تاریخ انتشار:1404/9/1
تدابیر هشت‌گانه راهبردی برای نیروی دریایی ایران

«سرآمد» بررسی کرد؛

تدابیر هشت‌گانه راهبردی برای نیروی دریایی ایران

اقتصادسرآمد- سید واحد ظفری- در سال‌های اخیر، نیروی دریایی حیاتی و تعیین‌کننده ارتش ج.ا.‌ایران شعار «از خلیج‌فارس تا اقیانوس اطلس» را دنبال کرده و سعی در نمایش و اهتزاز پرچم خود در آب‌های دوردست داشته است. اعزام ناوگروه‌۸۶ نیروی دریایی (ناوشکن سهند و ناو پشتیبانی مَکُران) به سفر ۸‌ماهه دور دنیا (عبور از اقیانوس اطلس و حضور در سن‌پترزبورگ روسیه) نقطه‌عطف این ماموریت بوده است. همچنین حضور سالانه ناوگروه‌های ایرانی در خلیج عدن و دریای سرخ برای مقابله با دزدی سازمان‌یافته دریایی، به ایران تجربه عمل در آب‌های عمیق‌تر داده است. اگرچه این نمایش قدرت‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشته، اما پیام آن واضح است:« ایران می‌خواهد خود را یک بازیگر دریایی در مقیاس اقیانوسی معرفی کند.»

به گزارش «اقتصاد سرآمد»، نیروی‌ دریایی‌ به‌‌عنوان یک‌ نیروی‌ راهبردی باید از منافع‌ کشور و خطوط مواصلاتی‌ آن -که‌ در اقصی‌ نقاط آب‌های‌ دنیا گسترش پیدا کرده- محافظت‌ کند. با توجه‌ به‌ این‌ گستره وسیع و دارای ماهیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک تأمین‌ امنیت‌ این‌ جریان برای کشورمان به‌ یک‌ نیروی‌ دریایی‌ با توان حضور در آب‌های‌ آزاد و دوردست‌ نیاز دارد که‌ این‌ مهم‌ در قالب‌ نیروی‌ دریایی‌ ارتش‌ که‌ طی‌ سال‌های‌ اخیر با پیشرفت‌های‌ ایجادشده در ساختار تجهیزاتی‌ و کیفیت‌ نیروی‌ انسانی‌ آن از راهبردی به‌ نیروی‌ دریایی حیاتی و تعیین‌کننده‌ تغییر هویت‌ پیدا کرده، متجلی‌ شده است‌.
بنابراین‌ نیاز جمهوری‌ اسلامی‌ ایران به‌ یک‌ نیروی‌ دریایی‌ همتراز با قدرت‌های دریایی جهان‌ برای‌ نشان دادن اقتدار کشور و بهره‌برداری‌ از مواهب الهی، ذخایر، منابع سرشار و فرصت‌های بی‌بدیل اقیانوس‌ها و دریاها در جهت‌ توسعه‌ اقتصادی‌، امری‌ ضروری‌ است، چراکه ایران در چهارراه دریایی جهان قرار گرفته است: ۱)در شرق، ورودی اقیانوس هند۲) در جنوب‌غرب، دریای سرخ و سوئز به ‌سوی مدیترانه۳) در شمال، دریای خزر ۴)در مرکز، خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز که قلب تپنده صادرات انرژی دنیاست.

تدابیر راهبردی برای نیروی دریایی ایران
این موقعیت ژئوپلیتیک منحصربه‌فرد ایجاب می‌کند که ایران تدابیر راهبردی در راستای توسعه کمی و کیفی و تبدیل نیروی دریایی به یک نیروی حیاتی و تعیین‌کننده اتخاذ کند. مهم‌ترین‌ این مولفه‌ها‌ را می‌توان به‌ شرح زیر برشمرد:
۱- حمل‌ونقل‌ دریایی‌
از آنجا که‌ یکی‌ از عناصر اصلی‌ تشکیل‌دهنده قیمت‌ کالا، هزینه‌ حمل‌ آن است، به‌ این‌ دلیل‌ هزینه‌ حمل‌ونقل‌ به‌‌عنوان یک‌ عامل‌ اساسی‌ در انتخاب نوع وسیله‌ حمل‌ونقل‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد. این‌ عامل‌ موجب‌ اقبال بیشتر نسبت‌ به‌ استفاده از حمل‌ونقل‌ دریایی‌ به‌ عنوان ارزان‌ترین‌ راه با بیشترین‌ ظرفیت‌ می‌شود. ایران با وجود دسترسی‌ به‌ آب‌های‌ آزاد از سمت‌ جنوب و موقعیت‌ ویژه جنوب‌شرق در مبادی‌ ورودی‌ و خروجی‌ به‌ آب‌های‌ آزاد از پتانسیل‌ فوق‌العاده‌ای‌ در این‌ زمینه‌ برخوردار است‌. 
از کرانه‌های‌ دریای‌ عمان به‌ دلیل‌ دارا بودن سواحل‌ مناسب‌ به‌ویژه در خلیج‌ چابهار، موقعیت ‌نسبتاً خوبی‌ جهت‌ پهلو گرفتن‌ کشتی‌های‌ ظرفیت‌ بالا برای‌ اتصال حوزه‌های‌ مختلف‌ ژئوپلیتیکی‌ در پیرامون ایران با سیستم‌ تجارت جهانی‌ را فراهم‌ می‌آورد. 
۲- خروج نسبی‌ ایران از تنگنای‌ تنگه‌هرمز
در شرایط‌ کنونی‌ خلیج‌فارس تنها راه ارتباطی‌ ایران به‌ دنیای‌ خارج است؛ یعنی‌ ایران ازطریق‌ خلیج‌فارس و‌ تنگه‌هرمز با سیستم‌ جهانی‌ پیوند می‌خورد. تنگه‌هرمز در حال حاضر به‌عنوان تنها عامل‌ قدرت برای‌ ایران محسوب نمی‌شود، بلکه باید آن را توسعه فرامنطقه‌ای داد، زیرا ۱۰۰درصد صادرات انرژی‌ فسیلی‌ ایران و بیش‌ از ۸۰درصد صادرات و واردات آن از طریق‌ این مسیر انجام می‌شود. بنابراین‌ در شرایط‌ بروز محاصره دریایی‌ و تهدید امنیت‌ تنگه‌هرمز، ایران به‌ شدت آسیب‌‌پذیر خواهد بود. از این‌رو سواحل‌ جنوب‌شرق ایران در سطح بین‌المللی پتانسیل‌ مناسبی‌ برای‌ خروج ایران از تنگنای‌ ارتباطی‌ دریایی‌ محسوب می‌شود.
۳- اتصال آسیای‌ مرکزی‌ و روسیه‌ به‌ دریاهای‌ آزاد و دنیای‌ خارج
پس‌ از فروپاشی‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ و نیاز کشورهای‌ محصور شمال‌شرق ایران برای‌ دسترسی‌ به‌ دنیای‌ خارج، قابلیت‌های‌ این‌ منطقه‌ و قرار گرفتن‌ آن در مسیر محور دسترسی‌ شمال-جنوب با توجه‌ به‌ موقعیت‌ ایران به‌‌عنوان یک‌ واحد جغرافیایی‌ پیش‌‌روی‌ این‌ کشورها و نیاز مبرم آن‌ها جهت‌ دسترسی‌ به‌ آب‌های‌ آزاد با ظرفیت‌های‌ بالای‌ حمل‌ کالا، این‌ منطقه‌ را از ظرفیت‌های‌ فوق‌العاده ارتباطی‌ برخوردار کرده است‌.
۴- دسترسی ‌به آب‌های‌ آزاد با پتانسیل‌های‌ مختلف‌
دریای‌ عمان، ایران را عضو دو سازه منطقه‌ای‌ یعنی‌ سازه دریای‌ عمان و سازه میان‌قاره‌ای‌ اقیانوس هند میکند. سازه اقیانوس هند یک‌ سازه میان‌قاره‌ای‌ بین‌ کشورهای‌ آفریقا، آسیا و اقیانوسیه‌ است‌؛ یعنی‌ ایران از طریق‌ دریای‌ عمان با کشورهای‌ سه‌ قاره دارای‌ منافع‌ مشترک می‌شود. به‌ عبارتی،‌ عضویت‌ در سازه‌های‌ دریای‌ عمان و اقیانوس هند و توسعه‌ روابط‌ با اعضای‌ مربوط به‌ آن در سه‌ قاره آسیا، آفریقا و اقیانوسیه‌ ظرفیت‌ ژئوپلیتیک‌ ایران را توسعه‌ می‌دهد.
۵- پتانسیل‌های‌ اقتصادی‌ دریایی‌
با افزایش‌ حد فلات قاره ایران تا ۳۵۰مایل‌ دریایی‌ از خط‌ مبدأ دریای‌ سرزمینی‌ و نیز ۲۰۰مایل‌ منطقه‌ انحصاری‌اقتصادی‌ طبق‌ بند۳ ماده۱۲۱ عهدنامه‌ حقوق دریاها ۱۹۸۲م پتانسیل‌های‌ اقتصادی‌ مهمی‌ در زمینه‌ شیلات و نیز ذخایر معدنی‌ کف‌ و زیر کف‌ در این‌ دریا نصیب‌ ایران می‌شود. سواحل‌ جنوب‌شرق کشور همچنین‌ بر تولید پتانسیل‌های‌ اقتصادی‌ و فرهنگی نظیر اشتغال، افزایش‌ صادرات، کسب‌ درآمد، انتقال تکنولوژی‌، تربیت‌ نیروی‌ متخصص‌ و جذب سرمایه‌گذاری‌ خارجی‌ و داخلی‌ تأثیر دارد.
۶- امکان‌سازی‌ تبدیل‌ ایران به‌ قدرت دریایی‌
دستاورد دیگر آثار ناوگروه‌۳۶۰ این است ‌که ایران از طریق‌ این‌ عرصه‌ آبی‌ می‌تواند به‌ یک‌ قدرت نظامی‌ با حوزه عملکرد میان‌اقیانوسی‌ تبدیل‌ شود و از حوضچه‌ خلیج‌فارس و عدن، خود را بیرون بکشد. چراکه‌ محیط خلیج‌فارس و عدن امکان تبدیل‌‌شدن ایران به‌ یک‌ قدرت دریایی‌ را فراهم‌ نمی‌کند، ولی‌ دریاها و اقیانوس‌های بین‌المللی چنین ‌امکانی‌ را برای ‌ایران دارا هستند. 
۷- کنترل استراتژیک‌ مسیرهای‌ بین‌المللی‌
حضور در حوزه استراتژیک‌ اقیانوس‌ها که‌ در پنج‌حوزه استراتژیک‌ جهان شناخته‌شده و روزانه‌ میلیون‌ها بشکه‌ نفت‌ و حجم‌ وسیعی‌ از کالا و سرمایه‌ از طریق‌ آن مبادله‌ می‌شود. تسلط‌ بر یکی‌ از مهم‌ترین‌ و استراتژیک‌ترین‌ راه‌های‌ آبی‌ جهان، کنترل ایران را در مبادی‌ ورودی‌ خلیج‌فارس و اقیانوس‌ها تضمین‌ می‌کند و از طریق‌ تجمیع‌ منافع‌ دیگران، در این‌ ارتباط به‌ تولید امنیت‌ از طریق‌ همکاری‌های‌ بین‌المللی‌، هزینه‌ تأمین‌ امنیت‌ این‌ منطقه‌ را برعهده دیگران قرار می‌دهد.
۸- افزایش‌ عمق‌ استراتژیک‌
ایران در سواحل‌ و آب‌های‌ جنوب‌شرق دارای‌ عمق‌ و عقبه استراتژیک‌ ویژه‌ای‌ است‌ که‌ توانش را در برخورد با چالش‌ها‌ ارتقا می‌دهد. برتری دریایی در این‌ منطقه‌ می‌تواند باعث‌ حل‌شدن چالش‌های‌ ژئواستراتژیک‌ موجود بین‌ ایران و دیگر کشورهای‌ همجوار شود. به‌عنوان‌مثال، ایران از این‌ ظرفیت‌ و مزیت جهت‌ حل‌ اختلافات مرزی‌ با عمان در زمان حمله‌ چریک‌های‌ ظفار در دهه‌‌۱۹۷۰ بهره‌برداری و کنترل خود را بر تنگه‌‌هرمز مسجل‌ کرد. 

نتیجه‌گیری و سخن پایانی
امروز نیروی دریایی جایگاه راهبردی و اثرگذاری در تقویت قدرت نظامی، صیانت از منافع ملی و دستیابی به اهداف دفاعی دارد و کشور را در دستیابی به یک سیاست دفاعی موفق و کارآمد یاری خواهد کرد. نیروی دریایی در ایران می‌تواند بر چهاربخش تاثیرگذار باشد: ۱-کنترل تجارت بین‌الملل ۲-توانایی ‌بهره‌برداری ‌و کنترل منابع ‌اقیانوسی ۳-‌توانمندی ‌عملیات ‌دریایی ‌در ‌جنگ ۴-‌بهره‌گیری ‌از ‌قدرت ‌اقتصادی ‌دریایی‌ به‌عنوان ‌ابزار دیپلماسی ‌و ‌همچنین ‌بازدارندگی ‌و ‌نفوذ سیاسی‌ در‌ زمان ‌صلح.
با افزایش تهدید جنگ و تغییر سیاست‌های جهانی و محیط آنارشیک و آشوبناک نظام بین‌المللی، ضرورت تقویت کمی‌و‌کیفی نیروی دریایی بیش از گذشته، با توجه به موقعیت دریایی ایران و براساس واقعیت‌های ژئوپلیتیکی خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز، احساس می‌شود. وجود این نیروی دریایی نه‌تنها می‌تواند حافظ و تامین‌کننده منافع ملی ایران در خلیج‌فارس و دریای عمان باشد، بلکه می‌تواند زمینه‌ای برای تبدیل‌شدن به یک قدرت دریایی برتر را فراهم آورد، چراکه بستر‌ها و زیرساخت‌های جغرافیایی ایران در این زمینه کاملاً فراهم بوده و نیازمند اراده ملی و سیاسی برای شکل‌گیری این مهم است. 

برچسب ها : نیروی دریایی ایران اقتصادسرآمد خلیج فارس

اخبار روز
ضمیمه