در گفت و گوی« اقتصادسرآمد» با یک پژوهشگر اقتصادی مطرح شد

صید عقلانی در دریای متلاطم اقتصاد ایران

گروه اقتصاد دریا – امید متین -  زمانی که سعدی علیه الرحمه در مواجهه با پارسازادهای که با ماترک رسیده به خود، فسق و فجور میکرد و مبذری پیشه گرفته بود گفت: «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن»، بر ضرورت نرخ متناسب هزینهکرد با دارایی و منابع تأکید داشته است که در ادبیات ما با عنوان «عقل معاش» یاد می شود که عدم برخورداری آن، فرصتی برای نصیحت دوباره سعدی پیش میآورد که : «بر احوال آن مرد باید گریست / که دخلش بود نوزده، خرجش بیست»
زمانی توانایی خواندن و نوشتن نهایت سواد محسوب می شد؛ اما اکنون سواد ابعاد دیگری یافته است که یکی از وجوه آن سواد اقتصادی است که به توانایی تصمیم گیری و اقدام با توجه به منابع محدود و فهمیدن مزایا و معایب هر یک از راههای ممکن گفته میشود که در این صورت، آشنایی با مسائل مالی جهت شناخت منابع و تحلیل و بررسی بهرهبرداری از آن ضرورت دارد.
با توجه به تجربه نرخ بالای تورم درکشور و تأثیر آن در زندگی حال حاضر و روبه جلوی مردم، به نظر میرسد آشنایی و یا حتی تسلط بر سواد اقتصادی و مالی یک ضرور اجتناب ناپذیر باشد. وضعیت سواد اقتصادی جامعه ایران و تأثیر این پارامتر در رفتار اقتصادی مردم را در گفت و گویی با خانم دکتر گلشن فتحی، پژوهشگر حقوق خصوصی و حقوق اقتصادی، تجاری و بین المللی پی می گیریم:
اقتصادسرآمد:  سواد اقتصادی به چه معناست و وضعیت آن در کشور ما به چه شکل است؟
گلشن فتحی: باید سواد اقتصادی را در دو لایه حاکمیت و مردم به طور جداگانه مدنظر قرار داد. علت تفاوت سواد در این دولایه، به سبب آن است که حاکمیت، برنامهریز مباحث اقتصادی و مردم پیرو سیاست های اقتصادی می باشند. البته تعریف سواد اقتصادی در حال حاضر دچار چالش است. به دلیل آن که در کشور، دانشآموختگان آکادمیک علم اقتصاد با شرایطی مواجه هستند که آموخته های آنها در بستر اجتماع به دلیل فسادها  و تنیدگی و تأثیر سوء رفتارهای سیاسی در بنیان و اصول اقتصاد، بی کاربرد شده است. از همین رو، با دو نوع سواد، شامل؛ سواد اقتصادی آکادمیک و سواد اقتصادی عامه مواجه هستیم.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که با توجه به بررسی حقوقی که انجام دادهام مشخص شده است که متاسفانه سواد اقتصادی آکادمیک در جامعهای که تنیده به سیاست است، عملاً قابلیت اجرایی نمی یابد. آنچه به عنوان سواد اقتصادی یاد می گیریم از معیشت و سفره خانواده که کوچکترین نهاد جامعه است با حداقل دو نفر و بیشتر معنا پیدا می کند. یک خانواده دو نفره در سیاستگذاری زندگی خود، برای عایدی اقتصادی باید یک چشم انداز چندین ساله داشته باشند. اما در جامعه ای که اقتصاد آن به رانت و فساد آلوده باشد مردم علیرغم توصیه های آکادمیک، زمانی که یک کالا مانند خودرو، دچار ابرتورم میشود و نباید خریدی رخ دهد مجبور هستند اندک دارایی خود را به طرق مختلف حفظ کنند. اما در کشورهای با اقتصاد نرمال، با ایجاد شرایط ابرتورم، خریدی از سوی مردم صورت نمیگیرد.
اقتصادسرآمد:  در همین رابطه، رفتار مردم در برابر تورم چگونه خواهد بود؟
گلشن فتحی: در کشور با شرایطی مواجه هستیم که خانوادهها علیرغم توصیه اقتصاددانان و حتی سیاستگذاری دولت ها، به سمت بازارهای دچار ابرتورم میروند که براساس تجربه میدانند در صورت عدم انجام این کار از چرخه تورم و تأمین معیشت خانواده جا میمانند.  به عبارتی مردم براساس تجربه فقط باید بتوانند سرمایه خود را حفط کنند و نمی توانند بزرگ کنند. برهمین اساس، سواد اقتصادی به شکل علمی، در کمتر از ده درصد خانوادهها قابل مشاهده است. هرچند حفظ کردن سرمایه به این شکل، منجر به چرخه معیوب اقتصاد و برقرار ماندن رانت و فساد و ... می شود که این مشخصه جامعه با اقتصاد بیمار است. مردم از این طریق به شکل خواسته و ناخواسته به گسترش فساد دامن می زنند.
اقتصادسرآمد:  در نگاه علمی، سواد اقتصادی به چه مفهومی است؟
گلشن فتحی: در تعریف علمی سواد اقتصادی، قدرت سیاستگذاری اقتصاد کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت را در یک کلونی تعریف می کنیم که می توان شامل یک فرد باشد که برای آینده خود و چرخه پولی و مناسبات مالی خود با سایر افراد و محیط پیرامون مانند خریدها و خرید و ارائه خدمات و ... تصمیم بگیرد و اثرگذار باشد. باید سواد محاسبه درست درآمد، خرج کردن و پس انداز کردن داشته باشد.
در سطح حاکمیت، به نظر می رسد متاسفانه سواد اقتصادی خیلی محلی از اعراب نداشته باشد؛ چون همانطور که مردم در تلاشند تا از تورم و بی ارزش شدن ارزش ریال جا نمانند، در سیاستهای حال حاضر حاکمیت، چیزی به نام سواد اقتصادی به مفهوم اینکه برای مردم امنیت اقتصادی و در نتیجه آن آرامش اجتماعی، فرهنگی و پیشرفت برقرار گردد، دیده نمی شود. مسائل و اولویت هایی که برای کشور مهم اند بیشتر شامل ارتباط با کشورهایی است که عایدی حداقلی برای کشور دارند و هزینه های حداکثری حتی از سفره معیشت مردم دارند.
اقتصادسرآمد:  بنا به آنچه گفته شد تصمیم گیری در دولتهای ما مبنای سیاسی دارند و بر مبنای علم اقتصاد نیست؟
گلشن فتحی: در مباحث اقتصاد سیاسی در کشورهایی که دچار شرایط و بحران ها و  دارای منابع غنی هستند، معمولاً اقتصاد متأثر از سیاست به ویژه سیاست های آرمانی است و دچار اقتصاد سیاست زده می شوند. اقتصاد با توجه به تصمیم گیری های سیاسی مانند قهر و آشتی با کشورها تاثیرات بسیار زیادی بر زندگی میلیونها نفر می گذارند؛ به طوری که ممکن است زندگی هزاران نفر دچار آسیب شده و یا منجر به تولید ثروت های یک شبه گردد.
صید عقلانی در دریای متلاطم اقتصاد ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه