تاریخ انتشار:1404/8/19
«سرآمد» تحلیل میکند؛
گسست نسلی در پیوند فرهنگ و دریا
اقتصادسرآمد- مرتضی فاخری - نسلZ، بهعنوان نخستین نسلی که از کودکی با فناوری دیجیتال، شبکههای اجتماعی و جهانیشدن در تعامل بوده، با الگوهای متفاوتی از هویتیابی و تعلق مواجه است. این نسل که در بستر تغییرات سریع فرهنگی و زیستمحیطی رشد کرده، اغلب با نگاه انتقادی به سنتها و ساختارهای تثبیتشده مینگرد. در چنین فضایی، مفاهیمی چون «هویت دریایی» که ریشه در تاریخ، فرهنگ و اقتصاد ملی دارد، با چالشهایی بنیادین روبهرو شدهاند؛ بهویژه آنکه دریا دیگر نه بهعنوان افق رؤیایی، بلکه بهمثابه عرصهای پرمخاطره و کمجاذبه در ذهن بسیاری از جوانان نقش میبندد.
به گزارش اقتصاد سرآمد، مرتضی فاخری، پژوهشگر ارشد علوم راهبردی در مطلبی اختصاصی برای این روزنامه به بررسی چشمانداز و تبعات گسست نسلی ایجادشده میان جامعه ایران در پیوند با حوزههای مختلف فرهنگی و اقتصادی مرتبط با دریا پرداخته است. نگارنده در این مقاله با اشاره به ویژگیهای نسلZ، بر لزوم بازاندیشی جهت ایجاد روایتهای هویتی دریایی تاکید کرده است. این مطلب را در ادامه میخوانید:
بحرانهای زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی و تحولات فناورانه در صنایع دریایی، تصویر ذهنی نسل Z از دریا را دگرگون کردهاند. فاصله گرفتن از مشاغل دریایی، کاهش مشارکت در فعالیتهای مرتبط با دریا و ضعف در روایتسازی فرهنگی، همگی نشانههایی از گسست میان نسل جدید و هویت دریاییاند. این وضعیت نهتنها پیامدهایی برای آینده صنعت و امنیت دریایی دارد، بلکه بازتابی از نیاز به بازتعریف مفاهیم تعلق، مسئولیت و مشارکت در عصر دیجیتال است.
ویژگیهای روانی و اجتماعی نسل Z
نسلZ در بستری رشد یافته که سرعت تغییرات اجتماعی، فناورانه و فرهنگی بیسابقه بوده است. این نسل با ویژگیهایی چون خودآگاهی بالا، حساسیت به عدالت اجتماعی، گرایش به معناگرایی در زندگی حرفهای و تمایل به استقلال فکری شناخته میشود. نگاه آنان به شغل، هویت و آینده اغلب با رویکردی انعطافپذیر، چندوجهی و مبتنی بر تجربه شخصی همراه است؛ بهطوریکه امنیت شغلی سنتی جای خود را به جستوجوی رضایت درونی، فرصتهای یادگیری و امکان تأثیرگذاری داده است. در چنین فضایی، هویت فردی و اجتماعی نسلZ بیش از پیش تحت تأثیر فناوریهای نوین، شبکههای اجتماعی و جریانهای جهانیشدن شکل میگیرد؛ ابزارهایی که نهتنها مرزهای جغرافیایی را کمرنگ کردهاند، بلکه الگوهای تعلق، روایتهای فرهنگی و سبکهای زندگی را نیز دگرگون ساختهاند.
این تحولات موجب شده تا نسلZ با ارزشهای سنتی مرتبط با هویت دریایی فاصلهای معنادار پیدا کند. در حالیکه نسلهای پیشین دریا را نماد سختکوشی، ایثار و افتخار ملی میدانستند، نسل جدید اغلب با دریا از منظر بحران زیستمحیطی، مخاطرات شغلی یا بیارتباطی با سبک زندگی دیجیتال مواجه است. روایتهای کلاسیک از دریا و مشاغل دریایی که زمانی حامل غرور و هویتجمعی بودند، اکنون برای بسیاری از جوانان فاقد جذابیت یا معنا هستند. این شکاف نسلی نهتنها چالشی فرهنگی محسوب میشود، بلکه پیامدهایی برای آینده صنعت دریایی، امنیت ملی، و پایداری منابع نیز به همراه دارد؛ چرا که بدون بازسازی پیوندهای هویتی، مشارکت نسلZ در عرصههای دریایی با تردید و بیمیلی همراه خواهد بود.
هویت دریایی؛ از سنت تا چالشهای نوین
هویت دریایی در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، ریشهای عمیق در تاریخ، فرهنگ و تجربهزیسته جوامع ساحلی دارد. دریا همواره نماد قدرت، کشف، تجارت و مقاومت بوده و در روایتهای ملی، اسطورهها و سبک زندگی مردمان ساحلنشین جایگاهی ویژه داشته است. در ایران، از بندرهای تاریخی جنوب تا سنتهای صیادی شمال، دریا نهتنها منبع معیشت، بلکه بستری برای شکلگیری هویتهای محلی و ملی بوده است. این هویت، با عناصر فرهنگی چون زبان، موسیقی، آیینهای دریانوردی و خاطرههای جمعی از تعامل با دریا، نسلبهنسل منتقل شده و در ساختارهای اقتصادی و امنیتی کشور نیز بازتاب یافته است؛ بهگونهای که دریا بهعنوان محور تجارت، حملونقل و دفاع ملی، نقشی بنیادین در توسعه و استقلال کشور ایفا کرده است.
در دهههای اخیر، تغییرات ساختاری در صنایع دریایی، از جمله اتوماسیون، جهانیشدن زنجیرههای تأمین و تحول در فناوریهای حملونقل، موجب دگرگونی در هویت حرفهای مرتبط با دریا شدهاند. مشاغلی که پیشتر با مهارتهای سنتی، تجربه میدانی و تعلق فرهنگی تعریف میشدند، اکنون در معرض استانداردسازی، دیجیتالیشدن و فاصله گرفتن از روایتهای بومی قرار گرفتهاند. این دگرگونی نهتنها بر جایگاه اجتماعی فعالان دریایی تأثیر گذاشته، بلکه موجب تضعیف پیوندهای هویتی میان نسلهای جدید و دریا شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی در مفهوم هویت دریایی و تلاش برای حفظ عناصر فرهنگی در کنار پذیرش نوآوریهای صنعتی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای پایداری این حوزه و جذب نسلهای آینده به آن محسوب میشود.
شکاف بین نسل Z و مشاغل دریایی
در سالهای اخیر، شکاف میان نسلZ و مشاغل دریایی بهعنوان یکی از چالشهای جدی در حوزه منابع انسانی و توسعه پایدار دریایی مطرح شده است. کاهش علاقه جوانان به فعالیت در حوزههای مرتبط با دریا، از جمله کشتیرانی، مهندسی دریایی و علوم اقیانوسی، نهتنها به دلیل سختیهای فیزیکی و دوری از زندگی شهری است، بلکه ریشه در تغییر نگرشهای نسلی نسبت به معنا، امنیت، و سبک زندگی دارد. نسلZ که با ارزشهایی چون انعطافپذیری، تعادل کار و زندگی، و امکان رشد فردی تربیت شده، اغلب مشاغل دریایی را فاقد جذابیتهای مورد انتظار خود میبیند؛ بهویژه آنکه روایتهای سنتی از افتخار و ایثار در دریا، برای آنان با واقعیتهای پرمخاطره و محدودکننده همراه شده است.
چالشهای آموزشی، انگیزشی و ارتباطی نیز نقش مهمی در تعمیق این شکاف ایفا میکنند. برنامههای آموزشی دریایی در بسیاری از کشورها هنوز با زبان و ابزارهای نسل جدید همخوانی ندارند و در انتقال تجربه، معنا و فرصتهای نوآورانه ناکام ماندهاند. از سوی دیگر، دادههای استخدامی نشان میدهند که نرخ جذب و ماندگاری جوانان در مشاغل دریایی رو به کاهش است و بسیاری از فارغالتحصیلان دریایی بهدلیل نبود مسیرهای شغلی روشن، ضعف در ارتباطات بیننسلی و کمبود انگیزههای فرهنگی و اقتصادی، جذب حوزههای غیرمرتبط میشوند. این روند، ضرورت بازنگری در سیاستهای آموزشی، روایتسازی فرهنگی و طراحی مسیرهای شغلی متناسب با ارزشهای نسلZ را بیش از پیش آشکار میسازد.
تاثیر بحران زیستمحیطی بر هویت دریایی
بحرانهای زیستمحیطی در دهههای اخیر، چهره دریاها را بهگونهای دگرگون کردهاند که دیگر نمیتوان آنها را صرفاً نماد زیبایی، قدرت یا فرصت دانست. آلودگی گسترده ناشی از پسماندهای صنعتی، پلاستیکهای رهاشده و نشت نفت، همراه با تغییرات اقلیمی چون افزایش دمای آب، اسیدیشدن اقیانوسها و نابودی زیستبومهای دریایی، موجب کاهش منابع و تنوعزیستی شدهاند. این تحولات نهتنها تهدیدی برای معیشت جوامع ساحلی و پایداری اقتصادی صنایع دریایی هستند، بلکه بنیانهای فرهنگی و نمادین هویت دریایی را نیز تحت فشار قرار دادهاند؛ چراکه دریا دیگر آن فضای بکر و الهامبخش گذشته نیست، بلکه بهعنوان بستری آسیبدیده و بحرانی در ذهن بسیاری از افراد نقش میبندد.
برای نسلZ که با آگاهی زیستمحیطی بالا و حساسیت نسبت به پایداری رشد کردهاند، این تصویر بحرانی از دریا تأثیر عمیقی بر شکلگیری نگرش و هویت آنان نسبت به دریا دارد. دریا در نگاه این نسل، نه عرصهای برای افتخار و کشف، بلکه نمادی از بیتوجهی بشر به طبیعت و پیامدهای توسعه ناپایدار است. این تغییر در تصویر ذهنی، موجب کاهش انگیزه برای ورود به مشاغل دریایی، بیاعتمادی به سیاستهای زیستمحیطی و فاصله گرفتن از روایتهای سنتی هویت دریایی شده است. در چنین شرایطی، بازسازی هویت دریایی برای نسلZ نیازمند روایتی نوین است که در آن مسئولیتپذیری زیستمحیطی، نوآوری فناورانه و مشارکت فعال در احیای دریا جایگاه محوری داشته باشد.
بازاندیشی در روایتهای هویتی دریایی
در مواجهه با شکاف نسلی و بحران معنا در حوزه دریایی، بازاندیشی در روایتهای هویتی امری حیاتی به نظر میرسد. نسل جدید، بهویژه نسلZ، نیازمند روایتی از دریاست که نهتنها با ارزشهای زیستمحیطی، فناورانه و اجتماعی آنان همخوانی داشته باشد، بلکه بتواند حس تعلق، مسئولیتپذیری و مشارکت را در آنان برانگیزد. بازتعریف هویت دریایی برای این نسل، مستلزم عبور از کلیشههای سنتی و خلق روایتهایی نوین است که در آن دریا بهعنوان بستری برای نوآوری، عدالت زیستمحیطی و تجربههای انسانی معنادار معرفی شود. این تحول، نهتنها در سطح فرهنگی، بلکه در ساختارهای آموزشی، رسانهای و سیاستگذاری نیز باید نهادینه شود تا بتواند نسل جدید را بهطور فعال در فرایند احیای هویت دریایی درگیر سازد.
رسانهها با قدرت روایتسازی، آموزش با ظرفیت تربیت نسل آینده و سیاستگذاری با توان جهتدهی به منابع و اولویتها، هر سه نقش کلیدی در بازسازی این هویت ایفا میکنند. تجربه کشورهای موفقی چون نروژ، ژاپن و نیوزیلند نشان میدهد که با بهرهگیری از مستندهای الهامبخش، برنامههای آموزشی مشارکتی و سیاستهای حمایتی از جوانان، میتوان پیوند نسل جدید با دریا را تقویت کرد. این کشورها با تلفیق فناوریهای نوین، روایتهای بومی و فرصتهای شغلی جذاب، توانستهاند هویت دریایی را از یک میراث ایستا به یک تجربه زنده و پویا تبدیل کنند. چنین الگوهایی میتوانند الهامبخش بازآفرینی هویت دریایی در ایران نیز باشند؛ بهویژه اگر با نگاه بیننسلی، مشارکتمحور و آیندهنگر همراه شوند.
پیشنهادها و راهکارها
برای پیوند مؤثر نسلZ با هویت دریایی، مجموعهای از راهکارهای فرهنگی، آموزشی و ارتباطی باید بهصورت هدفمند و بیننسلی طراحی شود. در سطح فرهنگی، بازآفرینی روایتهای دریایی با زبان نسل جدید، بهرهگیری از هنرهای دیجیتال، مستندهای تعاملی و داستانپردازی چندرسانهای میتواند نقش مهمی در احیای جذابیت دریا ایفا کند. در حوزه آموزش، بهکارگیری روشهای نوین یادگیری، تلفیق فناوریهای واقعیت مجازی و شبیهسازهای دریایی و طراحی دورههای مهارتی مبتنی بر تجربه و مشارکت، زمینهساز درک عمیقتر و تعلقپذیری بیشتر خواهد بود. ارتباطات نیز باید از قالبهای رسمی فاصله گرفته و با استفاده از شبکههای اجتماعی، کمپینهای مشارکتی و گفتوگوهای بیننسلی، بستری برای تعامل فعال و بازسازی معنا فراهم آورد.
در این مسیر، طراحی برنامههای مشارکتی، روایتمحور و فناورانه که نسلZ را نهفقط مخاطب، بلکه کنشگر اصلی در فرایند احیای هویت دریایی قرار دهد، اهمیت ویژه دارد. دانشگاهها میتوانند با بازنگری در محتوای درسی، ایجاد فرصتهای کارآموزی دریایی و حمایت از پروژههای نوآورانه دانشجویی، نقش پیشران ایفا کنند. نهادهای دریایی نیز با بازکردن درهای خود به روی جوانان، ارائه مسیرهای شغلی شفاف و مشارکت در تولید محتواهای الهامبخش، میتوانند اعتماد و انگیزه ایجاد کنند. سازمانهای بینالمللی با انتقال تجربیات موفق، حمایت از برنامههای آموزشی مشترک و ایجاد شبکههای همکاری منطقهای، ظرفیتهای لازم برای تحول در روایتهای هویتی را تقویت خواهند کرد. این همافزایی نهادی و نسلی، بستری برای بازسازی پیوند میان نسلZ و دریا فراهم میآورد؛ پیوندی که نهتنها برای آینده صنعت دریایی، بلکه برای پایداری فرهنگی و زیستمحیطی نیز حیاتی است.
جمعبندی چالشها و فرصتها
بررسی شکاف میان نسل Z و هویت دریایی نشان میدهد که مجموعهای از عوامل روانی، فرهنگی، زیستمحیطی و ساختاری در تضعیف این پیوند نقش داشتهاند. از یکسو، تغییر نگرشهای نسلی نسبت به شغل، معنا و آینده و از سوی دیگر، بحرانهای زیستمحیطی و تحولات فناورانه در صنایع دریایی، موجب شدهاند که دریا دیگر جایگاه پیشین خود را در ذهن و زندگی جوانان نداشته باشد. ضعف در روایتسازی فرهنگی، ناکارآمدی نظامهای آموزشی در انتقال تجربه و کاهش جذابیت مشاغل دریایی، همگی چالشهایی هستند که اگر نادیده گرفته شوند، پیامدهایی جدی برای پایداری اقتصادی، امنیتی و فرهنگی کشور به همراه خواهند داشت. بااینحال، فرصتهایی نیز در دل این بحران نهفته است؛ از جمله ظرفیتهای نسلZ در نوآوری، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و مشارکت در بازآفرینی معنا.
در چنین شرایطی، اقدام بیننسلی برای حفظ و تحول هویت دریایی ضرورتی اجتنابناپذیر است. این اقدام باید با گفتوگوی فعال میان نسلها، بازنگری در سیاستهای آموزشی و فرهنگی و طراحی برنامههایی مشارکتی و فناورانه همراه باشد. دانشگاهها، نهادهای دریایی، رسانهها و سازمانهای بینالمللی باید با همافزایی و نگاه آیندهنگر، بستری فراهم کنند که نسلZ نهتنها مخاطب، بلکه کنشگر اصلی در بازسازی هویت دریایی باشد. تنها از طریق چنین رویکردی میتوان امید داشت که دریا بار دیگر بهعنوان فضایی الهامبخش، پایدار و معنادار در زندگی نسلهای آینده نقشآفرینی
کند.
بحرانهای زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی و تحولات فناورانه در صنایع دریایی، تصویر ذهنی نسل Z از دریا را دگرگون کردهاند. فاصله گرفتن از مشاغل دریایی، کاهش مشارکت در فعالیتهای مرتبط با دریا و ضعف در روایتسازی فرهنگی، همگی نشانههایی از گسست میان نسل جدید و هویت دریاییاند. این وضعیت نهتنها پیامدهایی برای آینده صنعت و امنیت دریایی دارد، بلکه بازتابی از نیاز به بازتعریف مفاهیم تعلق، مسئولیت و مشارکت در عصر دیجیتال است.
ویژگیهای روانی و اجتماعی نسل Z
نسلZ در بستری رشد یافته که سرعت تغییرات اجتماعی، فناورانه و فرهنگی بیسابقه بوده است. این نسل با ویژگیهایی چون خودآگاهی بالا، حساسیت به عدالت اجتماعی، گرایش به معناگرایی در زندگی حرفهای و تمایل به استقلال فکری شناخته میشود. نگاه آنان به شغل، هویت و آینده اغلب با رویکردی انعطافپذیر، چندوجهی و مبتنی بر تجربه شخصی همراه است؛ بهطوریکه امنیت شغلی سنتی جای خود را به جستوجوی رضایت درونی، فرصتهای یادگیری و امکان تأثیرگذاری داده است. در چنین فضایی، هویت فردی و اجتماعی نسلZ بیش از پیش تحت تأثیر فناوریهای نوین، شبکههای اجتماعی و جریانهای جهانیشدن شکل میگیرد؛ ابزارهایی که نهتنها مرزهای جغرافیایی را کمرنگ کردهاند، بلکه الگوهای تعلق، روایتهای فرهنگی و سبکهای زندگی را نیز دگرگون ساختهاند.
این تحولات موجب شده تا نسلZ با ارزشهای سنتی مرتبط با هویت دریایی فاصلهای معنادار پیدا کند. در حالیکه نسلهای پیشین دریا را نماد سختکوشی، ایثار و افتخار ملی میدانستند، نسل جدید اغلب با دریا از منظر بحران زیستمحیطی، مخاطرات شغلی یا بیارتباطی با سبک زندگی دیجیتال مواجه است. روایتهای کلاسیک از دریا و مشاغل دریایی که زمانی حامل غرور و هویتجمعی بودند، اکنون برای بسیاری از جوانان فاقد جذابیت یا معنا هستند. این شکاف نسلی نهتنها چالشی فرهنگی محسوب میشود، بلکه پیامدهایی برای آینده صنعت دریایی، امنیت ملی، و پایداری منابع نیز به همراه دارد؛ چرا که بدون بازسازی پیوندهای هویتی، مشارکت نسلZ در عرصههای دریایی با تردید و بیمیلی همراه خواهد بود.
هویت دریایی؛ از سنت تا چالشهای نوین
هویت دریایی در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، ریشهای عمیق در تاریخ، فرهنگ و تجربهزیسته جوامع ساحلی دارد. دریا همواره نماد قدرت، کشف، تجارت و مقاومت بوده و در روایتهای ملی، اسطورهها و سبک زندگی مردمان ساحلنشین جایگاهی ویژه داشته است. در ایران، از بندرهای تاریخی جنوب تا سنتهای صیادی شمال، دریا نهتنها منبع معیشت، بلکه بستری برای شکلگیری هویتهای محلی و ملی بوده است. این هویت، با عناصر فرهنگی چون زبان، موسیقی، آیینهای دریانوردی و خاطرههای جمعی از تعامل با دریا، نسلبهنسل منتقل شده و در ساختارهای اقتصادی و امنیتی کشور نیز بازتاب یافته است؛ بهگونهای که دریا بهعنوان محور تجارت، حملونقل و دفاع ملی، نقشی بنیادین در توسعه و استقلال کشور ایفا کرده است.
در دهههای اخیر، تغییرات ساختاری در صنایع دریایی، از جمله اتوماسیون، جهانیشدن زنجیرههای تأمین و تحول در فناوریهای حملونقل، موجب دگرگونی در هویت حرفهای مرتبط با دریا شدهاند. مشاغلی که پیشتر با مهارتهای سنتی، تجربه میدانی و تعلق فرهنگی تعریف میشدند، اکنون در معرض استانداردسازی، دیجیتالیشدن و فاصله گرفتن از روایتهای بومی قرار گرفتهاند. این دگرگونی نهتنها بر جایگاه اجتماعی فعالان دریایی تأثیر گذاشته، بلکه موجب تضعیف پیوندهای هویتی میان نسلهای جدید و دریا شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی در مفهوم هویت دریایی و تلاش برای حفظ عناصر فرهنگی در کنار پذیرش نوآوریهای صنعتی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای پایداری این حوزه و جذب نسلهای آینده به آن محسوب میشود.
شکاف بین نسل Z و مشاغل دریایی
در سالهای اخیر، شکاف میان نسلZ و مشاغل دریایی بهعنوان یکی از چالشهای جدی در حوزه منابع انسانی و توسعه پایدار دریایی مطرح شده است. کاهش علاقه جوانان به فعالیت در حوزههای مرتبط با دریا، از جمله کشتیرانی، مهندسی دریایی و علوم اقیانوسی، نهتنها به دلیل سختیهای فیزیکی و دوری از زندگی شهری است، بلکه ریشه در تغییر نگرشهای نسلی نسبت به معنا، امنیت، و سبک زندگی دارد. نسلZ که با ارزشهایی چون انعطافپذیری، تعادل کار و زندگی، و امکان رشد فردی تربیت شده، اغلب مشاغل دریایی را فاقد جذابیتهای مورد انتظار خود میبیند؛ بهویژه آنکه روایتهای سنتی از افتخار و ایثار در دریا، برای آنان با واقعیتهای پرمخاطره و محدودکننده همراه شده است.
چالشهای آموزشی، انگیزشی و ارتباطی نیز نقش مهمی در تعمیق این شکاف ایفا میکنند. برنامههای آموزشی دریایی در بسیاری از کشورها هنوز با زبان و ابزارهای نسل جدید همخوانی ندارند و در انتقال تجربه، معنا و فرصتهای نوآورانه ناکام ماندهاند. از سوی دیگر، دادههای استخدامی نشان میدهند که نرخ جذب و ماندگاری جوانان در مشاغل دریایی رو به کاهش است و بسیاری از فارغالتحصیلان دریایی بهدلیل نبود مسیرهای شغلی روشن، ضعف در ارتباطات بیننسلی و کمبود انگیزههای فرهنگی و اقتصادی، جذب حوزههای غیرمرتبط میشوند. این روند، ضرورت بازنگری در سیاستهای آموزشی، روایتسازی فرهنگی و طراحی مسیرهای شغلی متناسب با ارزشهای نسلZ را بیش از پیش آشکار میسازد.
تاثیر بحران زیستمحیطی بر هویت دریایی
بحرانهای زیستمحیطی در دهههای اخیر، چهره دریاها را بهگونهای دگرگون کردهاند که دیگر نمیتوان آنها را صرفاً نماد زیبایی، قدرت یا فرصت دانست. آلودگی گسترده ناشی از پسماندهای صنعتی، پلاستیکهای رهاشده و نشت نفت، همراه با تغییرات اقلیمی چون افزایش دمای آب، اسیدیشدن اقیانوسها و نابودی زیستبومهای دریایی، موجب کاهش منابع و تنوعزیستی شدهاند. این تحولات نهتنها تهدیدی برای معیشت جوامع ساحلی و پایداری اقتصادی صنایع دریایی هستند، بلکه بنیانهای فرهنگی و نمادین هویت دریایی را نیز تحت فشار قرار دادهاند؛ چراکه دریا دیگر آن فضای بکر و الهامبخش گذشته نیست، بلکه بهعنوان بستری آسیبدیده و بحرانی در ذهن بسیاری از افراد نقش میبندد.
برای نسلZ که با آگاهی زیستمحیطی بالا و حساسیت نسبت به پایداری رشد کردهاند، این تصویر بحرانی از دریا تأثیر عمیقی بر شکلگیری نگرش و هویت آنان نسبت به دریا دارد. دریا در نگاه این نسل، نه عرصهای برای افتخار و کشف، بلکه نمادی از بیتوجهی بشر به طبیعت و پیامدهای توسعه ناپایدار است. این تغییر در تصویر ذهنی، موجب کاهش انگیزه برای ورود به مشاغل دریایی، بیاعتمادی به سیاستهای زیستمحیطی و فاصله گرفتن از روایتهای سنتی هویت دریایی شده است. در چنین شرایطی، بازسازی هویت دریایی برای نسلZ نیازمند روایتی نوین است که در آن مسئولیتپذیری زیستمحیطی، نوآوری فناورانه و مشارکت فعال در احیای دریا جایگاه محوری داشته باشد.
بازاندیشی در روایتهای هویتی دریایی
در مواجهه با شکاف نسلی و بحران معنا در حوزه دریایی، بازاندیشی در روایتهای هویتی امری حیاتی به نظر میرسد. نسل جدید، بهویژه نسلZ، نیازمند روایتی از دریاست که نهتنها با ارزشهای زیستمحیطی، فناورانه و اجتماعی آنان همخوانی داشته باشد، بلکه بتواند حس تعلق، مسئولیتپذیری و مشارکت را در آنان برانگیزد. بازتعریف هویت دریایی برای این نسل، مستلزم عبور از کلیشههای سنتی و خلق روایتهایی نوین است که در آن دریا بهعنوان بستری برای نوآوری، عدالت زیستمحیطی و تجربههای انسانی معنادار معرفی شود. این تحول، نهتنها در سطح فرهنگی، بلکه در ساختارهای آموزشی، رسانهای و سیاستگذاری نیز باید نهادینه شود تا بتواند نسل جدید را بهطور فعال در فرایند احیای هویت دریایی درگیر سازد.
رسانهها با قدرت روایتسازی، آموزش با ظرفیت تربیت نسل آینده و سیاستگذاری با توان جهتدهی به منابع و اولویتها، هر سه نقش کلیدی در بازسازی این هویت ایفا میکنند. تجربه کشورهای موفقی چون نروژ، ژاپن و نیوزیلند نشان میدهد که با بهرهگیری از مستندهای الهامبخش، برنامههای آموزشی مشارکتی و سیاستهای حمایتی از جوانان، میتوان پیوند نسل جدید با دریا را تقویت کرد. این کشورها با تلفیق فناوریهای نوین، روایتهای بومی و فرصتهای شغلی جذاب، توانستهاند هویت دریایی را از یک میراث ایستا به یک تجربه زنده و پویا تبدیل کنند. چنین الگوهایی میتوانند الهامبخش بازآفرینی هویت دریایی در ایران نیز باشند؛ بهویژه اگر با نگاه بیننسلی، مشارکتمحور و آیندهنگر همراه شوند.
پیشنهادها و راهکارها
برای پیوند مؤثر نسلZ با هویت دریایی، مجموعهای از راهکارهای فرهنگی، آموزشی و ارتباطی باید بهصورت هدفمند و بیننسلی طراحی شود. در سطح فرهنگی، بازآفرینی روایتهای دریایی با زبان نسل جدید، بهرهگیری از هنرهای دیجیتال، مستندهای تعاملی و داستانپردازی چندرسانهای میتواند نقش مهمی در احیای جذابیت دریا ایفا کند. در حوزه آموزش، بهکارگیری روشهای نوین یادگیری، تلفیق فناوریهای واقعیت مجازی و شبیهسازهای دریایی و طراحی دورههای مهارتی مبتنی بر تجربه و مشارکت، زمینهساز درک عمیقتر و تعلقپذیری بیشتر خواهد بود. ارتباطات نیز باید از قالبهای رسمی فاصله گرفته و با استفاده از شبکههای اجتماعی، کمپینهای مشارکتی و گفتوگوهای بیننسلی، بستری برای تعامل فعال و بازسازی معنا فراهم آورد.
در این مسیر، طراحی برنامههای مشارکتی، روایتمحور و فناورانه که نسلZ را نهفقط مخاطب، بلکه کنشگر اصلی در فرایند احیای هویت دریایی قرار دهد، اهمیت ویژه دارد. دانشگاهها میتوانند با بازنگری در محتوای درسی، ایجاد فرصتهای کارآموزی دریایی و حمایت از پروژههای نوآورانه دانشجویی، نقش پیشران ایفا کنند. نهادهای دریایی نیز با بازکردن درهای خود به روی جوانان، ارائه مسیرهای شغلی شفاف و مشارکت در تولید محتواهای الهامبخش، میتوانند اعتماد و انگیزه ایجاد کنند. سازمانهای بینالمللی با انتقال تجربیات موفق، حمایت از برنامههای آموزشی مشترک و ایجاد شبکههای همکاری منطقهای، ظرفیتهای لازم برای تحول در روایتهای هویتی را تقویت خواهند کرد. این همافزایی نهادی و نسلی، بستری برای بازسازی پیوند میان نسلZ و دریا فراهم میآورد؛ پیوندی که نهتنها برای آینده صنعت دریایی، بلکه برای پایداری فرهنگی و زیستمحیطی نیز حیاتی است.
جمعبندی چالشها و فرصتها
بررسی شکاف میان نسل Z و هویت دریایی نشان میدهد که مجموعهای از عوامل روانی، فرهنگی، زیستمحیطی و ساختاری در تضعیف این پیوند نقش داشتهاند. از یکسو، تغییر نگرشهای نسلی نسبت به شغل، معنا و آینده و از سوی دیگر، بحرانهای زیستمحیطی و تحولات فناورانه در صنایع دریایی، موجب شدهاند که دریا دیگر جایگاه پیشین خود را در ذهن و زندگی جوانان نداشته باشد. ضعف در روایتسازی فرهنگی، ناکارآمدی نظامهای آموزشی در انتقال تجربه و کاهش جذابیت مشاغل دریایی، همگی چالشهایی هستند که اگر نادیده گرفته شوند، پیامدهایی جدی برای پایداری اقتصادی، امنیتی و فرهنگی کشور به همراه خواهند داشت. بااینحال، فرصتهایی نیز در دل این بحران نهفته است؛ از جمله ظرفیتهای نسلZ در نوآوری، مسئولیتپذیری زیستمحیطی و مشارکت در بازآفرینی معنا.
در چنین شرایطی، اقدام بیننسلی برای حفظ و تحول هویت دریایی ضرورتی اجتنابناپذیر است. این اقدام باید با گفتوگوی فعال میان نسلها، بازنگری در سیاستهای آموزشی و فرهنگی و طراحی برنامههایی مشارکتی و فناورانه همراه باشد. دانشگاهها، نهادهای دریایی، رسانهها و سازمانهای بینالمللی باید با همافزایی و نگاه آیندهنگر، بستری فراهم کنند که نسلZ نهتنها مخاطب، بلکه کنشگر اصلی در بازسازی هویت دریایی باشد. تنها از طریق چنین رویکردی میتوان امید داشت که دریا بار دیگر بهعنوان فضایی الهامبخش، پایدار و معنادار در زندگی نسلهای آینده نقشآفرینی
کند.
برچسب ها : فرهنگ و دریا اقتصادسرآمد هویت دریایی
اخبار روز
-
سرنوشت مبهم سیاست آبی و تکرار خطاهای استراتژیک
-
پایش آلودگیهای دریایی مَکُران در ۱۵۶ ایستگاه انجام شد
-
گسست نسلی در پیوند فرهنگ و دریا
-
ضربه تعطیلی دولت آمریکا به سفرهای هوایی
-
پشتپرده تعلیق قرارداد گازی مصر و اسرائیل
-
سهم ناچیز ایران در ترانزیت ۱۵میلیارد تنی جهان !
-
نمایش راه آهن در اوج بیتوجهی به رقابتهای ریلی منطقه
-
قطارهای کانتینری روسی در راه تهران
-
تکمیل ۸۵۴ هزار واحد مسکونی تکلیف همه نهادها و دستگاههای ذیربط است
-
پیشنهاد اصلاح ماده ۵۰ قانون برنامه هفتم ارائه شده است
-
توسعه کنترل کیفیت پروژههای عمرانی با ۱۰۴۰ واحد آزمایشگاهی در سراسر کشور
-
آغاز پیگیری مشکلات جزیره کیش پس از سفر وزیر امور اقتصادی و دارایی
-
تسریع در آمادهسازی زیرساختهای منطقه آزاد قصرشیرین
-
تدوین سند بهره وری شاخص های اختصاصی سازمان شیلات ایران
-
تقدیر نماینده رئیس جمهور از عملکرد بندرامام در تأمین کالاهای اساسی و جذب سرمایهگذاری
-
شیلات و نهادهای نظارتی در مسیر پایداری تولید
-
نشست هماندیشی مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان با معتمدین و فعالان اقتصادی بندرلنگه
-
صالحیامیری وارد ریاض شد
-
شهرسازی مسئولانه، ضرورتی حیاتی برای تابآوری و توسعه پایدار است
-
نهضت مدرسه سازی در وزارت راه و شهرسازی
