امارات، برنده تراژدی کرسنت!

دست خالی ایران در میدان  گازی سلمان 

درقرارداد کرسنت چه خسارت‌هایی به منافع ملی وارد شده است؟
​​​​​​​گروه نفت و انرژی - وحید حاجی پور - از همان سال 1388 تا به امروز که روند بررسی قرارداد کرسنت در مجامع حقوقی ادامه داشته و دارد، این امارات بود که بدون دردسر و مزاحمی، گاز میدان سلمان را برداشت کرد تا بخش مهمی از نیازهای خود را تأمین کند.
پر چالش ترین قرارداد تجاری تاریخ جمهوری اسلامی ایران، یک بازنده بزرگ داشت و یک برنده خاص. بازنده ما بودیم و برنده، امارات.
ولی چرا این‌گونه شد؟ فارغ از دعواهای حیدری – نعمتی که سال‌هاست سکه رایج رسانه‌ها و چهره‌های سیاسی شده، باید گفت کرسنت قراردادی پر مشکل است؛ از قیمت و نحوه انعقاد قرارداد تا رشوه‌هایی که در طول انعقاد این قرارداد ردوبدل شده است. بااین‌وجود، نه پای زنگنه در این رشوه‌ها وسط است و نه تیم او که اصولاً نقشی در رشوه‌های پرداخت‌شده نداشتند.
کرسنت را باید فرآیندی دید؛ نه آنکه چون یک دولت آن را امضا کرده پس «مشمئزکننده» است و چون دولت همسوی منتقدان، اجرای آن را متوقف کرد پس باید به آن «آفرین» گفت. ماجرای کرسنت بسیار پیچیده‌تر از آنی است که در رسانه‌ها منتشر شده و هواداران دو طرف، به حماسه‌سرایی از آن می‌پردازند.
از سال 1381 تا به امروز، 22 سال می‌گذرد و میدان گازی سلمان که قرار بود منبع فروش گاز به کرسنت باشد، تقریباً به‌طور کامل تخلیه شده و گاز آن به بخش اماراتی میدان، مهاجرت کرده است. جمهوری اسلامی ایران نه گازی از این میدان برداشت کرد و نه گازی را برای استفاده در شبکه مصرف داخلی به ساحل رساند.
در دعواها و اختلافات گازی میان شرکت ملی نفت ایران و کرسنت که چهار دولت را درگیر خود کرده، اماراتی‌ها با خیالی راحت گاز را برداشت کرده و شرکت اماراتی کرسنت، با محکوم کردن شرکت ملی نفت در دادگاه‌های تجاری، جرائم سنگینی را به کشور تحمیل کرده است.
بک طرف ماجرا، زنگنه و تیمش قرار دارند؛ کسانی که به هر طریقی که شده، امضای این قرارداد را به سود منافع ملی می‌دانستند، پس روی امضای آن پافشاری کردند و همانی را کردند که فکر می‌کردند درست است.
در دولت بعدی که محمود احمدی‌نژاد ریاست آن را بر عهده داشت، کرسنت صاحب مخالفانی شد که اصرار عجیبی برای اجرا نشدنش داشتند؛ مثلاً سعید جلیلی با اعلام اینکه نهایتاً طرف ایرانی 850 میلیون دلار جریمه می‌شود، این جریمه را بر اجرای قرارداد ترجیح دادند.
مهم‌ترین موضوعی که جلیلی و تیمش بر آن اصرار داشتند، قیمت پایین گاز صادراتی بود که البته زنگنه و مفاد قرارداد نشان می‌دهد بندی مهم در قرارداد وجود داشت که بر اساس آن، می‌شد قیمت را از طریق مذاکره اصلاح کرد. از سال 1386 مذاکرات بین طرفین آغاز شد ولی از یک‌سو، بی‌تفاوتی شورای عالی امنیت ملی به این موضوع و سوق دادن شدن مذاکرات به نقطه بن یست و رها کردن مذاکرات توسط کرسنت از سوی دیگر باعث شد تا پرونده وارد حوزه حقوقی شود.
از همان سال 1388 تا به امروز که روند بررسی این پرونده در مجامع حقوقی ادامه داشته و دارد، این امارات بود که بدون دردسر و مزاحمی، گاز میدان سلمان را برداشت کرد تا بخش مهمی از نیازهای خود را تأمین کند.
محمود احمدی‌نژاد می‌گفت باید این قرارداد اجرایی شود و مشکلاتش را در حین اجرای آن اصلاح کرد ولی جلیلی و تیمش، طور دیگری فکر می‌کردند. اندیشه اینان، کاملاً به سود امارتی بود که به دنبال «گازِ مفت» بودند.
این دعواهای داخلی تا به امروز ادامه دارد و تداوم هم خواهد داشت، اما برای یک‌بار هم که شده بهتر است طرفین تن به مناظره داده و در یک جلسه رسانه‌ای، استدلال‌ها و اسناد خود را ارائه دهند تا مشخص شود حق با کیست و چه کسی مهم‌ترین مقصر رقم خوردن چنین تراژدی وحشتناکی برای منافع ملی است.
کرسنت حتماً ایراد داشته اما پرسش مهم‌تر اینجاست که چه پروسه و فرآیندی طی شد تا کار به «دیوار سفت» بخورد و اماراتی‌ها برنده این قرارداد و ایران بازنده بزرگش باشند.راه اقناع افکار عمومی مناظره است؛ همین.

واهمه جلیلی از مناظره کرسنتی
طفره رفتن‌های مکرر سعید جلیلی پیرامون کرسنت باعث شده تا او در افکار عمومی به‌عنوان یکی از مقصران اصلی کرسنت شناخته شود.
 این رسانه طی سال‌های گذشته بارها از وزیر وقت نفت درخواست کرده بود در یک مناظره رسانه‌ای به پرسش‌های مهمی که درباره کرسنت وجود دارد پاسخ دهد؛ در همان ایام میز نفت انتقادهای تندی را متوجه زنگنه کرد اما درنهایت، اعلام شد به دلیل بررسی پرونده در محاکم داوری بین‌المللی، فراهم کردن چنین فضایی به سود منافع ملی نیست.
با این استدلال، موضوع «فراری بودن زنگنه از مناظره کرسنتی» به کنار رفت تا دوران انتخابات ریاست جمهوری که دوباره کرسنت به سوژه اصلی مناظره‌ها و افکار عمومی تبدیل شد.
سعید جلیلی با تاختن بر دولت‌های خاتمی و روحانی، به وزیر سابق نفت حمله کرد و از واژه‌های تندی علیه او استفاده کرد چراکه معتقد بوده و است کرسنت به ضرر کشور تمام‌شده است.
 
همه چیز از انتخابات شروع شد
پس از اظهارات جلیلی، زنگنه خواستار برگزاری مناظره‌ای با او شد؛ مصطفی پورمحمدی هم از جلیلی خواست به‌جای فرافکنی، تن به مناظره دهد تا تکلیف کرسنت مشخص شود.
جلیلی اما با کلیدواژه «جای متهم دادگاه است نه مناظره» از حضور در مناظره طفره رفته و می‌رود تا افکار عمومی، او را به قصور در پرونده کرسنت متهم کند.
زنگنه می‌گوید اگر در سال‌های گذشته به مناظره نرفته و در جلسات خصوصی با تعدادی از نمایندگان مجلس مانند الیاس نادران، احمد توکلی و علیرضا زاکانی موضوع کرسنت را شفاف کرده ، به دلیل امکان سوءاستفاده کرسنت از مناظرات و محکوم کردن ایران در دادگاه‌ها بود.
 
توپ کرسنت در زمین جلیلی
اما حالا که رأی دادگاه صادر شده و عملاً امکان بهره‌گیری شرکت کرسنت از مباحث فوق نیست، سعید جلیلی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی از مناظره واهمه دارد و می‌ترسد در برابر اتفاقاتی که عاملش بوده پاسخ دهد.
اگر جلیلی معتقد است که در جایگاه حق قرار دارد و زنگنه در صندلی باطل جای خوش کرده، چرا حاضر نیست در باب کرسنت به افکار عمومی پاسخ دهد؟ مگر جز این است که از نگاه او، زنگنه خائن است و او خادم، پس چرا حاضر نیست در پیشگاه مردم به سؤالات اساسی و جدی پاسخ دهد؟
او گفته است اگر ابعاد کرسنت گفته شود، زنگنه باید به دنبال «سوراخ موش» باشد؛ خب اگر چنین است مردم باید بدانند زنگنه در ماجرای انعقاد قرارداد کرسنت چه خسارت‌هایی به منافع ملی وارد کرده است.
امید است آقای جلیلی، برای یک مناظره مهم و حیاتی که نقش مهمی در قصور رخ‌داده در کرسنت دارد، حضور یابد و هم نظرات خود را مطرح کرده و هم به پرسش‌های افکار عمومی پاسخ دهد.
دست خالی ایران در میدان  گازی سلمان 
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه