داستانی سرشار ازتعلیق


 رامین جهان پور-  نویسندگان بزرگ براین عقیده اند که یک داستان یا رمان قوی و خواندنی داستانی است که دراولین پاراگراف و جملات آغازین خود مخاطب را صید کند.اگر نویسنده ای موفق شود در همان صفحات اولیه کتابش مخاطب را جذب ماجرای کتابش کند محال است که مخاطب کتاب را کنار بگذارد و بقیه اش را دنبال نکند.داستان«غریبه ای درقایق نجات» نوشته« دمیچ آلبوم» نویسنده معاصر آمریکایی با این جملات شروع می شود:«وقتی آن مرد را از آب بیرون کشیدیم؛خراشی بریدن نداشت این اولین چیزی است که متوجه شدم. بقیه ما پر از کبودی وزخم بودیم اما او آثار جراحت نداشت...» بدیهی است این شروع پرتعلیق حس کنجکاوی خواننده را برای خواندن ادامه کتاب برمی انگیزدو اورا با خود همراه می سازد. موضوع داستان در مورد یک کشتی بزرگ است که بر اثر یک انفجار مرگبار متلاشی می شود و بر اثر شدت انفجار ۱۰ تن از سرنشینان کشتی به داخل دریا پرتاب می شوند آنها همانطور که سوار برقایق نجات و داخل آب سرگردان هستند؛ناگهان با قامت مردی روبروی می شوند که در وسط امواج دریا شناور است با کمک هم مردرا ازداخل آب نجات می دهندواو را وارد قایق نجات می کنند.یکی از آنها وقتی اسمش را می پرسد اوخیلی جدی پاسخ می دهد که من خداوند هستم و برای نجات شما آمده ام...در واقع چالش داستان با همین دیالوگ مرد مرموز شروع و داستان ادامه می یابد. آیا این مرد عجیب دیوانه است؟آیا او یک انسان متوهم است یا یک آدم زیرک وعاقل؟ چه چیزی باعث این انفجار بزرگ در کشتی شد؟ پاسخ این سوالات را مخاطب در لابه لای کلمات داستان پیدا می کند و متوجه می شود که نویسنده این کتاب هستی و جهان آفرینش وبعد هم مرگ را به صورتی غیر مستقیم مورد ارزیابی قرار می دهد. این داستان توسط یکی از سرنشینان قایق به نام «بنجی» ازروی دفترچه یادداشتهایش که داخل کشتی پیدا شده روایت می شود. این رمان پرکشش مخاطب را وادار به اندیشه و تفکر می کند. نویسنده با نگاهی تمثیل واروغیر مستقیم می خواهد به ما بگوید که گاهی پاسخ دعاهایی که ازته دل برمی آید ممکن است درجایی که اصلا انتظارش را نداریم جلوی ما ظاهرشود.این نویسنده امریکایی ذاتا یک پست مدرن نویس است. و هیچ رگه ای از ادبیات کلاسیک درآثاراو مشاهده نمی شود.داستان های اوگاهی هم حال و هوای فانتزی پیدا می کند وازواقعیت دور می شود اما تشبیه و تمثیل دوعنصر مهم ادبی هستند که همیشه درآثاراو نقش دارند.به خاطر همین کتاب های اودرسراسرجهان طرفداران بسیاری دارد.
«دمیچ دیوید آلبوم» در تاریخ بیست و سوم می ۱۹۵۸ در نیوجرسی به دنیا آمد.اوعضو خانواده ای ازطبقه متوسط جامعه بود که همیشه دریادداشتها وسخنرانی هایش گفته که نقش تربیتی پدرومادرش را در موفقیت هایش بسیار موثر می داند .او که عاشق سفر است می‌گوید بیشترین تجارب ارزشمند نوشتن داستان‌هایش را از سفرهایش دارد. در پشت جلدیکی کتابهایش آمده:«اودرنیویورک بود که که به علاقه اش به روزنامه نگاری و نویسندگی پی برد و درحالی که شبها برای کسب درآمد در صنعت موسیقی کارمی کرد روزهایش را به نوشتن اختصاص داد و همین اتفاق شروعی نوین دردوران حرفه ای نویسندگی اوشد.» او فارغ التحصیل یکی از دانشگاههای کلمبیا در رشته روزنامه نگاری است و علاوه بر داستان نویسی و روزنامه نگاری به فعالیت های مجری گری در رادیودو موسیقی هم می پردازد وهم اکنون ششمین دهه زندگیش را دارد در آمریکا پشت سر می گذارد. در رسانه ای آمده است که تا کنون بیشتر از ۴۹میلیون نسخه از کتابهایش درسراسرجهان به فروش رفته است.او همچنان درحال فعالیت‌هایی درزندگی است که به آن عشق می ورزد.میچل درجایی گفته است که من از سفرهای دریایی همان قدر لذت می برم که از نوشتن! من نوشتن را دوست دارم حتی لحظه ای را که برای مجلات ورزشی مقاله می نویسم.»از این نویسنده کتابهای متعددی تا به حال منتشرشده اما یکی از معروف ترین کتاب های اوکه در ایران هم مورد توجه قرارگرفت داستان« سه شنبه با موری» است که تا به حال چندین بار درایران تجدید چاپ شده است. 
 داستانی سرشار ازتعلیق
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه