این آخرین حادثه نخواهد بود!
​​​​​​​گروه راهبردی- انفجار در بندر شهید رجایی، چنان دل‌خراش بود که احساسات عموم مردم ایران را جریحه‌دار کرد و زیان‌های عمده سیاسی- اجتماعی و اقتصادی به بار آورد. اما حسن این انفجار وحشتناک  این است که همه متوجه سوءمدیریت در بنادر کشور و ضرورت بازنگری جدی در بهسازی مدیریت بنادر شدند. گرچه پیش از این، اقدام شایسته قوه قضاییه در افشای وضعیت اسفناک بنادر تلنگر مهمی به مسئولان زد؛ اما گویا مساله را جدی نگرفتند و هم‌چنان همان رویه سابق مبنی بر انتصاب حزبی و سیاسی بی‌توجه به تخصص ادامه یافت تا این حادثه غم‌انگیز رخ بدهد و خسارت سنگینی وارد شود. 

اصلاح مدیریت بنادر
اکنون این انتظار عامه مردم ایران است که در تمامی ارکان تخصصی حوزه دریا، تخصص‌گرایی  شود. آن‌چه  اکنون به  شدت و حدت هر چه تمام‌تر شاهد آن هستیم، انتصاب‌های حزبی و سیاسی است تا انتصاب تخصصی و نتیجه این  فاجعه و سپس فجایع بعدی خواهد بود. همان‌گونه که افشاگری قوه قضاییه، عبرت نشد، هراس می رود که این فاجعه هم لاپوشانی شود و عبرت نشود و تغییرات گسترده و منطقی و حرفه‌ای به دنبال نداشته باشد. 

کارکنان بندر چه می‌گویند؟
پیام‌ها و نامه‌های  متعددی ازکنشگران بنادر مختلف کشور – به خصوص بندر شهید رجایی- به دفتر روزنامه دریایی اقتصادسرآمد رسیده است که همگی یک وجه مشترک دارند و آن وجود برخی سوءمدیریت و بحران مدیریت در بنادر است که این هراس را به دل می‌اندازد که این آخرین انفجار نخواهد بود و فجایع دیگری در نوبت رخ‌دادن  هستند تا مگر دولت چهاردهم کاری کند و در گام اول به بحران مدیریت بنادر کشور پایان دهد. 

مدیریت ناکارآمد
یکی  از کارکنان با سابقه بندر شهید رجایی برای روزنامه اقتصاد سرآمد نوشته است: 
«متاسفانه در طی سالیان اخیر، علی‌الخصوص دوران مدیریت کل بنادر و دریانوردی استان هرمزگان با کنار زدن افراد متخصص و با تجربه و هم‌زمان ابقا و انتصاب افراد کم تجربه و نامتخصص در حوزه‌های حساس بندر شهید رجایی باعث چنین سانحه‌ای گردید؛ اما مهمترین زنگ خطر پنهان این است که سوانحی از این دست نیز اتفاق خواهد افتاد، اگر تغییر روشی در عزل و نصب های پست های حساس پیش نیاید؛ علی ایحال می پردازیم به سانحه و نقش مسئولان مرتبط بندرشهید رجایی در این رخ‌داد غم‌انگیز: 
پذیرش کالای خطرناک، آن هم کلاس یک که کاملا ممنوع بوده که متاسفانه توسط معاونت بندری شهید رجایی دستور تخلیه داده می شود، آن‌هم، نه در ترمینال مخصوص کالاهای خطرناک، بلکه ترمینال کالاهای عمومی!
 کسی (...) بدون تجربه و تحصیلات مرتبط در حوزه امور بندری، توسط مدیر کل به سمت(...) مهم بندری بزرگ‌ترین بندر تجاری ایران گماره می شود!
در تصاویر ارسالی از فعالیت آتش نشانان مشخص گردید به‌جز کالاهای خطرناک کلاس یک، تعدادی کانتینر کلاس سه و چهار ( قیر و سیلندر گاز) در ترمینال عمومی که غالبا محل کالاهای اساسی است، چیدمان و نگهداری شده است!
 عدم نظارت صحیح مسئول ایمنی توسط مسئولی که(...) بدون داشتن صلاحیت و شایستگی در پست HSE  ریاست می کند، که ایشان هم توسط مدیر کل بندر منتصب می شوند، نشان از سوءنظارت بر چرخه انبارداری صحیح و رعایت ایمنی بر اساس استانداردها دارد. 

ورود روزانه کارگران بدون مجوز به بندر 
 مهم‌ترین بخش بندر و جالب از آن‌هم به‌کارگیری آن‌ها برای استریپ و تخلیه و بارگیری، عدم نظارت مسئول حراست بندر و یگان حفاظت که هر دوی این‌ها نیز توسط مدیرکل بندر گمارده شده‌اند و کمترین آشنایی حتی با حوزه کاری و جغرافیای بندر ندارند.
چیدمان غلط و اشتباه در بکارگیری تجهیزات مرتبط برای جابجایی محتویات کانتینر ( کالای خطرناک) توسط اپراتور _ عدم نظارت صحیح و مستمر مسئول ترمینال کانتینری و عدم بررسی چیدمان کانتینرها در محوطه و اشکالات بسیار بیشتری در این سانحه به چشم می‌خورد منتها به موارد مهم و ترک فعل برخی مسئولان اشاره کردم و از شما دوست گرانقدر توقع نشر مطالب از دیدگاه فردی که بیست سال سابقه عملیاتی و تحصیلات مرتبط در بنادر خوزستان، هرمزگان و چابهار دارد، را دارم تا رسالت خود را به نحو احسن انجام دهید.
این به‌عنوان آخرین سانحه فاجعه بار نخواهد بود، از من به یادگار داشته باشید؛ اما نگذارید زیر ساخت‌های اقتصادی، سرمایه‌های انسانی از این منطقه مهاجرت کنند. بدون تبعیض در بومی‌گری و غیر بومی، می‌بایست در پست‌های حساس از شایسه سالاری کمک گرفت، نه صرفا پشتوانه گروه سیاسی، پیشینه اجتماعی و صرفا مدیر بومی بزرگترین آفت در اداره کل بنادر هرمزگان به چشم می‌خورد.
بیایید همان‌طور که تمامی ایرانیان برای بندرعباس خالصانه همکاری و  هم‌دردی کردند، با عزل و نصب های سیاسی در بندر رجایی و دیگر بنادر زیر مجموعه مبارزه کنیم. تبعیض زبان، لهجه، همشهری، نژاد، پشتوانه سیاسی، قومیت، رنگ و.... را بگذاریم کنار و به مهر، مملکت خویش را کنیم آباد. 
ضمنا چند سوال اساسی و به جا مانده در ذهن شما کنشگران همواره باید باشد تا بلکه بتوان آینده را تصور و از فاجعه احتمالی بعدی جلوگیری کرد. این سوالات در حقیقت نشانه ها هستند:
وضعیت مگا پورت کوه مبارک چه شد؟ 
وضعیت بندر نخل ناخدا چه شد با آن همه سرمایه و معضلات زیست محیطی؟ 
 وضعیت و نحوه گردشگری در جزایر بکر از جمله هرمز، شیدور، لارک چگونه است؟ 
 وضعیت ترانزیت بندر لنگه چه شد که 20 درصد ترانزیت از لنگه به ام‌القصر مهاجرت کرد؟ 
و دیگر موارد که هر کدام قصه خود را دارد به اختصار اشاره می کنم:
 اسکه‌ای غیر ایمن بندر پهل، مارینای بندر شهید حقانی، 
فرسودگی ناوگان مسافری دریایی، 
کانال دسترسی به بندر خمیر، 
عدم وجود اسکله مناسب و پسکرانه بندر لنگه، 
مشکلات عملیاتی بندر پارسیان، 
عدم پروتکل مناسب برای جزیره شیدور، 
توسعه سواحل مکران، 
مگا پورت، تقاطع غیر هم سطح بزرگراه شهید رجایی، ترافیک بندری  بنادر باهنر و لنگه و ... 
(امضاء محفوظ)
در نامه‌ای که یک هموطن از بندر شهید رجایی فرستاده و ما نام ایشان و چند اسم دیگر که در نامه بود را حذف کردیم تا قابل انتشار باشد. افشای نام و عنوان افراد را منوط می کنیم به هیات بررسی که در حال بازرسی و کشف حقایق فاجعه بندر شهید رجایی. اما به طور کلی، دو نکته مهم در این نامه هست، یکی دغدغه کارکنان بندر و همه مردم ایران که اغلب قادر به بیان واضح و روشن آن نیستند و دیگر وضعیت بغرنج مدیریت منابع و بنادر در سطح کشور که باعث شده به نقاط اوج بحران رسیده و هر آن منتظر یک فاجعه در هر کدام از بنادر باشیم. بنادری که به معنای واقعی کلمه به جای بندر به انبار کالاها و تل انبار کوهی از کانتینرها بدون هیچ روش علمی و بدون هیچ حساب و کتاب شفاف تبدیل شده‌اند. 
به جد امیدواریم که هر چه سریع تر وضعیت مدیریت در بنادر بهبود یافته و با رفتار حرفه ای و تخصص گرایی، بنادر را از بحران خارج کرده و به سرآمدی و بهره‌وری کامل برسانیم. 
علی ایحال، ما در روزنامه دریایی اقتصادسرآمد آمادگی انتشار ویژه پاسخ به پرسش‌های فوق راداریم، مدیرکل وقت یا به انتخاب ایشان هر مقام و منصب بنادر و دریانوردی استان هرمزگان پاسخگوی این موراد باشند تا ضمن تنویر افکار عمومی و جامعه دریایی ابهامات موجود از بین بروند.