بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم

رضا جهانفر
بخش بیست و هفتم
البته نظرات متفاوتي نيز در خصوص عملکرد ارتش در برابر اشغالگران بيان شده است. ازجمله اينکه سرتيپ ستاد ناصر آراسته و سرتيپ دو ستاد علي نيک‌فرد در کتاب خود تحت عنوان «پياده‌نظام و دفـاع مقـدس» به نقل از يکي از نشريات عنوان کردند «روزنامه همشهري در تاريخ دوازدهم شهريور 1383 در مقاله‌اي تحت عنوان برگي از تاريخ وقايع شهريور 1320 و تجاوز نيروهاي متفقين، وضعيت نيروهاي ايران را اين‌گونه شرح مي‌دهد: لشکر هفت پياده کرمان حاضر به ترک پادگان نشده و خود را براي نبرد با يک تيپ هندي (از ارتش انگلستان) که تا 107 کيلومتري جنوب اين شهر پيش‌آمده بود، آماده کرده و اين تيپ از بيم مقابله، در جلگة «راين» و دامنة کوه هراز، دست به سنگربندي زده است؛ لشکر خوزستان بدون توجه به بخشنامه «نخجوان- رياضي» با نيروهاي متجاوز انگليس درگير شده و زدوخورد ادامه دارد؛ لشکر تبريز هم به دو قسمت شده؛ قسمتي با توپخانه لشکر از بيراهه براي دفاع از تهران روانه پايتخت شده و قسمت ديگر ترجيح داده که به‌جاي تسليم شدن به نيروهاي شوروي، به ترکيه «بي‌طرف» عقب‌نشيني کند. در تهران، خلبانان پايگاه قلعه‌مرغي که بر ضد فرماندة سابق خود که به آنان دستور رفتن به منازلشان را داده بود، شورش کرده بودند و تعدادي از هواپيماها را در «يافت‌آباد» فرود آورده و زير درخت‌ها استتار کرده بودند تا به‌موقع از آن استفاده کنند.کارشناسان نظامي بي‌طرف و نگارندگان تاريخ‌هاي نظامي به‌صراحت نوشته‌اند که اگر خيانت اواخر اوت در ايران صورت نگرفته بود، در آن زمان شوروي و انگلستان آن نيروي نظامي اضافي را نداشتند که بتوانند از عهده ارتش ايران‌ که با انضباط سخت آموزش‌ديده بود برآيند؛ زيرا که شوروي در برابر آلمان حالت دفاعي توأم با عقب‌نشيني درپيش‌گرفته، لنينگراد به محاصرة آلماني‌ها افتاده و انگلستان در شمال افريقا و اروپا با آلمان و در خاور دور با ژاپن درگير بود و فنّاوري نظامي تا آن حد پيشرفته نبود که ايران فاقد آن باشد و در آن زمان حتي ايران اگر مي‌خواست مي‌توانست به سرزمين‌هاي مجاور خود که جز ترکيه و افغانستان زير سلطه قدرت‌هاي اروپايي بودند تعرض کند. چرچيل در خاطرات خود اعتراف کرده است که براي حمله به ايران با زحمت بسيار توانسته بود 3500 تا 5000 سرباز عمدتاً هندي جمع‌آوري کند» (آراسته، نيک‌فرد، 1393: 38 و 39).
در بررسي اسناد، مدارک و منابع تاريخي در خصوص نيروي دريايي ايران و تجزيه‌وتحليل عملکرد متفقين و همچنين نيروي دريايي ايران، موارد زير به‌عنوان برخي دلايل اصلي شکست نيروي دريايي ايران در برابر متفقين قابل‌توجه است.
قطع ارتباط
«ارتباطات » مسئله‌اي مهم براي کسب و يا تداوم موفقيت در هر سازمان نظامي به شمار مي‌رود. «ارتباط»  به‌عنوان يکي از اجزاي مهم «فرماندهي و کنترل» درصحنة نبرد محسوب مي‌شود. سازمان نظامي بدون ارتباط، سازماني از پيش شکست‌خورده محسوب مي‌شود.شکست نظامي در برابر انگليسي‌ها در جنوب نيز دلايل مختلفي داشت. يکي از مهم‌ترين دلايل آن قطع ارتباط بود. درواقع قطع ارتباط منجر به فروپاشي فرماندهي نيروهاي ايراني شد.
به‌محض شروع حملة انگليسي‌ها، برق آبادان قطع شد. تلفن‌هاي پادگان‌ها که از سيم‌هاي شرکت نفت استفاده مي‌کرد از کار بازماند. به‌همين‌دليل کلية ارتباط به‌يک‌باره قطع و به دست عوامل بيگانه، تمام سيم‌هاي تلفني که به سمت هنگ مي‌آمد، بريده شد و همين مسئله عامل فروپاشي ساختاري نيروهاي مقاوم در برابر انگليسي‌ها شد (خليلي، 1323: 61).
 ضعف در تعمير  و نگهداري 
يکي ديگر از دلايل شکست نيروي دريايي در برابر انگليسي‌ها ضعف در تعمير و نگهداري تجهيزات نيروي دريايي بود. کاهش توان رزمي نيروي دريايي به دليل ضعف در تعمير و نگهداري ‌انکارناپذير است. در آن سال‌ها بيشتر ناوهاي ايران براي تعمير سالانه به کشور ايتاليا فرستاده مي‌شدند؛ ولي به دليل وقوع جنگ جهاني دوم، حدود دو سال بود که امکان ارسال قطعات و تجهيزات دريايي به ايتاليا و فراتر از آن حتي امکان آوردن وسايل موردنياز براي تعمير اين ناوها وجود نداشت.
ادامه دارد...
بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه