بخش اقتصاد فعال کشور در معرض خطر بی برقی،« اقتصاد سرآمد» گزارش می دهد

بحران انرژی و رخداد تهدیدات اجتماعی

گروه نفت و انرژی - انرژی به‌عنوان یکی از مهمترین عوامل تولید از جایگاه ویژه‌ای در رشد و توسعه اقتصادی برخوردار است و در کنار کار و سرمایه، به‌عنوان یکی از نهاده‌های تولید به‎شمار می‌رود. با توجه به منابع عظیم انرژی در ایران و تاثیرات منفی مصرف سوخت فسیلی بر محیط زیست، برنامه‌ریزی برای مصرف انرژی حائز اهمیت است. محققین با بررسی میزان مصرف انرژی و رشد اقتصادی بر این عقیده‌اند که این دو متغیر از الگوی خاصی پیروی می‌کنند به‌طوریکه در مراحل اولیه، افزایش مصرف انرژی بیش از رشد تولید ناخالص داخلی است ولی به تدریج این روند معکوس شده و ممکن است نرخ رشد اقتصادی از رشد مصرف انرژی پیشی بگیرد.
به گزارش اقتصادسرآمد، چنانچه خواسته باشیم نظر محققین را ملاک قرار دهیم با توجه به اینکه طی یک دهه اخیر اقتصاد ایران رشد چندانی نداشته است، مصرف انرژی باید تقریباً ثابت بوده و چنانچه این واقعیت را مدنظر قرار دهیم که توسعه فناوری به ویژه در دهه اخیر امکان افزایش بازدهی مصرف انرژی را فراهم آورده است، باید شاهد کاهش مصرف انرژی بودیم. اما واقعیت کاملاً خلاف آن را نشان می‌دهد. خلاصه اینکه سیاست‌های انرژی کشور کار را به جایی رسانده که هر روز بیشتر از دیروز انرژی می‌سوزانیم و برخلاف همه تئوری‌های علمی و تحقیقاتی محصولی به‌دست نمی‌آید. ماجرا چیست؟
قبل از هر چیز آمار مربوط به ذخایر و مصرف انرژی کشور را مرور می‌کنیم. ایران با ۳۴ تریلیون متر مکعب ذخایر گاز در مقام دوم و با ۲۰۹ میلیارد بشکه ذخایر نفت خام در مقام سوم جهان قرار دارد. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که علیرغم اینکه ذخایر نفت خام درجای ایران بیشتر از عربستان سعودی است لیکن میزان نفت خام قابل استحصال عربستان ۲۵۲ میلیارد بشکه و بیشتر از ایران برآورد می‌شود. این بدان علت است که در حال حاضر ضریب برداشت از ذخایر نفتی کشور حدود ۲۹درصد است درحالی‌که عربستان سعودی با استفاده از فناوری روز از ضریب برداشت ۵۰ درصدی برخوردار بوده و در نتیجه ظرفیت تولید روزانه این کشور ۳ برابر ایران است. قابل توجه آنانی که تحریم را موهبت الهی دانسته و ارزشی برای فناوری روز و سرمایه بین‌المللی قائل نیستند.
بحران انرژی به حیطه اجتماعی و امنیتی وارد خواهد شد
علیرضا احدی کارشناس ارشد انرژی و اقتصاد بین‌الملل در اینباره به روزنامه اقتصادسرآمد، گفت: شرایط بحرانی انرژی کشور دارای علت‌های متعددی است که در صدر آن ناکارآیی مدیریتی قرار دارد. چنانچه بخواهیم بحران انرژی که در حال حاضر اقتصادیست به حیطه اجتماعی و سپس امنیتی کشیده نشود باید همین امروز دست به کار شد و این آشفتگی را سر و سامان داد.
بخش اقتصاد فعال کشور در معرض
 خطر بی برقی
او ادامه داد: با رسیدن فصل گرما، در اولین گام و تحت عنوان ساختگی مدیریت مصرف، برق بخش فعال اقتصاد کشور را قطع می‌کنیم تا ملت روزها زیر باد کولر گازی لذت ببرند، و شبها با بنزین یارانه‌ای در خیابانها به دور دورشان برسند. البته آنهایی که با خودروی شخصی در راه شمال نیستند! با فرا رسیدن فصل سرما هم دوباره به دلیل کمبود گاز انرژی صنایع را قطع می‌کنیم تا ملت با شوفاژهای روشن برای کاهش دما پنجره‌ها را باز کنند. به قول رندی، ملت با سوزاندن انرژی عشق می‌کنند و دولت در نهایت ناتوانی همه چیز را به گذشته و آینده حواله می‌دهد.
نه امکان سرمایه‌گذاری داریم و نه قابلیت دسترسی به فناوری روز
به گفته احدی، مدیریت کشور در بخش انرژی کار را به جایی رسانده که نه امکان سرمایه‌گذاری داریم و نه قابلیت دسترسی به فناوری روز که نعمات خدادادی را از اعماق زمین بالا آورده و به روزمرگی ادامه دهیم. سهم قابل توجهی از تولیدمان را در اختیار بخش غیرمولد اقتصاد قرار داده تا مصرف کند و هدر دهد و بار کمبود را همگی بر گُرده بخش فعال اقتصاد گذاشته و از این طریق رشد اقتصادی را به چالش کشیده و آینده کشور را به مخاطره می‌اندازیم. البته اگر هم چیزی ماند که به‌زودی نخواهد ماند دم از صادرات می‌زنیم. فراموش کرده‌ایم که رفاه و آسایش مردم در گرو توسعه اقتصادی کشور و آن مستلزم حکمرانی خردمندانه و هوشمندانه است.
نفت مهم‌ترین و در عین حال سیاسی ترین کالای اقتصادی جهان امروز به شمار می‌رود. نفت به عنوان اصلی ترین منبع قدرت اقتصادی و سیاسی همواره در تحولات سیاسی و اجتماعی دولت های نفتی نقش بسیار قابل توجهی را ایفا کرده و از ارکان اصلی قدرت بوده است. اما تجربه تاریخی نشان داده، داشتن منابع عظیم نفتی و درآمدهای دوران سرخوشی نفت به هیچ وجه با داشتن امکانات رفاهی و دولت رفاهی هم معنی نبوده و باعث توسعه سیاسی و تعمیق دموکراسی نگردیده است. وابستگی ملی کشورهای نفت خیز به نفت تبعات گوناگونی در بر داشته است، این تبعات از ابعاد مختلفی برخوردار بوده است. پویش تحولات سیاسی در کشورهایی که سهم عمده ای از درآمدهای نفتی آنها از نفت بدست می آید همواره پژوهشگران را با دولتهایی روبرو ساخته است که اقتدار بی بدیل درعرصه سیاست گذاری‌های اجتماعی و اقتصادی داشته اند و خود را فراتر از طبقات اجتماعی، احزاب و گروه ها می دانند. یکی از علل اصلی این نگرش بی گمان تکیه بر درآمدهای سرشار نفتی است.
 بحران انرژی و رخداد تهدیدات اجتماعی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه