گروه اقتصاددریا – امید اسماعیلی - در بين خبرهاي حوزه دريا، گاهي مسائلي مطرح مي‌شود كه قابل درك نيست. يكي از اين‌ها در باره اشتغال نيروي انساني – به خصوص ملوانان- است.  از يك سو خبر مي‌آيد كه 4000 نيروي انساني در حوزه دريا كمبود داريم، از سوي ديگر خبر مي‌رسد كه جمعي از اهالي دريا –مانند ملوان علي قصه امروز ما- بي‌كار هستند و دنبال كار مي‌گردند.

سامانه كاريابي دريايي
در حوزه كاريابي در دريا، سامانه‌هايي فعال هستند كه نيازهاي نيروي انساني- چه جوياي كار و چه كارفرما- را منتشر مي‌كنند؛ اما وسعت كاري آن‌ها چندان نيست كه كارگشا باشد و چندان هم مورد اقبال نيستند و شايد كساني مانند علي قصه ما، از آن بي‌خبرند. به نظر مي‌رسد، ايجاد يك سامانه وسيع و معتبر كه همه نيروي انساني از متقاضي كار تا عموم كارفرماها را در بر بگيرد، لازم باشد تا انسجامي بين عرضه و تقاضاي كار به وجود بيايد.

اداره كار و امور اجتماعي
تلاش كرديم كه وضعيت را از اداره كار پيگيري كنيم و به دانسته‌هايي برسيم و به خوانندگان روزنامه برسانيم كه اداره كار و فرايند كاريابي آن در حوزه دريا چگونه عمل مي‌كند كه متاسفانه تا كنون موفق به اين كار نشديم. برخي كارشناسان به طور غيررسمي به ما گفتند كه در سامانه‌ کاریابی، فرقي بين كارجوي دريايي با غير آن وجود ندارد و هر كس كه جوياي كار است مي‌تواند مراجعه كند و در سامانه عمومي ثبت‌نام كند. اين البته خوب است، اما تخصص گرايي در عرضه مي‌تواند مسير مستقيمي براي اهالي دريا فراهم كند كه بتوانند كاريابي و كارجويي حوزه دريا را راحت تر دنبال كنند.

ملوان علي، جوياي كار
علي در پيامي به دفتر روزنامه دریایی اقتصاد سرآمد نوشته است:
«سلام!
ملوان اواس نامحدود هستم؛ مدرک اوتی اف هم دارم. 
چند ماهی می‌شود که دنبال کار می گردم ، ولی موفق نشدم. 
برای کار چندبار شیان رفتم ولی متاسفانه ازمن مدرک نگرفتند.  
چندبار نفتکش پارس هم رفتم و باز هم مدارك من ديده نشد. یک ماه پیش دبیرخانه نفتکش پارس، يك درخواست جذب به مدیر عامل نوشتم و مدارکم را پیوست کردم و تحويل دادم كه هنوز خبري از رد يا قبول درخواست من نيست. 
دنبال کار می‌گردم؛ اگر می‌توانید لطفا راهنماییم کنید.»تحریریه روزنامه دریایی اقتصادسرآمد از اهالي دريا و مدیران شرکت های مرتبط حوزه دریا درخواست می کند، اگر مي‌توانند به علي كمك كنند تا كار مورد علاقه‌اش كه ملواني است و مدرك معتبر هم دارد، به سر كار برود و يا اگر راهنمايي هست كه بتوان به او انتقال داد، در اختيار روزنامه قرار دهيد. شماره علي در دفتر روزنامه هست و مي‌توانيم درخواست همكاري يا راهنمايي مفيد را به ايشان برسانيم.

علي‌هاي جوياي كار
وقتي ماجراي علي مطرح شد، پيگير وضعيت كار دريانوردان شديم. متوجه شديم كه مانند علي‌ها كم نيستند كه جوياي كار هستند. برخي از آن‌ها در سامانه‌هاي كاريابي ثبت‌نام كرده‌اند؛ ولي انگار كارفرمايان خيلي از اين سامانه‌ها استفاده نمي‌كنند و نگاهي به آن‌ها نمي‌اندازند. به نظر مي‌رسد كه روند كاريابي در حوزه دريا نياز به مداقه مسئولان داشته باشد تا فرايند بهتر و مناسب‌تري براي جويندگان كار فراهم شود. 

تقاضاي راهنمايي
مسئولان مربوطه مي‌توانند از طريق سایت و روزنامه اقتصاد سرآمد، كه روزنامه اختصاصي حوزه درياست، اين مهم را پيگيري كنند. ما از آن‌ها تقاضاي راهنمايي داريم كه بدانيم بهتر است در چه مسيري براي رساندن كارجو و كارفرما به هم كار كنيم.آن‌ها نيز مي‌توانند از ظرفیت سایت و روزنامه دريايي اقتصاد سرآمد، براي دادن مشاوره، راهنمايي و هر اقدام رسانه‌اي ديگر استفاده كنند و ما از اين همكاري استقبال مي‌كنيم زيرا به نفع دريانوردان است. به خصوص دريانورداني كه جوياي كار هستند. 

ظرفيت اشتغال دريايي ايران
كليات نشان مي‌دهد كه در بخش دريايي ايران، ظرفيت‌هاي فروخفته بسيار زياد است. به راحتي مي‌توان در بخش دريايي ايران، چندين برابر وضع موجود اشتغال ايجاد كرد. اين نكته از دو جهت قابل تحليل است:
اول: به طور كلي با توجه به معيارها و آمارهاي جهاني، اقتصاد درياپايه قدرت جذب نيروي كار بسيار فراواني دارد. وجود اركان و ابعاد گوناگون كار در ساحل و دريا، مي‌تواند ظرفيت بسيار بزرگي براي جذب و اشتغال نيروي كار فراهم كند. اين است كه ماهيت اقتصاد درياپايه، جذاب مشاغل گوناگون است. 
دوم:‌ اقتصاددرياپايه در ايران ناقص به كار گرفته شده است. نه تنها بخش اعظم ماهيتي اقتصاددرياپايه به كار گرفته نشده، بخش بزرگي از همين وضعيت كنوني ايران هم ديده نشده است. شاهد مثال، وجود سواحل بسيار طولاني و دست‌نخورده است. شاهد مثال، وجود دريا در شمال و جنوب است كه اسكله‌هاي مناسب ندارند و بخش مهمي از آن‌ها قابل استفاده نشده‌اند. اگر اقتصاددرياپايه مورد توجه قرار بگيرد، در همه جاي ايران، مي‌توان شاهد آباداني و رفاه بيشتر بود؛ زيرا:
الف: مهاجرت معكوس شكل مي‌گيرد و مردم از تنگناي زندگي شلوغ شهرهايي مانند تهران به سرزمين‌هاي دل‌واز و تماشايي سواحل زيباي ايران مي روند.
ب: كاهش جمعيت در مركز و افت تراكم جمعيت، بخش مهمي از سازه‌هاي جديد در شهرهاي بزرگ را منتفي مي‌كند. مثلا با كاهش جمعيت در تهران، ديگر نيازي به كشيدن خط‌هاي جديد مترو نيست. 
ج: با ساخت و ساز در سواحل، ديگر نيازي نيست شهرك‌هاي عجيبي مانند پرديس را روي تپه‌ها ساخت! ساختمان‌هايي كه نگاه كردن به آن‌ها رعب مي‌آورد تا چه رسد خداي ناكرده به تصور زلزله. 
د: با گرايش به دريا، ذائقه‌هاي غذايي از يك سو وسلامت تغذيه ازديگر سو به ايرانيان هديه مي‌شود. تفاوت بين وضع كنوني با وضع دريايي، تفاوت بين مرغ مصنوعي با ماهي است! سلامت و مزه در كنار دريا منتظر ايرانيان است تا حال‌شان را خوب كند. و در اين تكاپو، مشاغل فراواني در ساحل و دريا شكل مي‌گيرند و آن قدر شغل ايجاد مي‌شود كه ديگر علي‌هاي كشور ما نيازي به تقاضاي شغل نداشته باشند و چه بسا ايران مجبور به واردات نيروي انساني شود! 

دل كه طلب جام جم مي‌كرد
واقعيت اين است كه روي گنج ايستاده‌ايم و اما چشممان به دست ديگران است و حسرت سواحل زيبا و بنادر باشكوه ديگر كشورها را مي خوريم. اميد كه با روند دولت سيزدهم و همت رئيس جمهور در بازگرداندن مفاد اقتصاد درياپايه به برنامه هفتم توسعه، شاهد اوج و اعتلاي درياها و سواحل بكر ايران باشيم.