درباره یک «تصمیم» دهه شصتی  در آستان قدس رضوی

بهروز فرهمند
یکم. آستان قدس رضوی در جایگاه یک نهاد دینی بلندپایه و دارای پیشینه روشن و نیک، سالهاست که پاسبانی و صیانت از کیان معنوی و مادی حرم مطهر امام هشتم شیعیان - حضرت رضا (ع)- و«تولیت زیارت» و تدبیر «امر وقف» را برعهده دارد.
دوم. آستان قدس رضوی که کارویژه‌اش، «امر زیارت» و «زائر» تعریف شده است، در واپسین روزهای پاییز سال ۱۳۶۶ خورشیدی و در شهر مشهد که سال‌ها بعد، «پایتخت معنوی» ایران نام می‌گیرد، یک «تصمیم فرهنگی» متفاوت و خاص را کلید می‌زند.
سوم. آستان قدس رضوی در آن روز- ۲۸ آذرماه ۶۶- اولین شماره نشریه منتسب به خود را منتشر می‌کند که نام «قدس» را برای آن برگزیده است. این نام، اشاره‌اش به پسوندی است که در عنوان «آستان قدس رضوی» به کار رفته است. همچنین نام «قدس شریف» و آرمان مردم و سرزمین فلسطین را در کانون توجه دارد؛ آرمانی که ریشه دارترین دغدغه معاصر جهان اسلام است.چهارم. نشریه نوپای منتسب به آستان قدس رضوی، قالب «روزنامه» را برمی گزیند و پس از چندی، به شکل منظم و پیوسته و در گستره جغرافیایی خراسان بزرگ(که آن سال‌ها هنوز به سه استان تقسیم نشده بود)، در بازه‌ی روزانه منتشر می‌شود.
پنجم. تصمیم گیرندگان از همان روز اول، تکلیف خودشان را با خود روشن می‌کنند. آن‌ها از این که خروجی کارشان یک گاهنامه یا «بولتن سازمانی» باشد، فاصله می‌گیرند. گویی از آسیب‌های «بیلان کار اداری دادن» در یک رسانه عمومی، آگاهند که هوشمندانه از افتادن در آن دامکده، گریزانند.
ششم. مردان جوان این پروژه فرهنگی و رسانه‌ای، با شور واندیشه‌های نوآورانه‌ای که در سر دارند، اراده کرده‌اند؛ افق بلندتر و چشم اندازهای نوین را برای نشریه نوپا و مخاطبانش- که هنوز آن‌ها را نیافته‌اند- ترسیم کنند.هفتم. رسانه‌ای که از این پس، آن را «روزنامه» مینامیم، با شناسنامه «فرهنگی/ اجتماعی/ سیاسی» درخواست مجوز می‌کند و برهمین روال و تعهد قانونی منتشر می‌شود و روزگار مطبوعاتی خود را -گام به گام- می‌گذراند.
هشتم. همگان در روزنامه، کارشان را از «صفر» شروع
می‌کنند. بی‌گمان، هیچ کس تا پیش از آن، به قدر سرسوزنی تجربه مطبوعاتی ندارد. هرچند این را می‌دانند، تا آن جا که
می‌شود، باید از پیامدهای ویرانگر «آزمون و خطا»‌های پی در پی، خودشان را دور نگه دارند.... این روایتِ عینی یکی از مردان مؤسس روزنامه است که سال‌ها بعد، آشکارا بر زبان می‌آورد. شاید همین واقعیت است که آن جماعت را به سمت و سوی پاسخگویی به یک «نیاز» می‌کشاند؛ «آموزش! »
نهم. چنان که اشاره شد، تصمیم آستان قدس رضوی در انتشار روزنامه قدس، یک تصمیم «متفاوت، سترگ و خاص» است. اما چرا «متفاوت، سترگ و خاص؟ »
دهم. در یک ارزیابی شتابزده، اولین صورت‌بندی‌ای که به نظر می‌رسد، چنین است: آستان قدس رضوی که نهادی با کارکرد «زیارت» و «وقف» است، اگر می‌خواهد، عرصه «رسانه داری» حرفه‌ای را نیز تجربه کند، بیش و پیش از هر چیز دیگر، کارویژه نهادی و ذاتی‌اش ایجاب می‌کند، نشریه‌ای در حوزه زیارت، وقف، مکتب تشیع و یا دانش اللهیأت منتشر کند اما در عمل، ماجرای انتشار روزنامه در آستان قدس به شکل دیگر، پیش می‌رود.
یازدهم. هم‌اندیشی و خردجمعی‌ای که در آن سال‌ها درپی اراده تولیت آستان قدس رضوی- مرحوم آیت الله واعظ طبسی- و با کوشش مدیران فرهنگی وقتِ آستان شکل می‌گیرد، پروژه رسانه‌ای آن آستان را به سمت و سوی روزنامه‌ای «عام و همگانی» با کارکرد «فرهنگی/ اجتماعی/ سیاسی» هدایت می‌کند؛ رویکردی که شاید در زمان خودش، قدری پرسش برانگیز باشد.
دوازدهم. مردان فرهنگی آستان قدس اما تصمیم خود را گرفته‌اند، تصمیمی که بر این «اصل» استوار است؛ «مردمان کوچه و بازار و مدرسه و دانشگاه و مخاطبان عام جامعه - در هر طیف سنی و از هر جنسیت- نیازهای فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارند که نباید بدون پاسخ بماند؛ چنان که رسانه باید نیاز سرگرمی آن‌ها را نیز ببیند و پاسخ درخور بدهد. »
سیزدهم. رویکرد «قدس» به انتشار «روزانه»، از همان گام اول بابت سختی کار هر روزه و پشتیبانی سنگینی که این جنس کار می‌طلبد- نمای دیگری از اهمیت، بزرگی و خاص بودن «این تصمیم» را آشکار می‌کند. خاصه که روزنامه نگاریِ چهار دهه پیش ایران، با مشقت و دشواری‌هایی عجین و همراه است که پیشکسوتان ما -پس از سال‌ها- از آن با نام «روزهای سخت اما شیرین» یاد می‌کنند.
چهاردهم. دراین سخن، نکته‌ای دیگر نیز هست که انصاف نیست، ناگفته از کنارش بگذریم. امروز، وقتی پس از نزدیک به چهار دهه، به آن «تصمیم» آستان قدس رضوی می‌نگریم، آن را از یک منظر خاص- بی‌پروا و شجاعانه ارزیابی می‌کنیم.
اصل ماجرا این است که در شهر مشهد، روزنامه‌ای با قدمت انتشار دیرینه منتشر می‌شود که «خراسان» مینامندش و در همان آذرماه ۱۳۶۶، نزدیک به چهل سال از انتشارش می‌گذرد. (اگر یکم تیرماه ۱۳۲۸ خورشیدی را آغاز دوره انتشار منظم و پیوسته روزنامه خراسان بدانیم، وگرنه انتشار نامنظم و گاه به گاه و توزیع زیرزمینی آن، ما را به تاریخ ۲۷ اسفندماه ۱۲۸۷ خورشیدی می‌کشاند؛ اما مبنا و معیار، انتشار پیوسته روزنامه، همان تیر ۱۳۲۸ است. )
پانزدهم. روزنامه خراسان، دست بر قضا در مشهد و خراسان، نشریه‌ای «محبوب» است و هواداران پرشمار- به نسبت جمعیت شهر و استان در آن سال‌ها- دارد. حضور یک رقیب گردن کلفت است که تصمیم به انتشار یک روزنامه تازه را با پرسش‌های جدی رو به رو می‌کند، تا آنجا که مؤسسان نشریه نوپا را شاید در آن تصمیم بزرگ، قدری دستخوش تردید کند و آن‌ها این پرسش جدی را در اتاق فکر خودشان به بحث بگذارند؛ «با حضور یک رقیب دیرینه و عنوان دار، آیا می‌توانیم پا به میدان رقابت بگذاریم؟ »
شانزدهم. پاسخِ این پرسش و فرجام این شک احتمالی را همه ما اکنون -پس از ۳۶ سال- می‌دانیم. روزنامه قدس، اولین شماره‌اش را به تاریخ ۲۸ آذرماه ۱۳۶۶ منتشر و روانه دکه‌های روزنامه فروشی شهر می‌کند. دست اندرکاران و همه آنانی که بااندیشه نو، سخن خلاقانه، ‌ایده پردازی‌ها و قلم و قدم‌شان، آن «تصمیم» را به فرجام رساندند، بابت موفقیت در انتشار نخستین شماره، در پوست خود نمی‌گنجند. آن‌ها می‌دانند که این، تازه سرآغاز یک راه روشن اما پر فراز و نشیب است.
هفدهم. مردم مشهد و استان از آن تاریخ، «قدس» را نیز در کنار دیگر روزنامه شهر و دیارشان می‌پذیرند و برخی از همین مردمان دوست داشتنی، به زمره «مخاطبان پر و پا قرص» و همیشگی روزنامه قدس می‌پیوندند. مخاطبانی که تا به امروز، در کنار «قدس» و «قدسی‌ها» مانده‌اند. به نظر شما چگونه
می‌توانیم سپاس خود را تقدیم‌ایشان کنیم؟
هجدهم. اینک، هم زمان با انتشار «ده هزارمین» شماره روزنامه «قدس»، دست مریزاد می‌گوییم به همه خوبانی که همچنان بر آن «تصمیم» و آن عهد و پیمان مانده‌اند. قدردان آن‌هایی هستیم که جوانی و فرصت عمرشان را به پای رسانه گذاشتند و سپس با احترام و تمام قد می‌ایستیم، دست بر سینه می‌گذاریم و
نام می‌بریم و یاد می‌کنیم از یک یک خوبانی که از جمع و انجمن خانواده«قدس»، رفتند و رخ در نقاب خاک کشیدند. روح همه عزیزان ما شاد و آرام باشد و بهره‌مند از آمرزش بی‌پایان پروردگار مهربان. چنین باد
درباره یک «تصمیم» دهه شصتی  در آستان قدس رضوی
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه