تاثیر عوامل فرهنگی در شکل گیری خانه علی گلبتان

نویسنده: ناعمه دبیری نژاد
 حسین سلطانزاده(نویسنده مسئول) 
از نگاه شاین، فرهنگ الگویی از مفروضات اساسی و باورهایی است که یک گروه اجتماعی برای حل دو مسئله بنیادین تطابق با محیط بیرونی و ایجاد انسجام درونی خلق، کشف، یا ایجاد کرده است. این الگو در مسیر حرکت این گروه اعتبار یافته و ثابت کرده که سودمند و کارساز است. در نتیجه به عنوان شیوه درست ادراک، تفکر، احساس و رفتار به نسل بعد انتقال می یابد. 
از نظر هولتون، فرهنگ جعبه ابزاری است حاوی اعمال عادت هایی که ما را یاری می‌کنند تا جهان را درک و به واسطه آنها هویت کسب کنیم و به اعمال خود جهت دهیم و آنها را توجیه کنیم. متفکران اسلامی نیز به مقوله فرهنگ پرداختند. شهید مطهری، فرهنگ را مجموعه اندوخته های معنوی، روحی، فکری و عقلی، اخلاقی و اجتماعی یک قوم می داند. شریعتی فرهنگ را به مجموعه‌ای از اندوخته ها و دستاوردهای معنوی «معنای جامعه بشری دانسته و یافته ها و دست دستاوردهای مادی جامعه بشری را تمدن معرفی می‌کند و تعریف فرهنگ از نظر علامه جعفری عبارت است از شیوه انتخاب شده برای کیفیت زندگی که با گذشت زمان و مساعدت عوامل محیط طبیعی و پدیده‌های روانی و رویدادهای نافذ در حیات یک جامعه به وجود می‌آید. 
همان طور که از تعاریف برمی‌آید فرهنگ در عرصه های مختلف زندگی از جمله اخلاق، رفتار، الگوی فعالیت، الگوی خانواده، مصنوعات و غیر نمود عینی پیدا می‌کند، فرهنگ یک جامعه مجموعه مشترکاتی است که می‌توان آن‌ها را به عنوان عناصر محتوایی یا لایههای درونی فرهنگ ساده کرد که به واسطه مقبولیت عام تبدیل به باورهایی شده که زندگی آنها جهت داده و نسل به نسل منتقل می شود. 
پژوهش حاضر معماری را به عنوان عمدهترین محور ضمن تامین نیاز انسان در نظر دارد و به رابطهی تنگاتنگ آن با فرهنگ می‌پردازد. مسکن مهمترین موضوع معماری در عرصه زندگی انسان محسوب می‌شود؛ با این فرض که فرهنگ عامل اصلی و تعیین کننده در ظهور اشکال مختلف خانه در نواحی مختلف است به پرسش های زیر پاسخ میدهیم: 
عناصر محتوایی فرهنگ در ارتباط با شکل‌گیری خانگی چیست؟ 
چگونه می توانند آثار محتوایی فرهنگ را در رابطه با نحوه تاثیرگذاری بر شکل‌گیری عناصر خانه سطحبندی کرد؟
هدف از پاسخگویی به پرسش‌های فوق ارائه مدل سطحبندی است که بتوان رابطه بین فرهنگ و شکل‌گیری خانه را در جامع آماری مختلف رمزگشایی کرد.
روش تحقیق 
پژوهش با رویکرد کیفی ابزار مطالعات کتابخانهای و با روش تحلیلی- توصیفی به ارائه چارچوب نظری پرداخته و مطالعه میدانی خانه علی گلبتان در بندر کنگ واقع در شهرستان بندرلنگه در استان هرمزگان ضمن مشاهده حضوری و مصاحبه می‌پردازد. انتخاب این شهر با هدف بیتوجهی به معماری حاشیه خلیج فارس به ویژه استان هرمزگان صورت گرفته است و خانه علی گلبتان که نمونه خوبی برای این بررسی بوده و با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات کافی از آن، انتخاب شده تا با استفاده از یافته های تحقیق و استفاده از روش مطالعه تطبیقی و استدلال منطقی در ارتباط با چارچوب نظری مطرح شده تحلیل و مورد بررسی قرار گرفته و سلسله مراتب متاثر از فرهنگ و شکل خانه را ارائه دهد.
یافته ها 
درک و شناخت دقیق ارتباط بین فرهنگ معماری مستلزم شناخت لایه های پنهان فرهنگ است. ارزش ها در نماد هایی که حاوی معانی خاص و قابل درک یا شخصیت ها با ویژگی های خاص که مورد تحسین مردم است نمود می‌یابد. روشی که مردم انتخاب می کنند که چگونه رفتار یا فعالیتی انجام دهند شیوه زندگی آنهاست که تمام رفتارهای آدمی را شامل می‌شود. خانه، محله و شهر محصول فضایی شیوه زندگی است. فرهنگ منشا جهانبینی و جهان‌بینی عامل اصلی سازنده شیوه زندگی است که با جهت دادن به فعالیت ها و چگونگی انجام آنها در شکل‌گیری فضای خانه تاثیر می گذارد؛ بر این اساس رابطه فرهنگ و شکل خانه مطرح می‌شود. 
فعالیت هایی که به طور مستقیم بر فضای خانه تاثیر می گذارد کلید فهم چگونگی تاثیر پذیری در شکل خانه از نظر فرهنگی است. فعالیتها از دو جنبه، معمول و نامعمول میتوان مورد بررسی قرار داد. جنبه معمول فعالیت‌هایی است که مطلب خاصی در زمینه فرهنگ ارائه نمی‌دهد و بیشتر به نیاز افراد مربوط است، اما جنبه نامعلوم به خواسته‌های افراد از آن فعالیت توجه دارد و در بسیاری موارد خواسته ها مهمتر از نیازها هستند که به چگونگی انجام فعالیت شکل یا معنا می دهند از این رو به جنبه نامعلوم یا پنهان در فرهنگ منحصر و تجزیه و تحلیل آن می‌توان منجر به درک ارتباط سلسله مراتب ارزش ها و شیوه زندگی و شکل‌گیری فضای خانه شود.
باور را نیز می‌توان به عنوان ارکان اصلی فرهنگ به شمار آورد در موقع زاییده نوعی جهان بینی است. فرهنگ را می توان نظامی دانست که دارای لایه ها یا عناصر درونی و بیرونی پیوسته است که درونیترین سطح آن باور و ارزش ناشی از جهان بینی مردم است که می‌تواند در جوامع مختلف متفاوت باشد. بیرونی ترین سطح شامل مظاهر عرصه های مختلف زندگی است؛ برای شناخت فرهنگ باید سطوح درونی و بیرونی و تاثیرات آنها بر یکدیگر را بررسی نمود. مبانی نظری معماری و شیوه زندگی می‌توانند نقش سطوح مبانی را بین باورها و ارزش‌های منتج از نوع جهانبینی به عنوان درونیترین سطح فرهنگ و شکل خانه به عنوان یکی از مظاهر بیرونی فرهنگ، ایفا نمایند.
در پژوهش حاضر سعی شده با تجزیه مقوله فرهنگ به گرایشهایی که نسبت مستقیمتری با شکلیگیری خانه دارند پرداخته شود. در این راستا با توجه به اینکه خانه به عنوان یک بنا تحت تاثیر مبانی حاکم بر معماری هر جامعه است و هر بنای معماری مختص عملکرد خاص و نیازهای متفاوت است که نحوه استفاده از آن را مشخص میکند. خانه محیطی برای زندگی و فعالیت انسان است که باید پاسخگوی این فعالیت‌ها باشد و  شکل دهنده شیوه زندگی است. با بررسی و تحلیل این موارد می‌توان تاثیر چگونگی فرهنگی یک جامعه روی الگوی یا شکلگیری خانه در آن جامعه را مشاهده و رابطه بین فرهنگ و معماری یافت. 
در مورد مبانی نظری معماری ایران، منابع اندکی موجود است که به شیوه به ویژگی‌های شاخص به طور کلی اشاره کرده است؛ مشخصه هایی مثل مردمداری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خودبستگی و درونگرایی برای معماری ایران ذکر و از توازن و تعادل، کمال و وحدت به عنوان شاخصه های بارز معماری ایرانی اسلامی میتوان نام برد، علاوه بر این صفات روشنی، وضوح، اعتدال و متانت و وحدت و جامعیت و توازن را در این معماری قابل مشاهده است. معماری ایرانی سرآمد اصول نمادگرایی و رمز پردازی، به معنای ساعتی معنوی دادن به هر چیز و هر شیء، همواره مدنظر بوده و برای هر عملی و پدیده های، اصلی آسمانی و معنوی، مثالی قائل بودهاند؛ اما بهترین منبع برای درک شناخت مبانی نظری معماری ایرانی، بناهای سنتی موجود میباشد. شناخت و درک این مبانی با مطالعه و بررسی معماری جوامع سنتی ایران امکانپذیر است؛ برای این منظور ابتدا باید با مبانی فکری و اصول حاکم در جوامع سنتی آشنا شویم. اساسیترین مولفه سنت، دین است و تا زمانی که تمدن حاصل از آن، در قید حیات باشند. باقی خواهد ماند. لذا یکتاپرستی از خصوصیات مردم ایران چه قبل از ورود اسلام و چه بعد از آن می باشد، از اساسیترین عواملی است که مبانی فکری معماران و هنرمندان ایرانی را تشکیل می دهد. این اصل با ورود اسلام، به شکل بارزتری در هنر و معماری ایرانی نمود پیدا کرد. ویژگی های معماری ایرانی اسلامی از جهان بینی اسلامی و تفکر توحیدی برآمده که عمدتاً بر جنبه معنوی استوار است. دیبا معتقد است که معماری سنتی و اسلامی ایران بازتابی از یک ایده مداوم است. از یک آرکی تایپ که گذشته، حال و آینده را از طریق یک تصور ثابت با ماهیت متصل که فراتر از زمان است.
تاثیر عوامل فرهنگی در شکل گیری خانه علی گلبتان
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه