مرتضی فاخری در نوشتاری برای «روزنامه سرآمد» بررسی کرد

چشم‌انداز مدیریت یکپارچه دریایی ایران 

چالش‌های موجود در مسیر ایجاد مدیریت یکپارچه دریا پایه چیست؟ 
​​​​​​​گروه دریاپایه- مرتضی فاخری - دریاها و اقیانوس‌ها به‌عنوان بستر حیات و موتور محرکه اقتصاد جهانی، همواره نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت تمدن‌های انسانی ایفا کرده‌اند. این پهنه‌های آبی عظیم که بیش از ۷۰درصد سطح کره‌زمین را پوشانده‌اند، نه‌تنها منبعی غنی از مواد غذایی و انرژی هستند، بلکه شاهراه ارتباطی بین ملت‌ها و بستری برای تبادلات فرهنگی به‌شمار می‌روند. بااین‌حال، مدیریت این منابع ارزشمند در عصر حاضر با چالش‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده است که ماهیتی پیچیده و چندبعدی دارند.
به گزارش روزنامه اقتصاد سرآمد، مرتضی فاخری، دکترای مدیریت بازرگانی و کارشناس مسائل اقتصادی در نوشتاری اختصاصی برای این روزنامه به چالش‌های موجود در مسیر ایجاد مدیریت یکپارچه در امور دریایی کشور با نگاهی به وضعیت تقسیم کار ملی صورت‌گرفته توسط دستگاه‌های مختلف پرداخته است. این مطلب را در ادامه می‌خوانید:رشد فزاینده فعالیت‌های انسانی در محیط‌های دریایی، از کشتیرانی و صید صنعتی تا اکتشافات معدنی و توسعه زیرساخت‌های ساحلی، فشار بی‌سابقه‌ای بر اکوسیستم‌های ظریف دریایی وارد کرده است. همزمان، رقابت ژئوپلیتیک بر سر کنترل مسیرهای دریایی استراتژیک و منابع بستر دریاها، امنیت دریایی را به موضوعی حیاتی در روابط بین‌الملل تبدیل کرده است. این در حالی است که تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن مانند افزایش سطح آب دریاها و اسیدی‌شدن اقیانوس‌ها، تهدیدی وجودی برای بسیاری از کشورهای جزیره‌ای و جوامع ساحلی محسوب می‌شود.
در چنین شرایطی، مفهوم «مدیریت یکپارچه امور دریایی» به‌عنوان پارادایمی نوین در حکمرانی دریایی مطرح شده است. این رویکرد که بر هماهنگی بین بخش‌های مختلف اقتصادی، زیست‌محیطی و امنیتی تأکید دارد، در پی ایجاد تعادل بین بهره‌برداری از منابع دریایی و حفظ این اکوسیستم‌ها برای نسل‌های آینده است. بااین‌حال، تحقق این هدف مستلزم غلبه بر موانع متعددی است که از ساختارهای ناکارآمد حکمرانی دریایی تا کمبودهای فناورانه و تعارضات بین‌المللی را در بر می‌گیرد.

تعریف مدیریت یکپارچه امور دریایی
مدیریت یکپارچه امور دریایی به رویکردی جامع و هماهنگ اشاره دارد که در آن تمامی جنبه‌ها و فعالیت‌های مرتبط با محیط‌های دریایی به‌صورت سیستماتیک و یکپارچه مدیریت می‌شوند. این مفهوم فراتر از نگاه بخشی و تک‌بعدی به دریاهاست و در پی ایجاد تعادل و هماهنگی بین ابعاد مختلف اقتصادی، زیست‌محیطی، اجتماعی و امنیتی در بهره‌برداری از منابع دریایی است. در مدیریت یکپارچه، تمام ذی‌نفعان از جمله دولت‌ها، صنایع دریایی، جوامع محلی و سازمان‌های بین‌المللی در فرایند تصمیم‌گیری مشارکت داده می‌شوند. هدف اصلی این نوع مدیریت، به حداکثر رساندن منافع اقتصادی و اجتماعی از دریاها و اقیانوس‌هاست که سلامت و پایداری اکوسیستم‌های دریایی برای نسل‌های فعلی و آینده حفظ شود. این رویکرد نیازمند همکاری میان‌بخشی، تدوین سیاست‌های هماهنگ و ایجاد چارچوب‌های قانونی مناسب است تا بتوان بین فعالیت‌های مختلف مانند کشتیرانی، ماهیگیری، اکتشاف نفت و گاز، حفاظت از محیط‌زیست و امنیت دریایی هماهنگی ایجاد کرد. مدیریت یکپارچه امور دریایی همچنین مستلزم استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای پایش و نظارت بر محیط‌های دریایی، جمع‌آوری داده‌های دقیق و تحلیل‌های علمی برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه است. در واقع، این نوع مدیریت به‌دنبال ایجاد پیوند بین دانش علمی، سیاست‌گذاری و اجرا در سطح محلی، ملی و بین‌المللی است تا بتوان به توسعه پایدار دریایی دست یافت. یکی از ویژگی‌های کلیدی مدیریت یکپارچه امور دریایی، انعطاف‌پذیری و توانایی تطابق با شرایط در حال تغییر است، چراکه محیط‌های دریایی به‌طور مداوم تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی در حال تحول هستند. این رویکرد همچنین براساس اصل احتیاط عمل می‌کند و پیش از انجام هر فعالیتی در دریاها، ارزیابی‌های دقیق از پیامدهای احتمالی آن بر اکوسیستم انجام می‌دهد. در نهایت، مدیریت یکپارچه امور دریایی به‌عنوان چارچوبی راهبردی برای حل تعارضات بین کاربران مختلف دریاها و دستیابی به استفاده عادلانه و پایدار از منابع دریایی عمل می‌کند.

اهمیت مدیریت یکپارچه امور دریایی
مدیریت یکپارچه امور دریایی از اهمیت حیاتی برخوردار است، زیرا دریاها و اقیانوس‌ها نقش بی‌بدیلی در حیات اقتصادی، زیست‌محیطی و امنیتی کشورها ایفا می‌کنند. این اهمیت نخست از جایگاه ویژه محیط‌های دریایی به‌عنوان بستر اصلی تجارت بین‌المللی ناشی می‌شود؛ جایی که بیش از ۸۰درصد حجم تجارت جهانی از طریق راه‌های آبی انجام می‌پذیرد. از سوی دیگر، دریاها منبع عظیم و تجدیدپذیری از منابع غذایی محسوب می‌شوند که امنیت غذایی میلیاردها نفر در سراسر جهان به آن وابسته است. در بعد زیست‌محیطی، اقیانوس‌ها به‌عنوان بزرگ‌ترین تنظیم‌کننده‌های اقلیمی کره‌زمین عمل کرده و با جذب دی‌اکسیدکربن، نقش تعیین‌کننده‌ای در تعدیل اثرات تغییرات آب‌وهوایی دارند. 
اهمیت مدیریت یکپارچه زمانی آشکارتر می‌شود که به رقابت فزاینده بر سر منابع دریایی توجه کنیم. ذخایر عظیم نفت و گاز در بستر دریاها، معادن ارزشمند و منابع ژنتیکی کمیاب، دریاها را به کانون توجه بازیگران اقتصادی و سیاسی تبدیل کرده است. این در حالی است که فعالیت‌های انسانی مانند ماهیگیری بی‌رویه، آلودگی‌های صنعتی و توسعه بی‌ضابطه ساحلی، اکوسیستم‌های دریایی را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. مدیریت یکپارچه با ایجاد هماهنگی بین بخش‌های مختلف، از تشدید این تنش‌ها جلوگیری می‌کند. 
از منظر امنیتی نیز دریاها همواره صحنه رقابت‌های قدرت‌های جهانی بوده و تضمین امنیت خطوط کشتیرانی و مقابله با تهدیداتی مانند دزدی دریایی، قاچاق و تروریسم دریایی نیازمند همکاری‌های بین‌المللی و مدیریت هوشمندانه است. در سطح ملی، مدیریت یکپارچه امور دریایی از موازی‌کاری نهادهای مختلف جلوگیری کرده و با ایجاد هماهنگی بین سازمان‌های دریایی، بهره‌وری را افزایش می‌دهد. این رویکرد همچنین با در نظر گرفتن ملاحظات توسعه پایدار، به کشورها کمک می‌کند تا در عین بهره‌برداری اقتصادی از دریاها، میراث طبیعی خود را برای نسل‌های آینده حفظ کنند. 
نکته حائز اهمیت دیگر، نقش مدیریت یکپارچه در مواجهه با چالش‌های نوظهوری مانند افزایش سطح آب دریاها، اسیدی‌شدن اقیانوس‌ها و پیامدهای تغییرات اقلیمی بوده که نیازمند پاسخ‌های هماهنگ و علمی است. در واقع، مدیریت یکپارچه امور دریایی به‌عنوان راهبردی کلیدی، همگرایی بین اهداف اقتصادی، امنیتی و زیست‌محیطی را ممکن ساخته و زمینه را برای تحقق توسعه پایدار دریایی فراهم می‌آورد. این امر به‌ویژه برای کشورهای ساحلی که اقتصاد آن‌ها به‌شدت به منابع دریایی وابسته بوده، از اهمیت راهبردی برخوردار است.

سخن پایانی
مدیریت یکپارچه امور دریایی به‌عنوان ضرورتی انکارناپذیر در عصر حاضر مطرح است؛ عصری که دریاها و اقیانوس‌ها به کانون چالش‌ها و فرصت‌های بی‌سابقه تبدیل شده‌اند. این مقاله با بررسی عمیق ابعاد مختلف مدیریت دریایی، از تعریف و اهمیت آن تا چالش‌های پیچیده و راهکارهای پیشنهادی، تصویری جامع از وضعیت کنونی و مسیر پیش‌رو ترسیم کرده است. آنچه به وضوح قابل مشاهده است، ماهیت چندبعدی و به هم پیوسته مسائل دریایی است که هرگونه راه‌حل جزئی و تک‌بعدی را بی‌اثر می‌سازد.
در پایان باید به خاطر داشت که مدیریت مؤثر امور دریایی تنها به نفع نسل حاضر نیست، بلکه سرمایه‌گذاری ارزشمندی برای آیندگان محسوب می‌شود. حفاظت از این اکوسیستم‌های حساس و منابع ارزشمند، در واقع حفاظت از آینده بشریت است. با اتخاذ رویکردی پیشگیرانه، مشارکتی و علم‌محور، می‌توانیم به سوی تحقق حکمرانی مطلوب دریایی گام برداریم؛ حکمرانی‌ای که در آن توسعه اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط‌زیست در هماهنگی کامل با یکدیگر قرار دارند. این همان مسیری است که باید با عزمی راسخ و دیدگاهی بلندمدت در پیش بگیریم.
چشم‌انداز مدیریت یکپارچه دریایی ایران 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه