نگاهی به نظام مالیات ستانی محلی
مالیاتهای محلی یکی از ابزارهای مرتبط با سیاستهای تمرکز زدایی مالی، توسعه استانی و برنامههای آمایش سرزمین محسوب میشود که از حدود دو دهه قبل، موجب اصلاح ساختاری نظامهای مالیاتی در جهان شده است.
یکی از اقدامات اساسی که امروزه جهت اصلاح ساختار اقتصادی و افزایش عملکرد بخش عمومی مورد توجه اقتصاددانان مختلف قرار گرفته، سیاست تمرکززدایی مالی است که اهداف عمدهای نظیر کارایی، کاهش نابرابری میان مناطق، تثبیت اقتصادی و رقابت بین منطقهای را در بر میگیرد.
تمرکززدایی مالی، فرآیند انتقال قدرت تصمیمگیری نسبت به نحوه صرف مخارج و جمعآوری درآمدهای مالیاتی از دولت مرکزی به دولتهای محلی است. در این میان، مالیاتهای محلی یکی از ابزارهای مرتبط با سیاستهای تمرکززدایی مالی، توسعه استانی و برنامههای آمایش سرزمین محسوب میشود که از حدود دو دهه قبل، موجب اصلاح ساختاری نظامهای مالیاتی در جهان شده است. دولتهای محلی جهت ارائه خدمات و پاسخگویی به شهروندان نیاز به درآمد داشته که از طریق مالیاتهای محلی تامین مالی می شود.
مالیات محلی، مالیاتی است که مقامات محلی، نرخ یا پایه آن را مشخص میکنند و درآمدهای حاصل از آن را نیز برای مقاصد خاص خود نگه میدارند. این در حالی است که مالیاتهایی را که نرخ مالیات و پایه آن را دولت مرکزی تعیین میکند، نمیتوان مالیات محلی تلقی کرد. در این گونه موارد در واقع، این دولت مرکزی است که سهم معینی از مالیاتهای ملی را به دولتهای محلی اختصاص میدهند. مالیاتهای محلی بر پایههای مختلف درآمدی وضع می شوند که کشورهای مختلف با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد خود، نسبت به اعمال آن مبادرت میورزند. اگر چه تعریف جامعی از مالیات محلی که مورد قبول همگان باشد، وجود ندارد ولیکن چهار معیار برای تشخیص آن وجود دارد: ۱) پایه مالیاتی آن باید به وسیله دولت محلی تعیین شود، ۲) نرخ آن باید توسط دولت محلی تعیین شود، ۳) جمعآوری آن باید توسط دولت محلی انجام شود و ۴) درآمد و عایدات آن باید به دولت محلی اختصاص یابد.
تجربه ایران در زمینه اجرای مالیاتهای محلی نشان میدهد آنچه در حال حاضر تحت عنوان درآمدها و مالیاتهای استانی در حال اجراست، کاملاً مستقل از نظریههای مالیات محلی و برنامه آمایش سرزمین است. چرا که، هیچگونه پایه و نرخهای متفاوت مالیات محلی در اقتصاد ایران مطرح نیست. این در حالی است که بررسی کلی چارچوب قوانین موجود در ایران نشان از جهتگیری کلی دولت مبنی بر انتقال یا تفویض نسبی قدرت از دولت مرکـزی به سـطوح پایین تر و بدون توجه به الزامات و پیش نیـازهای مالیـاتستانی محلی یعنی فدرالیسم و استقلال مالی و مباحث مربوط به آمایش سرزمین است.
با آغاز برنامه سوم توسعه و به منظور ایجاد اصلاحات ساختاری و نهادی در دولت، فرصتی برای تشکیل نظام غیرمتمرکز برنامهریزی و توسعه منطقهای فراهـم شد (بند د ماده ۲ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج. ا. ا). پـس از ایجاد نـظام درآمد هزینه استان طی برنامه سوم توسعه، با آغاز برنامه چهارم توسعه (فصل ششم- آمایش سرزمین و توازن منطقه ای)، فرصتی برای ایجاد اسناد توسعه استانی و نظام تنظیم بودجه استانی به وجود آمد تا از این طریق علاوه بر مدیریت توسعه استانی و منابع مالی منطقهای، زمینه برای حضور و مشارکت منطقه با تکیه بر قابلیتها و استعدادهای درونی منطقه در امور توسعه و برنامهریزی تقویت شود. پس از آن، این موضوع با اصلاحاتی در برنامه پنجم توسعه (فصل ششم-توسعه منطقه ای) نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفت. تمرکز زدایی در زمینه وظایف عمرانی دولت، وابسته کردن اعتبارات عمرانی هر استان به درآمد آن استان و همچنین اعطای اختیارات جهت تعیین اولویتهای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به نهادهای استانی سه رویکرد مهم در نظام برنامهریزی کشور به شمار میروند که در قانون برنامه پنجم توسعه، با عناوین نظام درآمدـهزینه استان و آمایش و توازن منطقهای مورد توجه قرار گرفته و در برنامه ششم توسعه نیز (ماده ۲۶ بخش ۵ - توازن منطقه ای، توسعه روستایی و توانمدسازی اقشار آسیب پذیر) ادامه یافته است.
بررسی مواد قانونی مندرج در برنامههای توسعهای، نشان از تفویض اختیار و تمرکز زدایی در قالب ساماندهی نـظام «درآمد- هزینه استانی» بوده است و با توجه به عدم همگنی استـانهای کشور از لحـاظ منـابع درآمدی و نیز هزینه، مبـاحث مربـوط به درآمدـهزینه استانها که در بودجه سنواتی کشور قید میشود، به معنای انطباق کامل درآمدها و هزینههای هر استان نخواهد بود و برقراری تعادل و اختصاص بودجه جهت همپوشانی هزینهها در استانها به عهده دولت مرکزی کشور است. در این راستا، استانهای کشور بدون اعمال نظر در تعیین منابع مختلف درآمدی، تنها مجری قوانین و مقررات دولت مرکزی بودهاند.
به طور کلی، در برخی از استان های کشور فعالیتهای گردشگری، صنعتی، کشاورزی و ... رونق چندانی ندارند و در عوض، از لحاظ منابع طبیعی و معدنی بسیار غنی هستند. به نظر می رسد از طریق وضع مالیات محلی بر فعالیتهای استخراج معدنی، میتوان سهم بیشتری از منافع حاصل از این معادن را از چنین استان هایی
تامین کرد./ایبِنا
یکی از اقدامات اساسی که امروزه جهت اصلاح ساختار اقتصادی و افزایش عملکرد بخش عمومی مورد توجه اقتصاددانان مختلف قرار گرفته، سیاست تمرکززدایی مالی است که اهداف عمدهای نظیر کارایی، کاهش نابرابری میان مناطق، تثبیت اقتصادی و رقابت بین منطقهای را در بر میگیرد.
تمرکززدایی مالی، فرآیند انتقال قدرت تصمیمگیری نسبت به نحوه صرف مخارج و جمعآوری درآمدهای مالیاتی از دولت مرکزی به دولتهای محلی است. در این میان، مالیاتهای محلی یکی از ابزارهای مرتبط با سیاستهای تمرکززدایی مالی، توسعه استانی و برنامههای آمایش سرزمین محسوب میشود که از حدود دو دهه قبل، موجب اصلاح ساختاری نظامهای مالیاتی در جهان شده است. دولتهای محلی جهت ارائه خدمات و پاسخگویی به شهروندان نیاز به درآمد داشته که از طریق مالیاتهای محلی تامین مالی می شود.
مالیات محلی، مالیاتی است که مقامات محلی، نرخ یا پایه آن را مشخص میکنند و درآمدهای حاصل از آن را نیز برای مقاصد خاص خود نگه میدارند. این در حالی است که مالیاتهایی را که نرخ مالیات و پایه آن را دولت مرکزی تعیین میکند، نمیتوان مالیات محلی تلقی کرد. در این گونه موارد در واقع، این دولت مرکزی است که سهم معینی از مالیاتهای ملی را به دولتهای محلی اختصاص میدهند. مالیاتهای محلی بر پایههای مختلف درآمدی وضع می شوند که کشورهای مختلف با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد خود، نسبت به اعمال آن مبادرت میورزند. اگر چه تعریف جامعی از مالیات محلی که مورد قبول همگان باشد، وجود ندارد ولیکن چهار معیار برای تشخیص آن وجود دارد: ۱) پایه مالیاتی آن باید به وسیله دولت محلی تعیین شود، ۲) نرخ آن باید توسط دولت محلی تعیین شود، ۳) جمعآوری آن باید توسط دولت محلی انجام شود و ۴) درآمد و عایدات آن باید به دولت محلی اختصاص یابد.
تجربه ایران در زمینه اجرای مالیاتهای محلی نشان میدهد آنچه در حال حاضر تحت عنوان درآمدها و مالیاتهای استانی در حال اجراست، کاملاً مستقل از نظریههای مالیات محلی و برنامه آمایش سرزمین است. چرا که، هیچگونه پایه و نرخهای متفاوت مالیات محلی در اقتصاد ایران مطرح نیست. این در حالی است که بررسی کلی چارچوب قوانین موجود در ایران نشان از جهتگیری کلی دولت مبنی بر انتقال یا تفویض نسبی قدرت از دولت مرکـزی به سـطوح پایین تر و بدون توجه به الزامات و پیش نیـازهای مالیـاتستانی محلی یعنی فدرالیسم و استقلال مالی و مباحث مربوط به آمایش سرزمین است.
با آغاز برنامه سوم توسعه و به منظور ایجاد اصلاحات ساختاری و نهادی در دولت، فرصتی برای تشکیل نظام غیرمتمرکز برنامهریزی و توسعه منطقهای فراهـم شد (بند د ماده ۲ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج. ا. ا). پـس از ایجاد نـظام درآمد هزینه استان طی برنامه سوم توسعه، با آغاز برنامه چهارم توسعه (فصل ششم- آمایش سرزمین و توازن منطقه ای)، فرصتی برای ایجاد اسناد توسعه استانی و نظام تنظیم بودجه استانی به وجود آمد تا از این طریق علاوه بر مدیریت توسعه استانی و منابع مالی منطقهای، زمینه برای حضور و مشارکت منطقه با تکیه بر قابلیتها و استعدادهای درونی منطقه در امور توسعه و برنامهریزی تقویت شود. پس از آن، این موضوع با اصلاحاتی در برنامه پنجم توسعه (فصل ششم-توسعه منطقه ای) نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفت. تمرکز زدایی در زمینه وظایف عمرانی دولت، وابسته کردن اعتبارات عمرانی هر استان به درآمد آن استان و همچنین اعطای اختیارات جهت تعیین اولویتهای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به نهادهای استانی سه رویکرد مهم در نظام برنامهریزی کشور به شمار میروند که در قانون برنامه پنجم توسعه، با عناوین نظام درآمدـهزینه استان و آمایش و توازن منطقهای مورد توجه قرار گرفته و در برنامه ششم توسعه نیز (ماده ۲۶ بخش ۵ - توازن منطقه ای، توسعه روستایی و توانمدسازی اقشار آسیب پذیر) ادامه یافته است.
بررسی مواد قانونی مندرج در برنامههای توسعهای، نشان از تفویض اختیار و تمرکز زدایی در قالب ساماندهی نـظام «درآمد- هزینه استانی» بوده است و با توجه به عدم همگنی استـانهای کشور از لحـاظ منـابع درآمدی و نیز هزینه، مبـاحث مربـوط به درآمدـهزینه استانها که در بودجه سنواتی کشور قید میشود، به معنای انطباق کامل درآمدها و هزینههای هر استان نخواهد بود و برقراری تعادل و اختصاص بودجه جهت همپوشانی هزینهها در استانها به عهده دولت مرکزی کشور است. در این راستا، استانهای کشور بدون اعمال نظر در تعیین منابع مختلف درآمدی، تنها مجری قوانین و مقررات دولت مرکزی بودهاند.
به طور کلی، در برخی از استان های کشور فعالیتهای گردشگری، صنعتی، کشاورزی و ... رونق چندانی ندارند و در عوض، از لحاظ منابع طبیعی و معدنی بسیار غنی هستند. به نظر می رسد از طریق وضع مالیات محلی بر فعالیتهای استخراج معدنی، میتوان سهم بیشتری از منافع حاصل از این معادن را از چنین استان هایی
تامین کرد./ایبِنا
ارسال دیدگاه
عناوین این صفحه
-
ورود نقدینگی جدید به بورس
-
بیت کویین عامل کاهش فشار تحریم بر روی ارز
-
وصول خسارت بانکی ایران از انگلیس
-
عبور ارزش معاملات بازار سرمایه از ۴۰۰ هزار میلیارد
-
نگاهی به نظام مالیات ستانی محلی
-
آمادگی بانک آینده، برای ارائه خدمات بانکی مطلوب به زائران اربعین
-
پاسخگویی ۱۰۰ درصدی بانک مسکن به سیلزدگان لرستانی
-
اعزام کاروان خدمت رسانی اربعین بانک پارسیان به مناطق مرزی
-
دیدار مدیرعامل بانک توسعه تعاون با استاندار استان البرز
اخبار روز
-
آشنایی با کفپوش عایق برق فشار قوی
-
«معلم خصوصی ارزان و آنلاین برای شب امتحان» با یک تلفن!
-
تقدیرشرکت آب و نیرو از قهرمانان ورزشی شهرستان گتوند در مسابقات جهانی
-
راه اندازی کارگاه تولید شمش آلومینیوم از ضایعات
-
آمادگی پیام رسان بله برای ارائه خدمات به مسافران سرزمین وحی
-
پرداخت 2200 میلیارد تومان از مطالبات مراکز دانشگاهی طرف قرارداد
-
توزیع ۳۵ هزار بسته معیشتی در مناطق سیل زده استان سیستان و بلوچستان
-
تغییر نگاه به سرمایهگذاریها موجب شده تا بسیاری از دعواهای حقوقی با مذاکرات حل شود
-
بهسازی فضاهای بی دفاع شهری جهت کاهش آسیب های اجتماعی
-
تجهیز بیش از ۱۰۰۰ هکتار از زمینهای کشاورزی اردبیل به سیستم آبیاری تحت فشار
-
بهینهسازی طرح روسازی دال خط کوهاندار برای رفع معضل راهآهنهای کویری
-
استفاده از ظرفیت های مردمی در پروژه های اشتغال زایی با همت بنیاد برکت در سال جهش تولید با مشارکت مردم
-
اتمام خط کشی محوری جنوب به شمال خیابان ولیعصر (عج)
-
بهرهبرداری از نخستین نیروگاه خورشیدی حمایتی کشور در کاشان
-
تلاش مضاعف، برنامه محوری و تخصص گرایی - هم افزایی، سودآوری
-
اهمیت طراحی وبسایت برای کسب و کارهای سنتی
-
آغاز بهکار TV شهری در ورودی ساختمان منطقه دو پایتخت
-
۱۰۰ ساختمان بلند در پایتخت روی گسل قرار دارد
-
۱۴ شهر و روستای سیستان و بلوچستان تحتتاثیر زلزله قرار گرفت
-
اولویت همه شرکتهای صندوق ذخیره باید سودآوری و توجه به اقتصاد دانش بنیان باشد