مذاکره ذاتا چیز بدی نمی‌تواند باشد، اما مهم این است که ما از موضع قدرت اقدام به انجام مذاکره کنیم و مذاکره برای دفاع از منافع ملی صورت گیرد.
بین سیاست‌های دراز مدت جمهوری اسلامی و سیاست‌های اعمال شده از طرف همه جریان‌های دموکرات و جمهوری‌خواه در آمریکا، همواره نوعی تضاد منافع و یک تقابل تاریخی وجود داشته است. ترامپ کسی بود که حتی با دوستان خود نیز روابطی تحقیرآمیز داشت. چنانچه از عربستان سعودی به عنوان گاو شیرده نام برده بود. قطعا دموکرات‌ها از این شیوه پیروی نمی‌کنند؛ چراکه آنان تلاش می‌کنند حفظ ظاهر کنند و شیوه سیاست‌ورزی آنان مبتنی بر خدعه و نیرنگی دیگر است. 
ترامپ چهره حقیقی لیبرال دموکراسی ایالات متحده را که مبتنی بر سرمایه‌سالاری و اصالت لذت و سرمایه است را به جهان نشان داد و به طور واضح بیان می‌کرد که ما تنها بر اساس منافع خودمان تصمیم می‌گیریم. من فکر می‌کنم سیستم‌های حاکم بر آمریکا هم دیگر ترامپ را نمی‌خواستند؛ چراکه او در فضای رسانه‌ای و تبلیغاتی، شعارهای ایالات متحده را زیر سوال برده بود. همه این‌ها در حالی است که دموکرات‌ها سعی می‌کنند با حجابی چهره واقعی آمریکا را بپوشانند. دموکرات‌ها زمینه ساز بسیاری از ضربات وارده به جمهوری اسلامی و همچنین وقوع جنگ‌های ویرانگر زیادی بودند، جریان‌های دموکرات در ایالات متحده، همواره ظاهر کارهای خود را حفظ می‌کنند و با دستکش‌های مخملی خود، دست چدنی‌شان را می‌پوشانند. قطعا سیستم‌های موجود در آمریکا نسبت به عمق استراتژیک، نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی حساسیت ویژه‌ای دارند و با دقت در حال رصد هستند. 
این واقعا خوش‌باورانه است که عده‌ای حس می‌کنند شاید تحت تاثیر قرارگیری بایدن در مقام ریاست جمهوری آمریکا، اتفاقات بزرگی در کشور ما رخ دهد. قطعا اتفاقاتی هم که در حال حاضر تحت تاثیر نتایج انتخابات ایالت متحده در حال وقوع در کشور ما هستند، مقطعی‌ و تنها دارای اثری روانی و ناپایدارند که به مرور زمان از بین خواهند رفت. 
ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری ترامپ توانست تحریم‌های شدیدی را علیه ایران وضع کند. من فکر می‌کنم آمریکا همچنان همین مسیر را ادامه خواهد داد و اگر هم بخواهد تغییر کند، قطعا به دنبال کسب امتیازاتی از جمهوری اسلامی خواهد بود. ملت بزرگ ایران فشارهای زیادی را متحمل شده اند. بر اساس برآوردهایی که ما داریم، نسبت به چند ماه گذشته، شرایط مردم کشور در پایه‌ها و زیرساخت‌ها رو به بهبود است. 
ما باید بتوانیم کشور را از وابستگی به نفت نجات دهیم، اگر هم شرایطی برای فروش نفت فراهم شود، ما باید از آن صرفا برای ترمیم زیرساخت‌های کشور استفاده کنیم. قطعا باید اتفاقات بزرگی در داخل خود کشور بیفتد و اراده‌هایی که قسمتی از آن‌ها به منصه ظهور رسیده، زمینه‌هایی فراهم کنند که مشکلات عدیده‌ای که در کشور به وجود آمده را وسیله حاکمان و مدل حکمرانی خوب و نگاه عدالت محور به درستی درک کنیم و برای حلشان راه‌هایی ارائه دهیم که بیشتر متکی به داخل است. 
اصل مذاکره با آمریکا چیز بدی نیست و کسی با آن مخالفتی ندارد، اما مذاکره باید از موضع قدرت صورت گیرد. قطعا اگر افراد تحت فشار و در موضع ضعف به پای میز مذاکره روند، چیزی جز باخت نصیبشان نخواهد شد. اما اگر کشور در موضع قدرت قرار گیرد و بسیاری از مولفه‌های قدرتش مورد احترام رقبا و دشمنانش قرار گیرد، در این صورت مذاکره ایرادی ندارد. 
مسئله‌ای که مقام معظم رهبری و امام راحل نیز بر آن تاکید داشتند، بحث توجه ویژه به مولفه‌های قدرت کشور و زمینه‌سازی برای اقتدار ملت بزرگ ایران در تمام عرصه‌های مختلف است. اگر این اتفاق بیفتد، کشور در جایگاهی قرار خواهد گرفت که می‌تواند به راحتی از منافع مردم در عرصه بین‌الملل دفاع کند و در این صورت قطعا مذاکره با آمریکا و سایر کشورها، به غیر از رژیم صهیونیستی که ما آن را به رسمیت نمی‌شناسیم، امکان‌پذیر خواهد بود و جای نگرانی هم نیست.
 مسئله‌ای که دلسوزان انقلاب را نگران می‌کند، تکیه و باج‌دهی به آمریکا و تصور کدخدایی برای این کشور است. قطعا در نظام جمهوری اسلامی، ما بعد از خداوند به مردم اعتماد و تکیه داریم، لذا نوع نگاه ما به ایالات متحده، قطعا نگاه به یک کدخدا نیست. 
تا چند ماه آینده که دولت آمریکا تنفیذ شود، بروز تنش‌های جدی در این کشور پیش‌بینی می‌شود و باید ببینیم که چه اتفاقی در آمریکا خواهد افتاد و آیا ترامپ خواهد پذیرفت که قدرت را به بایدن واگذار کند یا خیر. همچنین تا زمانی که بایدن روی کار بیاید و راهبردهای خود را تعیین کند، عمر دولت آقای روحانی رو به پایان خواهد بود. 
قطعا در هر دولتی، شرایط انجام مذاکره را مقام معظم رهبری و بزرگان نظام با تاکید بر اقتدار کشور، تعیین می‌کنند. بحث مذاکره با آمریکا در دولت اصلاح‌طلبان شروع نشد؛ بلکه در انتهای دولت دهم که دولتی اصولگرا بود، مذاکرات به نمایندگی آقای جلیلی شروع شد. بنابراین مذاکره ذاتا چیز بدی نمی‌تواند باشد، اما مهم این است که ما از موضع قدرت اقدام به انجام مذاکره کنیم و مذاکره برای دفاع از منافع ملی صورت گیرد. قطعا کشوری با این همه قدرت ترس از مذاکره ندارد، اما وارد گردونه‌ای نخواهد شد که طرف مقابل بخواهد این مذاکره را مدیریت کند و در نهایت هم به وظایف خود عمل نکند. اتفاقاتی که در برجام افتاد یک اثبات تاریخی بود که ایالات متحده غیر قابل اعتماد است.
* نماینده مردم سبزوار در مجلس شورای اسلامی