علی‌محمد ساکی با عینک فرهنگ؛

بازخوانی یک تاریخ

قسمت دوم و پایانی
تاریخ روشنفکری در ایران در زمان مواجه با مدرنیته غربی آغاز می‌شود و آغاز آن را می‌بایست به رویارویی ایران و غرب در جنگ‌های ایران و روس دانست. 5* این جنگ‌ها ایرانیان را به تفکر در مورد علل شکست خود واداشت که ماحصل آن اعزام محصلان ایران به اروپا و شکل‌گیری قشری به نام روشنفکر شد.
نخستین نسل این روشنفکران تا آغاز پهلوی اول به استقبال غرب رفتند و فرض موجود در پارادایم عقب‌ماندگی این بود که ایران می‌تواند ترقی کند ولی استبداد و جهل توده‌ها این امکان را از بین برده است.6* نسل دوم روشنفکری ایران با مفاهیم ناسیونالیستی در هم آمیخته‌اند که با سیاست‌های رضاشاه و استقبال از مدرنیته هماهنگ بود. نسل سوم از سال 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 در دو گرایش عمده هستی یافتند اول روشنفکران مشروطه‌خواه و تجددطلب که خود را وارث میراث مشروطیت و ناسیونالیست می‌دانستند و دوم روشنفکرانی که پیرو اندیشه مارکسیستی و ناسیونالیستی بودند.
و بالاخره نسل چهرم روشنفکری شامل سه طیف بودند:
1-اندیشه‌های ناسیونالیستی و تجددطلبانه (لازم به ذکر است دوره 1950 تا 1960 میلادی دوره رشد ناسیونالیسم در جهان سوم و تبدیل آن به آرمان میلیون‌ها تن بود)
2-گرایش‌های چپ و مارکسیستی
و طیف سوم در پی بازخوانی عقاید و سنت‌های مذهب تشیع بود؛ اما در همین اثناء از دهه چهل شمسی به بعد بخشی از فرهیختگان و روشنفکران ایران در پی هویت گرایی بومی بودند که آن را سن تزی در برابر تزهای دیگر می‌دانستند. علی‌محمد ساکی را می‌بایست روشنفکر نخبه‌ای از این حلقه دانست روشنفکری که برای آسیب‌شناسی جریان موجود راه‌حل را نه‌تنها پیشنهاد می‌کند بلکه عملیاتی می‌کند و به‌نوعی کسی است که هم مهندسی فرهنگی را انجام داده است و هم مدیریت فرهنگی یعنی هم ترسیم بازده را بر عهده دارد و هم ترسیم فرآیند را  او با شناخت شرایط موجود و درک عمیق از فرهنگ می‌داند که گاه آن رسیده است که دست فرهنگ شفاهی لرستان را می‌بایست به دست فرهنگ مکتوب داد و در حوض کوچک دبیرستان بهار این بستر را مهیا می‌کند. بستری که در آن به قول اگبورن سعی بر آن شده است که فرهنگ غیرمادی را هم شانه و هم‌عرض فرهنگ مادی کند و شکاف ما بین آن دو را با تشکیل نهادهای مدنی و تریبون‌های کاغذی در میان قشر متوسط جامعه پر کند.و نیل به این مقصود میسر نمی‌شود مگر اینکه نسبت به سه لایه فرهنگ ایران یعنی:
1- بومی و باستانی
2-لایه‌های اسلامی
3- لایه‌های جهانی و غرب اشراف پیدا کند که اجماع این سه لایه را می‌توان در چیدمان مقالات سالنامه بهار می‌توان دریافت؛ بررسی و معرفی اشعار ملامنوچهر، ملا پریشان، میرنوروز، میرا حسین بنان، باباطاهر عریان، غلامرضا ارکوازی و ملاحقعلی سیاهپوش در کنار داده‌ها و اندرزهای دینی و بررسی شعر عرب و از سویی نقد و تشویق زعمای فرهنگ لرستان در قالب گزارش عملکرد مدیران اداره فرهنگ و تحلیل تاریخ و زبان و گویش‌های لرستان، همه و همه نشان از طرح ذهنی مهندسی فرهنگی علی‌محمد ساکی است. به‌زعم من علی‌محمد ساکی پیش‌تر از آنکه یک شهردار باشد یک نخبه فرهنگی است.
نخبه در تعریف (پاره تو) به کسانی اطلاق می‌شود که دارای خصوصیات استثنایی و منحصربه‌فرد بوده و استعداد و قابلیت‌های عالی در زمینه کار خود را داراست.
بنا بر آنچه که از تعریف پاره تو بر می‌آید نخبگان اشخاصی هستند که در نتیجه قدرتی که به دست می‌آورند و تأثیری که بر جای می‌گذارند یا به‌وسیله تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند و هیجان و ایده‌هایی که به وجود می‌آورند در کنش تاریخی جامعه موثر واقع می‌شوند.  ساکی با بسترسازی برای شکوفایی خلاقیت هنرمندان و خلق تریبون برای آن‌ها و تشویق به خلق آثار مکتوب در بستر فرهنگ تأثیرگذار ظاهر می‌شود.
علی‌محمد ساکی به‌عنوان یک نخبه و مدیر فرهنگی، سوای از سویه‌های مختلف مدیریتی از نسل پروری مغفول نمی‌ماند.
در سالنامه بهار در کنار نام بزرگانی چون حمید عیدی و حمید ایزدپناه نام دانش آموزان نیز دیده می‌شود که متدولوژی تحقیق نمی‌دانند اما انگیزه مطالعه و حضور، در قلم آن‌ها موج می‌زند .
علي محمد ساكي شهردار خرم آبادنسل پروری فرهنگی در کنار مطالعه کتب درسی، خروجی را تعریف می‌کند که در همان اثنا دانش‌آموزانی که دغدغه خرم‌آباد پژوهی در آن‌ها غلیان گرفته است در آزمون نهایی سال ششم استان به‌عنوان نفرات اول از دبیرستان بهار معرفی می‌شوند و جالب آنکه در آن دهه بسیاری از همین محصلان به دانشگاه راه می‌یابند.
چرا که ساکی می‌دانست تحولات بزرگ فرهنگی آینده دل در گرو خلاقیت و شیوه مدیریت صحیح نظام آموزشی دارد شناخت وضع آنزمانی چه در سطح استانی و ملی و چه در سطح جهانی و گفتمان این سه با هم و راه‌های نیل به وضع مطلوب از دغدغه‌های اوست. واقعیت امر این است که نام مدرنیته و غرب خاصه در آن ده‌ها دو روی یک سکه بودند و جامعه سنتی لرستان در مواجه با مدرنیته از حیث فرهنگی در خطر هژمونی بود و نیازمند بازتعریف و زیست مدرن و شهری با تکیه‌بر پشتوانه‌های فکری و فرهنگی خود بود تا در کنار این فرهنگ‌ها به زندگی خود ادامه بدهد امری که دلوز، واتیمو و فوکو در آراء خود به آن اشاره داشته‌اند و خواهان پایان گفتار هژمونیک و جایگزینی تقارن بجای توالی بودند و تمامی فرهنگ‌ها را موزاییک وار در کنار هم تعریف می‌کردندو معتقد به پلورالیسم فرهنگی بودند ساکی را می‌بایست در استان لرستان در دهه چهل و پنجاه در کنار حمید ایزدپناه نامی مغفول مانده و کنشگری کم مطالعه شده در تحولات فرهنگی لرستان دانست. 
او مدرنیته را به‌عنوان پارادایم حاکم  می‌پذیرد اما مدعی فرهنگ، تاریخ و مذهب اقلیم خود نیز هست و با فرهنگ ملی در هیچ تضادی قرار نمی‌گیرد و شیوه و تمهیدات او در این بستر بر اساس نظریه برایان ترنر است که می‌گوید هویت ارثی هویت واقعی ما نیست و پیشنهاد می‌کند که از یک‌سویه نگری اجتناب کنیم و از توهمات و آرمان‌های تحقق‌ناپذیر در عصر جهانی‌شدن پرهیز کنیم  و سعه‌صدر گفتمان فرهنگی را داشته باشیم و این راه گریز از اسکیزوفرنی فرهنگی می‌داند.چراکه به این باور رسیده است با حضور در چندین ساحت فرهنگی و التقاط آن‌ها که زایش ایده‌ها را به همراه دارد نمی‌توانیم خود سنتی‌مان را با تمام پارامترهایش حفظ کنیم  از این‌رو او به خدمت گیری فرهنگ مکتوب در زمینه ضبط تاریخ و با گردآوری اسناد و داده‌ها؛ پایه ریز تاریخ توصیفی بومی در لرستان می‌شود شیوه ای که تا خود اکنون نیز ادامه یافته است با تمام ضعف‌ها و ایراداتی که بر آن وارد می‌شود چشم‌اندازی که عاری از نگاه تحلیلی است و ادامه همان گفتمان سنتی و ایلی در شرح روایت‌ها و انساب است با این وجود گام ساکی بایست به‌عنوان سنگ اول و سنگ بنا دیده شود که نسل‌های بعدی ملزم به تکامل آن بودند اما تنها در توالی آن ایستادند؛ و این آسیبی است که گریبان گیر تاریخ‌نویسی محلی لرستان است که به‌اجمال به بسط آن می‌پردازیم.
فرهنگ، میراث هزاران سال تلاش فکری، هنری و صنعتی نسل‌های گذشته یک قوم است هر نسلی اندوخته‌های فرهنگی و تجارب زندگی و نیز عناصر فرهنگی خویش را که معمولاً برگرفته از ارزش‌ها و هنجارهای حاکم می‌باشد و با شیوه‌های گوناگون به نسل بعدی منتقل می‌سازد نسل بعد نیز اندوخته‌های خود را به آن می‌افزاید و این فرهنگ جامعه است که هویت آن را شکل داده است و قوم یا جامعه را از اقوام و جوامع دیگر تمیز می‌کند. یکی از این داده‌های فرهنگی شیوه روایتگری تاریخ است که با ورود به عصر مدرن شکل گرفت و در لرستان با به کتابت درآوردن آن روایت‌های شفاهی با طلایه‌داری علی‌محمد ساکی موجودیت یافت؛ اما این روایتگری به همان شیوه سنتی (توصیفی) ادامه یافت و تنها صورت مکتوب به خود گرفت و به‌عنوان نگاه غالب در تاریخ‌نویسی محلی لرستان حتی بعد از ساکی به موجودیت خود ادامه داد اما آسیب‌زایی این مسئله را نباید در حیطه قلمی علی‌محمد ساکی دانست. چراکه نقش نخبگان در توسعه فرهنگی عبارت است از شناخت محیط و افراد و امکانات و مقدورات و شناخت فرهنگ ملی و محلی، آموزش و پژوهش، آرامش اجتماعی، ایجاد تشکل‌های اجتماعی و تعامل با نخبگان فکری است  از این‌رو سنگ بنای ساکی در زمینه تاریخ‌نویسی گامی مهم و مثمر ثمر در این بستر با شناخت شرایط درزمانی است اثر او را پویایی در شیوه روایت گویی است.بر این باورم مطالبه‌ای که جامعه از نخبگان دارند یعنی طرح ایده و اجرای الگوسازی را به‌خوبی پاسخگو بوده است؛ و با توجه به شرایط آن زمانی، مکتوب کردن آن روایت‌های شفاهی خود گامی و تکاپویی بوده است که می‌بایست قسمتی از یک فرآیند باشد که آن را تاریخ‌نگاری محلی لرستان می‌دانیم نه نگاه غالب، از ویژگی‌های دیگر قلمی او بی‌طرفی و رعایت عدالت است چه در سطح ترجمه و چه تاریخ لرستان او سعی بر حفظ دیسیپلین مؤلف و مترجم بی‌طرف و منصف داشته است؛ اما آنچه در پایان می‌توان گفت شهردار ساکی تنها یک شهردار و مدیر نخبه شهری نبوده است که به بازتعریف ساختار و ریخت شهری خرم‌آباد پرداخته است. نخبه‌ی که به تعبیر پارتو دارای خصوصیات استثنایی و منحصربه‌فرد و استعداد و قابلیت‌هایی عالی در زمینه کار خود بلکه یک کاراکتر تأثیرگذار بر روی فرهنگ، ریخت شهری، ترجمه، تاریخ‌نویسی و شیوه مدیریتی است و ورای این افعال یک الگوی اخلاقی مناسب است. این در حالی است که بسیاری معتقدند که نخبگان الزاماً شخصیت مثبت و اخلاقی ندارند این اصطلاح تنها بر کسانی اطلاق می‌شود که در هریک از شاخص‌های فعالیت بشری بالاترین نمره را به دست می‌آورند.اما تقید او به اخلاق چه در بحبوحه‌ی مدیریت دبیرستان که پای خیرین و بازاری‌های خرم‌آباد را به حمایت مالی از ادامه تحصیل دانش آموزان کشانده بود و چه در زمان شهرداری‌اش که دست‌پاکی و پشت کردن به مال‌اندوزی از ویژگی‌های مطرح او بود و چه در روز پایان خدمتش در شهرداری که خودکار پیشکشی شرکتی که برای شهردار آورده بود را روی میز گذاشت و آن را متعلق به شهردار دانست نه علی‌محمد ساکی که دیگر شهردار نیست. همه این ویژگی‌ها از ساکی قهرمانی می‌سازد که در نوع خودساز است.
 بازخوانی یک تاریخ
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه