا درست تصمیم میگیرند بودجه بازاریابی خود را به تبلیغات بیلبوردی یا رسانههای پر هزینه اختصاص دهند که عملاً شاید فقط جز برای ایجاد حس اعتماد در کاربران تأثیر چندان دیگری ندارد.
شاید تصمیمات غلط مدیریت تبلیغات و مارکتینگ جلوی خیلی از این تعدیلها را میتوانست بگیرد.
در پایان با یک برنامه ریزی درست و اصولی و تبدیل تهدیدها به فرصتها میشود از این چالش و مشکل اقتصادی عبور کرد.
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
اخبار روز
-
پرداخت 2200 میلیارد تومان از مطالبات مراکز دانشگاهی طرف قرارداد
-
توزیع ۳۵ هزار بسته معیشتی در مناطق سیل زده استان سیستان و بلوچستان
-
تغییر نگاه به سرمایهگذاریها موجب شده تا بسیاری از دعواهای حقوقی با مذاکرات حل شود
-
بهسازی فضاهای بی دفاع شهری جهت کاهش آسیب های اجتماعی
-
تجهیز بیش از ۱۰۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی اردبیل به سیستم آبیاری تحت فشار
-
بهینهسازی طرح روسازی دال خط کوهاندار برای رفع معضل راهآهنهای کویری
-
استفاده از ظرفیت های مردمی در پروژه های اشتغال زایی با همت بنیاد برکت در سال جهش تولید با مشارکت مردم
-
اتمام خط کشی محوری جنوب به شمال خیابان ولیعصر (عج)
-
بهرهبرداری از نخستین نیروگاه خورشیدی حمایتی کشور در کاشان
-
تلاش مضاعف، برنامه محوری و تخصص گرایی - هم افزایی، سودآوری
-
اهمیت طراحی وبسایت برای کسب و کارهای سنتی
-
آغاز بهکار TV شهری در ورودی ساختمان منطقه دو پایتخت
-
۱۰۰ ساختمان بلند در پایتخت روی گسل قرار دارد
-
۱۴ شهر و روستای سیستان و بلوچستان تحتتاثیر زلزله قرار گرفت
-
اولویت همه شرکتهای صندوق ذخیره باید سودآوری و توجه به اقتصاد دانش بنیان باشد
-
اجرای طرحهای زنجیره سبز و آبی در پنج شهرستان استان خوزستان
-
اجرای طرح ویژه جمع آوری شنهای پخش شده در معابر شمال تهران
-
تشکیل" قرارگاه ویژه تامین مسکن معلم" در صندوق ذخیره فرهنگیان
-
همه چیز درباره خرید چمن مصنوعی که باید بدانید
-
قرارداد ساخت ۷۰۰ واحدی خوابگاه متاهلی دانشگاه مازندارن منعقد شد