فساد مشکل است یا راه‌حل آن؟

ادامه از صفحه اول
دوم اینکه پیشرفته و رفاه جوامع امروزی از مسیر فساد عبور کرده است. به دیگر سخن، جوامع بشری ابتدا عاری از فساد و بی‌نظمی اقتصادی نشده‌اند سپس پیشرفت کنند، بلکه ابتدا فساد وجود داشته است و هر چه جوامع از نظر اقتصادی و رفاه پیشرفت کرده‌اند به‌تدریج رویه‌ها و قوانین صیقل یافته و از میزان فساد این جوامع کاسته شده است.
هرگز نباید تصور کرد جوامعی که امروزه از آنها به‌عنوان کشورهای پیشرفته یاد می‌کنیم از آمریکا، تا کشورهای اروپایی، ژاپن، کره، چین و سایر کشورهای در این سطح، عاری از فساد، فقر و فلاکت بوده‌اند. بلکه همه این کشورها مراحلی از فساد وحشتناک، فقر و فلاکت بیش از حد را تجربه نموده‌اند.
عموماً کشورها در مسیر پیشرفت خود سه مرحله را در امتداد فساد طی نموده‌اند.
مرحله اول فساد آشکار و غیرقابل پیش‌بینی: معمولاً کشورهای فقیرتر در این مرحله هستند. در چنین محیطی هیچ‌چیز قابل پیش‌بینی نیست. اعتماد نسبت به دولت و حاکمیت بسیار کم است. معمولاً قراردادها اجرا نمی‌شوند و قباحت رسوایی از فساد فرو می‌ریزد. رسانه‌ها و مطبوعات مرتب از سوءمدیریت مدیران دولتی و دزدی و اختلاس از اموال عمومی سخن می‌گویند. سرمایه و تولید از چنین جامعه‌ای گریزان است. مبارزه با فساد در این جوامع بر تصویب و تشدید قوانین متمرکز است، ولی این قوانین نیز تاثیر چندانی ندارد. شاید کشور ونزوئلا در چند ساله گذشته گرفتار این وضعیت شده بود.
مرحله دوم فساد پنهان و قابل پیش‌بینی: در این مرحله فساد تمام‌قد در مقابل توسعه نایستاده است بلکه به موازات آن وجود دارد. فساد دیگر یک راز نیست ولی فعال اقتصادی می‌داند برای موفقیت باید هزینه‌های اضافه‌ای را نیز پرداخت نماید. اینجا هزینه فساد به هزینه‌های انجام فعالیت اقتصادی افزوده می‌شود و برای تولیدکننده این هزینه قابل پیش‌بینی است. در زمانی شایعه بود که چین دارای چنین فسادی است و فعالیت اقتصادی ناچار به پرداخت هزینه اضافی به افراد بانفوذ در این سیستم است. به این دلیل با وجود این نوع فساد سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در چین رشد فوق‌العاده‌ای داشت. در این مرحله معمولاً فساد پنهان از دید جامعه مخفی می‌شود و کمتر در معرض رسیدگی شفاف قرار می‌گیرد.
مرحله سوم شفافیت: نمونه این مرحله قانون لابی‌گری در آمریکاست. اکنون مبلغی حدود سه میلیارد و نیم در سال صرف لابی‌گری در آمریکا می‌شود. به نظر می‌رسد این روش نوعی فساد درونی در خود دارد ولی عملی قانونی است. شفافیت آن از این روست که افراد علاقه‌مند می‌توانند به فهرست افراد و شرکت‌های لابی‌گر دسترسی یافته و مطلع شوند چه کسی به نفع چه شخصی یا شرکت یا دولتی لابی و سعی می‌کند بر سیاست و قوانین آمریکا به نفع مشتریان خود تاثیر بگذارد. از طرفی لابی‌گرها می‌توانند برای این تاثیر پرداخت نمایند و از طرف دیگری آمریکا به‌شدت با مساله فساد مبارزه می‌کند. این نوعی تناقض را نشان می‌دهد. ولی آنچه به‌تدریج در سیستم این کشور جا افتاده است این است که هیچ‌کس در هیچ مقامی از رسیدگی قضایی جدی و منصفانه مصونیت ندارد و در صورت ارتکاب به فساد به دست عدالت سپرده خواهد شد.
می‌توان به‌عنوان نتیجه‌گیری چند توصیه برای مبارزه با فساد ارائه کرد:
۱. به نظر می‌رسد دستمزد و حقوق کارمندان دولت و همه حقوق‌بگیران دیگر باید به نحو چشم‌گیری افزایش یابد تا بتوانند در مقابل وسوسه فساد مقاومت نمایند.
۲. قوانین باید شفاف و روشن بوده و هیچ فردی در موضوع فساد نباید کوچک‌ترین مصونیتی داشته باشد. همه باید بدانند که رفتار آنان می‌تواند در معرض رسیدگی منصفانه و قانونی قرار گیرد.
۳. چنانچه گفته شد افزایش سطح رفاه و توسعه اقتصادی می‌تواند فساد را به حداقل برساند. جهت این کار دولت باید از کارآفرینان حمایت و حفاظت لارم را به عمل آورد. کارآفرینانی که با خلق بازارهای جدید می‌توانند فرصت شغلی در جامعه ایجاد کرده و سطح رفاه اجتماعی را افزایش دهند. قوانین باید ساده شده و کارمندان دولت برای حمایت از کارآفرینان آموزش‌های لازم را ببینند.حقوقدان و دیپلمات
 فساد مشکل است یا راه‌حل آن؟
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه