بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم

رضا جهانفر
بخش سی و هفتم
پوشيدن لباس شخصي در خارج از پادگان
بايندر بر اين باور بود که براي حفظ شئون افسري بايستي پس از خدمت و در ساعات فراغت از لباس شخصي استفاده نمود تا حرمت لباس نظامي خدشه‌دار نشود. وي مي‌گفت که «پوشيدن لباس شخصي خطا نيست. خطاکار آن افسري است که هنگام راه رفتن در خيابان قد را راست ننموده و با خمودگي و کسالت با اين لباس [نظامي] در انظار ديگران راه مي‌رود، بايستي در اين لباس هميشه شاد بود و خندان، بايد هميشه با سينه سپر راه رفت، بايد افسر شخصيت خود را درهرحال نشان داده و ثابت کند [که] او مدافع آزادي و حقوق ميهن است...براي حفظ شئون ارتش بايستي لباس آزاد و حتي پوشيدن لباس افسري در غير از ساعات خدمت براي افسران ممنوع شود» (خليلي، 1323: 110). اين در حالي بود که ديدگاه رضاشاه دقيقاً برخلاف نظر بايندر بود. رضاشاه بر اين اعتقاد بود که «...تغيير لباس برخلاف قانون است. صاحب‌منصب نبايد لباس سيويل (شخصي) بپوشد. نه در شب‌نشيني و نه در غير شب‌نشيني. هر لباسي که مقرر است بايد بپوشد» (خليلي، 1323: 106).
پرهيز از ورود به سياست و تشويق 
به جانبازي براي ميهن
وي داراي اين ديدگاه بود که يک نظامي نبايد در امور سياسي دخالت کند. برابر اظهارات غلامعلي بايندر «ما را با سياست سروکاري نيست. ما سربازيم و سرباز از کلمه‌اش پيداست... ممکن است زنان، دختران و پيران سال‌خورده از جنگ واهمه داشته باشند؛ ولي من و شما چه واهمه داريم؟ روزي که بايد براي آمال ملي خودمان جان را نثار کنيم، بايستي نثار کرد... زخم گلوله براي سرباز بالاترين افتخار است. کشته‌شدن در ميدان جنگ به‌مراتب گواراتر از مرگ در بستر راحت و يا در آغوش خانواده و پدر و مادر است... بايستي براي پيشرفت ميهن عزيزمان از بذل جان خودداري نکنيم» (خليلي، 1323: 111 الي 115).
تلاش براي تشکيل نيروي دريايي نوين ايران
غلامعلي بايندر در درجه سرگردي و در سال 1310 مسئوليت فرماندهي هنگ توپخانه لشکر يک مرکز را عهده‌دار بود. در آن سال از وي خواسته شد که براي طي دوره آموزشي دريايي به همراه دويست نفر ديگر به ايتاليا برود. اين سفر مقدمه تشکيل نيروي دريايي نوين ايران بود. اين گروه پس از پايان دوره آموزشي به همراه ناوهاي خريداري‌شده جديد به کشور بازگشت. ازاين‌پس ناوهاي ايراني با اقتدار در خليج‌فارس و درياي عمان به انجام مأموريت‌هاي خود پرداختند. يکي از اولين مناصب رسمي غلامعلي بايندر مسئوليت کفالت نيروي دريايي جنوب در سال 1310 هجري شمسي بود.‌
 در 1312 بندر باسعيدو در جزيره قشم را از وجود اشغالگران انگليسي پاک مي‌کند و پرچم انگليس در اين جزيره را پايين مي‌آورد و پرچم ايران را برافراشته مي‌کند. انگليس و حکومت مرکزي اين رشادت غلامعلي بايندر را با سرزنش و اتهامات گوناگون پاسخ مي‌دهند.  افزايش تسلط و تقويت حاکميت ايران بر اروندرود از ديگر نتايج حضور غلامعلي بايندر در خليج‌فارس است. وي نمايندگي ستاد ارتش و معاونت کميسيون تحديد حدود ايران و عراق را عهده‌دار بود. در سال 1315 غلامعلي بايندر به‌عنوان اولين فرماندة نيروي دريايي نوين ايران به درجة ناخدا يکمي (سرهنگي) ارتقا يافت و چهار سال بعد به درجة درياداري (سرتيپي) رسيد. شهيد غلامعلي بايندر دو روز قبل از شهادت علاوه بر مسئوليت فرماندهي نيروي دريايي، به‌عنوان فرماندهي کل منطقه جنوب خوزستان معرفي شد و تيپ مستقل مرزي را تحت امر خود درآورد.
بومي‌سازي آموزش در نيروي دريايي
يکي از اقدامات شهيد غلامعلي بايندر، بومي‌سازي آموزش‌هاي دريانوردي نظامي و توليد محتواي علمي بومي در دريانوردي است. جزوات آموزشي متعددي در حوزه آموزش دريانوردي نظامي تأليف و منتشر شد.
جزوه آموزشي بي‌سيم در مرکز آموزش نيروي دريايي در سال 1313
ارزيابي دقيق کارکنان نيروي دريايي
مدارک موجود در پرونده خدمتي برخي از کارکنان نيروي دريايي در دهه منتهي به 1320 نشان‌دهندة دقت عمل شهيد غلامعلي بايندر در ارزيابي کارکنان است. وي در ارزيابي‌ها واقعيت‌ها را مدنظر قرار داده و از برخورد سليقه‌اي پرهيز مي‌کند. سند زير ارزيابي ستوان برنج‌چي از کارکنان فني نيروي دريايي توسط شهيد غلامعلي بايندر بشمار مي‌رود.
ادامه دارد...
بررسی و تحلیل عملکرد نیروی دریایی  ایران در جنگ جهانی دوم
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه