بهزادفر مدير عامل شركت ژرف آميتيس در گفت و گو با «اقتصاد سرآمد»: راهبرد دریایی نداریم

تشنه راهبرد دریایی هستیم

گروه اقتصاد دریایی- زهرا عسکری - اقتصاد دريا، يك مقوله راهبردي است و نقش اول در اقتصاد تمامي كشورهاي پيشرفته را بازي مي‌كند. اهميت حوزه دريا براي اقتصاد ايران، چنان است كه در جريان تحريم‌ها، دريا و دريانوردي اولين نقطه‌اي بودند كه مورد تحريم قرار گرفتند. چرايي اهميت اقتصاد دريا و مسائل مرتبط با آن، موضوع گفت‌وگوی اقتصاد سرآمد با دكتر محسن بهزاد فر، مدير عامل شركت ژرف‌آميتيس است که در ادامه با هم می خوانیم:
-اقتصادسرآمد: براي شروع به‌طور كلي ارزيابي شما از وضعيت اقتصاد دریایی ایران چیست؟
بهزاد فر : تمام كشورهايي كه داراي مرز آبي وسیع هستند؛ بر اقتصاد دریا متمرکز شده اند. ما قريب به 40 درصد طول مرزهايمان، دريايي‌هستند. چندين ارگان دريايي در اين كشور داريم كه موازي‌كاري مي‌كنند و سياست‌گذاري واحدي ندارند. چرا ندارند؟ براي اين‌كه راهبرد دريايي كه تعیین کننده سياست‌گذاري دريايي است را نداريم. اين بزرگ‌ترين ضعف ماست، ما بايد يك مجموعه‌اي كه همه از آن تبعيت كنند به‌عنوان وزارت درياداري در اين مملكت داشته باشيم. در گذشته هرازچندگاهي بزرگاني اين را مطرح كردند، ولي مسکوت ماند.
 واقعيت اين است كه كشور بزرگ ايران با اين مرز آبي گسترده بايد يك روزي اين وزارتخانه را ايجاد كند كه بتواند براي اجزاي تشكيل‌دهنده خودش سياست‌گذاري كند. الان، سازمان بنادر براي خودش، نفت براي خودش، نفتكش براي خودش، كشتيراني بخش خصوصي، و... هر كسي سياست‌هاي خودش را دنبال مي‌كند. خيلي‌ها هم موازي‌كاري مي‌كنند و خيلي‌ها هم از هم خبر ندارند كه چقدر رشد كردند، چقدر پيشرفت كردند، چه شرايطي دارند، چه نيازهايي دارند كه بتوانند به همديگر كمك كنند وبه طور کلی، ارکان دریایی کشور، خيلي با هم يك جورهايي غريبه هستند.
-اقتصادسرآمد: الان متولي اصلي چه كسي است؟
بهزاد فر : متولی اصلی الان نداریم.
- اقتصادسرآمد:  مگر سازمان بنادر و دريانوردي نيست؟
بهزاد فر : سازمان بنادر و دريانوردي داراي يك وظيفه خاص بندري خودش است. نفتكش براي خودش است، كشتيراني براي خودش است، نيروي دريايي ارتش براي خودش است، نيروي دريايي سپاه براي خودش است، وزارت دفاع در بخش صنعت، كار خودش را مي‌كند، شيلات كار خودش را مي‌كند. همه اين‌ها زير يك بيرق نيستند كه البته بايد باشند.
-اقتصادسرآمد: يعني ما از نقطه راهبردي به پايين مشكل داريم؟
بهزاد فر : بله، يعني ما آن نوك هِرم را نداريم، آن نوك هِرم وقتي تشكيل شد، بسیاری از مشکلات حل می شوند. ما برای يك شركت كوچك، ساختار کاملی چینش می کنیم، پس چگونه ممكن است يك كشوري كه حدود 40 درصد مرزهاي اين كشور بزرگ مرز آبي است و در اقصي نقاط دنيا دريانوردي مي‌كند، سياست مشترك و رئيس واحد نداشته باشد؟
اقتصادسرآمد: - با اين وضعيت نه راهبرد كلان داريم، نه سياست‌هاي كلي، بنابراین، از برنامه‌ها تا اجزاي آخر اجرایی، دچار مشكل خواهد بود؟
بهزاد فر : بله، دقيقا. مي‌گويند قدرت دريايي؛ قدرت دريايي فقط اين نيست كه ما ناو و ناوچه داشته باشيم. نفتكش قدرت دريايي است، كشتي تجاري قدرت دريايي است، ماهيگيري قدرت دريايي است، لنچ باري قدرت دريايي است، همه اين‌ها شاكله آن وزارت درياداري را تشكيل مي‌دهند كه به طور خودکار، مي‌شود قدرت دريايي. اگر كشوري در قدرت دريايي خودش احساس ضعف كند، محکوم به عقب ماندگی است؛ چون دو سوم دنيا آب است، سريع از آن نقطه آسيب مي‌بيند. ما متاسفانه روي اين موضوع كار نكرديم و اگر هم كساني خواستند اين كار را بكنند، منيت‌ها و اين‌كه چه كسي رئيس باشد، باعث شده كه اين‌ها برنامه ابتر بماند. اگر يك شغل در دريا ايجاد شود، چهار شغل در خشكي ايجاد مي‌شود و این یعنی اهمیت توجه به اقتصاد دریا. بيش از سه هزار كيلومتر مرز آبي داريم. اين مرز آبي چند درصدش توسعه پيدا كرده؟ ساحل زيباي مُكران از جاسك تا صفر مرزي با پاكستان يكي از بهترين و قشنگ‌ترين سواحل دنياست. چقدر توسعه پيدا كرده؟ كلا پنج درصد كل اين سواحل توسعه پيدا كرده و بقيه‌اش بيابان است.
اقتصادسرآمد: آیا ظرفیت های لازم برای بهره برداری از دریا داریم که وزارت دریا و دریانوردی نیاز داشته باشیم؟
بهزاد فر : همه عالم مي‌داند كه ايران یکی از بزرگ‌ترين تشكيلات دريايي در بحث كشتي‌هاي تجاري، نفتكش را دارد. ايران ظرفيت ساخت ناوشكن دارد. از ديرباز ايران نقش اساسي در ساخت كشتي‌هاي سنتي داشته است. اما مي‌گوييم آيا مي‌توانيم تحريم‌ها را در توسعه دريايی مان ناديده بگيريم ؟ ما چگونه مي‌توانيم ناديده بگيريم وقتي ما هنوز قدرت ساخت موتورهاي دريايي بزرگ را نداريم؟ يعني قادر به ساخت قلب تپنده يك كشتي نيستيم، ولي اگر يك تشكيلات دريايي بزرگ شكل بگيرد و بداند كه بخش خصوصي، نظامی، دولتی و... چه نيازمندي‌ها و توانمندی هایي دارند، بخشی از صنعت را در داخل می سازد و بخشی از صنعت را به نحوی از خارج مي‌آورد. الان 43 سال از انقلاب مي‌گذرد و و هنوز در بحث تامين نيازمندي‌هاي واجب شناورهاي مان مشكل داريم. بدنه را ايجاد مي‌كنيم، ولي موتور، تجهیزات فنی، ژنراتورها و... نداریم. اگر يك جاي قدرتمندي به اسم وزارت خانه- یا یک نهاد رسمی تخصصی و فراگیر- وجود داشته باشد، سياست‌گذاري كند و بر مبناي راهبرد مشخص دريايي كشور بین اجزای تخصصی تقسیم کار کند و از موازی کاری جلوگيري کند، توان ها را کنار هم بگذارد، می تواند بسیار موفق و موثر عمل کند و در واقع بازوي بسيار قوي و محكمي مي‌تواند باشد در دست دولت، ولي الان متاسفانه اين ساختار را نداريم، ضمن اين‌كه چون جزيره‌اي عمل مي‌كنيم، كسي از لايه‌هاي داخلي همكاران خودش در دريا خبر ندارد.
تشنه  راهبرد دریایی هستیم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه