سرمایه گذاری در مجتمع دو وجهی دریایی و خشکی

سرنوشت مبهم مارینای منطقه آزاد کاسپین

گروه اقتصاد دریا - مجید یوسفی - پروژه احداث مارینای منطقه آزاد کاسپین، به دلایل متعدد، یکی از آن دست پروژه هایی است که پیش از اتمام پروژه کمتر می توان به آینده آن امیدوار بود. شاید بیشتر به این جهت که از الگوهای پیشین سرمایه گذاری در دیگر نقاط کشور از احداث سدهای بدون مطالعات  کارشناسی در جنوب کشور تا امتداد خطوط جاده ای و ریلی بدون توجیه فنی و اقتصادی در شمال کشور کمتر درس می گیرند.
گزارش حاضر پیش از آنکه تخریب و توقف چنین پروژه عظیمی را دنبال کرده باشد بیشتر نگران مخاطرات باز تولید توجیهات سرمایه گذاری های کلان اما کم حاصل در روزگار بی پولی دولت است. به این امید که در آینده شاهد روزی نباشیم که کارشناسان و روزنامه نگاران با شگفتی دوره ای را بررسی کنند که طی آن  میلیاردها دلار درآمد حاصل از صادرات نفت در دو دوره تحریم در خدمت بی ثمرترین طرح های اقتصادی و سیاسی دود شد و به هوا رفت.
از احداث ۵ پست اسکله، تا مجتمع تجاری، بزرگترین مجموعه اکواریوم و اسکله مارینا، باغ خزندگان کشور، فروشگاه هدایا، شهر بازی، سینمای چند بعدی، رستوران، کافی‌شاپ و سوئیت‌های اقامتی تا برگزاری نمایشگاه های تخصصی، جشنواره های فرهنگی، مسابقات ورزشی کم و بیش همه در دوره اخیر احداث و برگزار شده است. اگرچه همه پروژه ها به بهره برداری نرسیده اما گستره عملیات عمرانی ـ بندری و نیز تنوع  برنامه های فرهنگی و ورزشی نشان میدهد که این مجموعه با ضرباهنگ بالایی به توسعه و تکمیل پروژه ها پرداخته است. تمایل مدیرعامل سازمان منطقه آزاد انزلی در ایجاد یک شبکه ای از کسب و کار بندری، تجاری و فرهنگی ـ هنری حقیقتا ستودنی است. مخصوصا جذب صاحبان سرمایه و تقویت بخش خصوصی برای رونق بخشیدن بندر، تحقق یک آرزوی دیرینه ای بود که اگر به تمامی تحقق پیدا نکرده است اما می توان امیدوار بود که در آینده نزدیک اضلاع مهمی از چرخه فعالیت های بندری تکمیل خواهد شد. مهمتر از همه، اخبار مربوط به تقبل مسئولیت سرمایه گذاری این سازمان در روزهای اخیر برای احداث خط ریل از رشت به  منطقه آزاد کاسپین از آن دست اخباری است که نشان از اهتمام جدی مدیرعامل سازمان برای تکمیل این پروژه تاریخی دارد که در صورت تحقق، در آینده نام ماندگاری از خود برجای خواهد گذاشت.
اما آنچه که تاکنون از آن سخن گفته شد تنها مربوط به سرمایه گذاری بندری بود، حال آنکه پروژه مارینای منطقه آزاد انزلی از آن دست پروژه های دو وجهی است که وجه دوم آن شاید مهمتر از وجه اول باشد. از قضا، چندین برابر آنچه که در خشکی سرمایه گذاری شده باید در بخش دریایی آن هدف گذاری و  سرمایه گذاری شود و همین امر باعث می شود که مبنای محاسبه سود ـ زیان این پروژه با هر پروژه خشکی دیگر کمی تغییر یابد. 
اما گردشگری دریایی و هزینه هایی که بر آن مترتب است الزامات دیگری هم دارد. یکی آنکه، اگر قرار هست واقعا گردشگری دریایی در منطقه آزاد رونق یابد، باید مقصد گردشگران دست کم یک جزیره طبیعی- مصنوعی یا شهرک دریایی بوده باشد که طبق قوانین منطقه آزاد، سرزمین اصلی محسوب نشود والا مسافرت دریایی از یک شهر ساحلی به شهر دیگر ساحلی داخل کشور که همان قوانین و محدودیت های سرزمین اصلی را داراست چه مزیتی جز هزینه نجومی این نوع سفرها برای گردشگر فراهم خواهد کرد. اما همگان می دانیم که چنین جزیره ای در دریای خزر وجود خارجی ندارد و ایجاد چنین بستری هم تاکنون پیش بینی نشده است. طبیعی است احداث چنین جزیره مصنوعی دست کم نیاز به سرمایه گزاری بالغ بر ۲۰۰۰ میلیارد ریال دارد. البته طراحی و فونداسیون و استحصال (خشک کردن دریا) چنین منطقه جغرافیایی خود نیاز به یک عملیات پیچیده مهندسی دارد که وجود چنین مهندسان خبره ای در ایران کمتر تجربه شده است. البته اطلاعات مستندی هم وجود ندارد که آیا برای احداث و جانمایی چنین جزیره ای یا شهرک دریایی برنامه ریزی شده است یا خیر؟
    شاید تمرکز مدیریت سازمان منطقه آزاد انزلی بر بسترسازی های مجهز و لوکس در بخش خشکی این مجتمع بیش از آنکه به یک روال مهندسی و کارشناسی تکیه شده باشد بیشتر بواسطه عدم تخصص و اشراف به صنعت دریایی بوده است.
چندانکه در بخش تجاری این بندر نیز همین رویکرد وجود دارد. به دیگر سخن، مجموع تلاش ها برای بهره برداری از این بندر، بیش از آنکه به جذب ترافیک کالا و تجارت دریایی معطوف شده باشد، بیشتر به برگزاری فستیوال های ورزشی، نمایشگاههای هنری، عروسک گردانی و عملیات اکروباتیک متمرکز شده است. امری که تداوم و توسعه آن، در ضرورت ذاتی تاسیس این مناطق در کشور تشکیک وارد می کند. هدفی که مدیر عامل سازمان منطقه آزاد انزلی نیز چندین بار در اظهارات خود بدرستی بدان اشاره کرده است. مخصوصا آنجا که در یک کنفرانس خبری می گوید: «به اعتقاد ما هدف از ایجاد مناطق آزاد، توسعه منطقه‌ای نیست بلکه ایجاد درآمد ارزی است. برای این کار نخست باید زیرساخت‌ها آماده شود.» بنابراین بعید است که با برپایی چنین بازار و نمایشگاههایی سازوکاری فراهم شود که این منطقه از مزیت درآمدهای ارزی برخوردار شود. چه آنکه، این دست اقدامات اگرچه آشکارا به رونق فرهنگ و شکوفایی اندیشه ها منجر شده است اما بیشتر به منظور گرم نگه داشتن کسب و کارها در محدوده های خشکی آنهم پس از خلاء و ناکامی در تجارت دریایی بکار گرفته شده است.
پروژه مارینای منطقه آزاد کاسپین زمانی می تواند برای گردشگری دریایی متفاوت و جذاب بوده باشد که عمیقا به این پرسش ها اندیشیده و راهکارهای عملی برای آن اتخاذ کرده باشد والا آنچنان که پیداست تا همین جا، جز جارو کردن کسب و کار قایقرانان محلی در بندر انزلی و بیکاری هزاران تن از مردمانی که بطور آبا و اجدادی به  صنعت گردشگری خو کرده بودند آورده ای نداشته است. جز آنکه مارینا، آنچنان ارزش افزوده ای فراهم کند که هم برای گردشگران دریایی و هم برای صنعت توریسم در این منطقه مزیت رقابتی داشته باشد.
 سرنوشت مبهم مارینای منطقه آزاد کاسپین
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه