بررسي اقتصاد سرآمد از وضعيت گردشگري دريايي در ايران

دريا برای ایرانیان همچنان غريب است

صنعت توريسم دريايي(گردش‌گري دريايي) يكي از انواع مهم اين صنعت ارزآور و مفرح است كه در سراسر دنيا به خوبي مورد بهره‌برداري قرار گرفته است؛ اما وضعيت آن در ايران چندان به سامان نيست.
برابر آمارهاي جهاني، به طور كلي ايران جزو باشگاه‌ ده‌تايي‌هاست. در صنعت گردش‌گري 10 كشور برتر با استفاده از توانمندي‌هاي تاريخي و تفريحي، سالانه ميلياردها دلار درآمد كسب مي‌كنند تا جايي كه درآمد ملي برخي كشورها به طور مستقيم به اين صنعت وابسته است.
در ايران، وابستگي به نفت و گاز همچنان حرف اول را مي‌زند و اساس درآمد ارزي كشور به حساب مي‌آيد؛ صنعتي كه رو به افول است و با كاهش منابع و ذخائر فسيلي از يك سو و بروز و ظهور انرژي‌هاي پاك از ديگر سو، صنعت نفت و گاز را تحت تاثير قرار داده و از كاهش ارزش و اعتبار آن در سال‌هاي آتي خبر مي‌دهد؛ اين در حالي است كه صنعت گردش‌گري روز به روز به سوي تحول و تكامل و اوج حركت مي‌كند.
درآمد نفتي و گازي ايران- و ديگر كشورهاي وابسته به اين صنعت- بر اثر بازي‌هاي سياسي در فراز و فرود است و آينده‌اي نامعلوم دارد. درآمد حاصل از اين صنعت نيز محدود است و براي كشوري مانند ايران تا 20 ميليارد دلار در آمد ايجاد مي‌كند. 
اين در حالي است كه سهم اسمي ايران از صنعت توريسم بين 10 تا 12 برابر درآمد نفت مي‌تواند باشد؛ يعني بالغ بر 200 ميليارد دلار. يعني درآمد يك سال از صنعت توريسم مي‌تواند برابري كند با درآمد 10 سال نفت! تفاوت شگفتي وجود دارد و فاصله از زمين تا آسمان است؛ اما متاسفانه و متاسفانه، درآمد كنوني ما از صنعت توريسم نزديك به صفر است و اين چيزي جز يك فاجعه نمي‌تواند قلمداد شود.

گردشگري دريايي
در ميان انواع گردشگري، گردشگري دريايي ارزآورترين است؛ زيرا به طور كلي گردشي گران محسوب مي‌شود و مشاركت در آن مستلزم هزينه بالاست. درآمد در گردشگري دريايي چنان زياد است كه اغلب كشورهايي كه به دريا متصل هستند؛ براي اجراي آن سرمايه‌گذاري‌هاي كلان مي‌كنند. 
تركيه به عنوان يك همسايه نزديك، در طول تمام سواحل خود، فضاهاي مناسب گردشگري ايجاد كرده است و جالب و البته تاسف‌بار است كه بخش مهمي از درآمد خود را از طريق ايراني‌ها به دست مي‌آورد؛ ايراني هايي كه خود از شمال و جنوب به چند دريا دسترسي مستقيم و آسان و هزاران كيلومتر ساحل بكر و زيبا در اختيار دارند. 
نظر به محدوديت‌ها، كمبودها و نبود زيرساخت‌ها، ايراني‌ها ارز خود را كه به سختي به دست مي‌آورند؛ به راحتي در تركيه خرج مي‌كنند. در كشوري كه تورمش از ايران بالاتر و زندگي در آن مصيبت است. كشوري با بيش از 70 درصد تورم رسمي. گران و با كيفيت پايين.اما در آناليا، آنتاليا، استانبول و... هزاران ايراني در حال خرج ارز‌هاي كشور براي تفريح هستند. آن هم در سواحلي كه با سواحل ما هيچ فرقي ندارند؛ جز در زيرساخت‌هاي خوب و زيبا و هتل‌هاي بسيار شيك و مجهز. 

گردشگري دريايي براي ايرانيان
گردشگري دريايي براي ايرانيان همچنان غريب و بيگانه است. ايرانيان كه خارج از كشور مي‌روند- براي مثال همين تركيه- اغلب در سواحل جا خوش مي‌كنند! به طرز عجيبي اين مساله شگفت‌آور است. ما در يكي از شماره‌هاي روزنامه اقتصاد سرآمد تيتر زديم و گفتيم: مگر آنتاليا چه دارد كه سواحل ما ندارند؟ يعني، آن چه در سواحل تركيه وجود دارد، مي‌تواند در سواحل ما هم وجود داشته باشد؛ كما اين كه به هيچ وجه و به هيچ ميزان، سواحل تركيه نمي‌توانند به زيبايي سواحل ايران باشند. به طور كلي و به طور متقن، سواحل تركيه با سواحل مَكُران ايران غيرقابل مقايسه هستند. كمتر مي‌توان سواحلي به زيبايي و سحرآميزي سواحل مكران ايران پيدا كرد. تركيب رنگ‌ها در سواحل مكران هر بيننده‌اي را خيره مي‌كند. 
باقي سازه‌ها از اقامت‌گاه تا تفريحگاه و مراكز شنا و... در همه كشورها تقريبا يكسان است و تفاوت آن‌ها در زيبايي و تميزي است. با اين اوصاف، ايراني‌ها براي گذران اوقات فراغت به سختي تا سواحل آنتاليا مي‌روند؛ اما به آساني تا سواحل خليج نمي‌روند. 
ضمن اين كه تاكيد بايد كرد كه اغلب گردش‌گري ايرانيان، ساحل گردي است نه درياگردي. دليل عمده و اصلي اين نقصان در ضعف مفرط اطلاع رساني و فرهنگ سازي از يك سو و كمبود زيرساخت‌ها و گراني گردشگري دريايي از ديگر سو است كه مانند تيغ دو دم، تار و پود گردشگري دريايي ايرانيان را قلع و قمع كرده است. 

چه بايد كرد؟
چه بايد كردها را ابتدا بايد از زبان متخصصان و فعالان گردشگري دريايي شنيد. دراين رابطه دو نشست تخصصي از سلسله نشست‌هاي روزنامه اقتصاد سرآمد به بحث گردشگري دريايي ايران اختصاص يافته است و ما از همه علاقه‌مندان دعوت مي‌كنيم كه به اين نشست‌ها ورود كنند و با سوال و نظر، سعي در مطرح كردن صنعت گردشگري دريايي ايران داشته باشيم.
در اين راستا، نقش سيماي جمهوري اسلامي ايران بسيار ممتاز است كه البته آن قدر در اين موضوع ورود نكرده و فرهنگ‌سازي از آن سو شكل قابل قبولي نگرفته است. ساير رسانه‌ها و به خصوص رسانه‌هاي حوزه دريايي نيز كم كار بوده‌اند و به مسائل ديگر پرداخته و موضوع گردشگري دريايي در اولويت‌ اول آن‌ها نبوده است. 
تلاش براي فرهنگ‌سازي گام اول است و زيربناي ديگر مسائل مرتبط به درياست. بدون شك، اقتصاد ايران با اقتصاد درياپايه به تحول بزرگ مي‌رسد و در اين ميانه، اقتصاد درياپايه با صنعت گردشگري متحول مي‌شود. 
از اين رو، تلا ش براي فرهنگ سازي براي توسعه گردش‌گري دريايي بسيار حائز اهميت است و هر كس و هر تشكل و هر رسانه در نوع خود بايد به اين مهم وارد شده و اداي دين كند. 
اگر گردشگري دريايي به فرهنگ ايرانيان تبديل شود، علاوه بر آباداني سواحل و مهاجرت معكوس، زمينه ورودميلياردها ارز معتبر فراهم شده و تمامي ايرانيان از موهبت گردشگري دريايي بهره‌مند خواهند شد. 
سه شنبه 9 و 16 خرداد در باره گردشگري دريايي در نشست تخصصي با حضور كارشناسان بيشتر سخن خواهيم گفت و نيز سعي مي‌كنيم در روزنامه اقتصاد سرآمد، ستوني دايمي براي حمايت از گردشگري دريايي ايجاد و به سهم خود انجام وظيفه كنيم. 
دريا برای ایرانیان  همچنان غريب است
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه