نگذاریم روابط تهران – عشق آباد  تیره شود

آغاز واردات گاز ایران از ترکمنستان به سال 1996 باز می‌گردد. زمانی که کمتر از 5 سال از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می‌گذشت و ترکمنستان طعم شیرین استقلال را برای نخستین بار تجربه می‌کرد. در این دوره مشکلات و معضلات برجای مانده از فروپاشی شوروی موجب بروز بحران‌های متعددی در جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته شده بود. دخالت‌های مسکو و ساختارهای وابستگی این جمهوری‌ها به روسیه نیز خطر بازگشت به شرایط مشابه دوره اتحاد شوروی را محتمل کرده بود. ترکمنستان در این دوره به رغم برخورداری از منابع غنی گازی و زیرساخت‌های فنی نسبتا مناسب، امکانِ فروش مستقل منابع خود را نداشت. شبکه انتقال انرژی شوروی سابق به نوعی طراحی شده بود که منابع جمهوری‌ها عمدتا از مسیر مسکو به فروش می‌رفت. بر اساس توافق مذکور که با حمایت‌های مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت کشورمان انجام گرفت، ایران برای نخستین بار واردات گاز را تجربه کرد و ترکمنستان نیز برای اولین بار توانست به صورت مستقیم و در حجمی قابل توجه گاز خود را به مشتریان خارجی بفروشد. احداث خط لوله کرپچه به کردکوی که با بودجه‌ای بالغ بر 200 میلیون دلار احداث شده بود، این امکان را فراهم آورد. این موضوع در آن دوره برای ترکمنستان اهمیت راهبردی در تثبیت استقلال، تامین درآمدهای ارزی و رفع وابستگی به روسیه داشت. تعابیر بسیار دوستانه صفرمراد نیازوف، رئیس‌جمهوری وقت ترکمنستان از این قرارداد گازی به خوبی بیان‌گر اهمیت این موضوع است.بحرانِ آرد در دهه 1990 میلادی نیز موضوع دیگری بود که ایران مجددا در کنار ترکمنستان ایستاد و حمایت از همسایه را در عین مشکلات داخلی حائز اولویت و اهمیت قرار داد. در اوایل دهه 1990 میلادی خشکسالی و مشکلات ناشی از فروپاشی شوروی موجب شد تا ذخایر آرد ترکمنستان به حداقل رسیده و مشکلاتی جدی پیش‌روی این کشور قرار گیرد. در این دوره نیز صادرات آرد از سوی ایران به ترکمنستان که با شرایط بسیار خاصی انجام گرفت، پیوندهای دو کشور را بیش از پیش تقویت کرد. صفرمراد نیازوف، رئیس‌جمهوری وقت ترکمنستان بارها و به کرات به این دوره به نیکی اشاره کرده است. در این زمان بود که روابط ایران و ترکمنستان به اوجِ خود رسید و ایران اولین و مهمترین شریک تجاری این جمهوری محسوب می‌شد. در سال‌های بعد نیز ترکمنستان تمامی همکاری‌های مذکور را به طرق مختلف جبران کرد که نمونه‌هایی از آن را در صادرات گاز، ارسال آرد به ایران در سال‌های پرمحصول، ارسال کمک‌های مختلف در بحران‌های گوناگون در ایران، افتتاح راه‌آهن اینچه‌برون و اتصال خطوط ریلی ایران به قزاقستان، حمایت‌های دیپلماتیک و سیاسی در حوزه‌های مختلف و به ویژه همکاری‌های راهبردی در تامین امنیت مرزها قابل مشاهده است. به نحوی که امروز از میان 15 کشور همسایه جمهوری اسلامی ایران می‌توان ادعا کرد امن‌ترین نقاط مرزی، خط مرزی مشترک 1414 کیلومتری با ترکمنستان است. علاوه بر این، بدون اغراق باید اذعان داشت که کمترین تحرکات امنیتی ضدایرانی در این مرزها اتفاق افتاده که موجب شده تمرکز امنیتی جمهوری اسلامی ایران در نقاط بحران‌خیز دیگر با آسودگی از همکاری سازنده طرف ترکمنستانی شده است. لذا، موضوعی که در تمامی موارد فوق‌الذکر مشهود است، ماهیت غیراقتصادی و بدون در نظر گرفتن منطق هزینه و فایده در مناسبات مختلف دو کشور است. در حقیقت، نه ایران و نه ترکمنستان هیچ کدام در مناسبات دوجانبه به منافع کوتاه‌مدت چشم نداشته و همواره طرح‌های راهبردی و منافع مشترک استراتژیک بیش از نگاه‌های اقتصادی کوتاه‌مدت اهمیت یافته است. شاید از همین جهت بود که در دیدار مقام معظم رهبری با آقای قربانقلی بردی‌محمداف، رئیس‌جمهوری ترکمنستان ایشان روابط دو کشور را بسیار فراتر از همسایگی «همچون دو خویشاوند» تعبیر کردند.با این حال، در موضوع اختلافات مربوط به پرونده گازی اخیر در وهله نخست شاهد آن هستیم که هیچ یک از این زمینه‌های راهبردی در روابط همسایگی تهران و عشق‌آباد در نظر گرفته نشده و صرفا منطق هزینه و فایده بر این پرونده حاکم است. در گفتمانِ وزارت نفت و دیگر ساختارهای رسمی پیروزی در پرونده و پرداختِ حداقلی وجوه مورد اختلاف مد نظر است، و در گفتمان‌های مخالفین نیز مجددا بر خسارت‌های به بار آمده با تاکید بر ارقام چند میلیارد دلاری این پرونده تاکید می‌شود. موضوعی که اگرچه در کوتاه‌مدت شاید بتواند در آمار و ارقام مشکلاتی بسیار جزئی را حل کند، اما در بخش دیگر ماجرا می‌تواند زمینه‌ساز از دست رفتن فرصت‌های دیگری باشد.
* کارشناس و پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی
نگذاریم روابط تهران – عشق آباد  تیره شود
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه