دلایل راهبردی‌ حمایت کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران

گروه بین‌الملل- رضا رضایی- در ۱۳ژوئن ۲۰۲۵، اسرائیل حمله‌ای عمدی و هماهنگ را در چندین استان ایران آغاز کرد و زیرساخت‌های کلیدی نظامی، علمی و انرژی را هدف قرار داد. این حمله نشان‌دهنده تشدید قابل‌توجه تنش‌ها و نشان‌دهنده تغییر راهبرد در دکترین اسرائیل، از مهار پیشگیرانه به تخریب استراتژیک بود.
به گزارش روزنامه اقتصادسرآمد، تحولات بعدی شامل حملات هوایی اسرائیل به دارایی‌های حیاتی انرژی ایران، به‌ویژه میدان گازی پارس‌جنوبی به‌عنوان بزرگ‌ترین ذخایر گاز طبیعی جهان و مشترک با قطر بود. در پاسخ و طبق گزارش‌ها، ایران موشک‌های بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد و به مقر واحد ۸۲۰۰ وابسته به موساد در هرتزلیا و سایر اهداف نظامی رژیم حمله کرد. چنین اقداماتی مستقیماً حس امنیت داخلی اسرائیل را به چالش کشیده و ممکن است درک آن از تهدید داخلی را تغییر دهد.
به گزارش اسپیشیال اوراسیا؛ چهل‌وهشتمین نشست فوق‌العاده وزیران امور خارجه شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC) حمله اسرائیل را محکوم کرد و آن را نقض آشکار منشور سازمان ملل و قوانین بین‌المللی دانست. شورای همکاری خلیج‌فارس نقض حاکمیت ایران را تهدیدی جدی برای ثبات منطقه‌ای توصیف کرد و همچنین نسبت به خطرات انسانی و زیست‌محیطی ناشی از حملات احتمالی به تأسیسات هسته‌ای هشدار داد. شورا از مذاکرات هسته‌ای جاری بین ایران و ایالات متحده، با میانجیگری عمان، حمایت کرد و بر نیاز مبرم به ایمن‌سازی مسیرهای دریایی و محافظت از زیرساخت‌های نفتی در برابر تهدیدات فزاینده تأکید کرد. ترکیه نیز با صدور بیانیه‌ای شدیداللحن، اسرائیل را به حمایت نامحدود قدرت‌های غربی متهم کرد. رئیس‌جمهور اردوغان از برنامه‌هایی برای افزایش قابل‌توجه ذخایر موشک‌های میان‌برد و دوربرد ترکیه برای رسیدن به «سطح بازدارندگی» 
خبر داد. 
سناریوی ژئوپلیتیکی جنگ
حمایت علنی ولیعهد عربستان از ایران،که از زمان انقلاب ۱۹۷۹ بی‌سابقه بوده، نشان‌دهنده تغییر اساسی در صف‌بندی خلیج‌فارس است. این امر احتمالاً موقتی و تاکتیکی است، اما محاسبه ریاض مبنی بر اینکه تجاوز اسرائیل اکنون تهدیدی بر ثبات منطقه‌ای و چشم‌انداز اقتصادی آن‌ها (چشم‌انداز ۲۰۳۰) بوده، نمایان می‌کند. این کشور خود را به‌عنوان یک نیروی ثبات ‌بخش منطقه‌ای و نه یک بازیگر همسو با غرب معرفی می‌کند. عربستان سعودی در بیانیه‌ای ایران را کشوری برادر توصیف کرد و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در تماس تلفنی با مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، اعلام کرد که تمام جهان اسلام در حال حاضر در حمایت از ایران متحد است.
پاکستان همچنین حمایت قاطع خود را از ایران ابراز کرد. فراخوان اسلام‌آباد برای وحدت مسلمانان، هویت بلوک نوظهوری را تقویت می‌کند که فراتر از شکاف‌های سنی و شیعه است. این امر می‌تواند به چندجانبه‌گرایی موقت بین کشورهای با اکثریت مسلمان در مجامع بین‌المللی منجر شود و تلاش‌های دیپلماتیک ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف کند.
همسویی عربستان سعودی با ایران، مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل که به پیشرفت در آتش‌بس معتبر و گام‌های معنادار به سوی تشکیل کشور فلسطین گره خورده بود، عملاً متوقف و با سیاست خاورمیانه‌ای واشنگتن اصطکاک ایجاد می‌کند. همسویی دولت ترامپ با اسرائیل ممکن است اعتبار ایالات متحده را به‌عنوان یک میانجی بی‌طرف از بین ببرد.

دلیل نگرانی همسایگان ایران
اسرائیل درست قبل از دور نهایی مذاکرات، حمله به ایران را آغاز کرد و هدفش دستیابی به نابودی برنامه هسته‌ای ایران و وادار کردن ایالات متحده به ورود به جنگ بود. اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به‌طور فزاینده‌ای از گسترش بالقوه درگیری در سراسر منطقه نگران هستند. عملیات اسرائیل نگرانی‌های جدی را در خاورمیانه در مورد جاه‌طلبی‌های توسعه‌طلبانه تل‌آویو و حمایت بی‌قید و شرط قدرت‌های غربی از آن ایجاد کرده است.
علاوه‌بر این، حمله اسرائیل به میدان گازی پارس‌جنوبی به‌ویژه کشورهای صادرکننده عمده نفت و گاز را نگران کرده است. این اقدام، همراه با تهدیدهای ایران برای بستن تنگه‌هرمز، به‌عنوان گلوگاه حیاتی برای حمل‌ونقل نفت جهانی، خطر شوک بزرگ به بازار انرژی را به میزان قابل‌توجهی افزایش داده است.
محکومیت فزاینده و صریح ترکیه از اقدامات اسرائیل در غزه، اگرچه هنوز با اقدامات اساسی مانند تعلیق توافقات دوجانبه انرژی یا تجاری همراه نشده است، اما نشان‌دهنده یک چرخش بالقوه در موضع منطقه‌ای آنکاراست. چنین تحولاتی می‌تواند انسجام ناتو را تحت تأثیر قرار دهد، به‌ویژه که به نظر می‌رسد بروکسل تمایلی به اعمال استانداردهای قانونی بین‌المللی در مورد متحدان استراتژیک مانند اسرائیل ندارد. انتقاد ترکیه از حمایت غرب از اسرائیل احتمالا نشان‌دهنده کاهش همکاری با ناتو در برخی امور اطلاعاتی یا امنیتی، به‌ویژه نظارت دریایی و شرق مدیترانه باشد. این امر انسجام ناتو را تضعیف کرده و محاسبات استراتژیک غرب را در خاورمیانه و اروپای‌شرقی پیچیده می‌کند. در مجموع، شرکای ایالات متحده که اکثریت آن‌ها مسلمان هستند با یک معضل استراتژیک روبه‌رو هستند یا با دستور کار منطقه‌ای واشنگتن همسو باشند یا مشروعیت خود را در داخل و در درون بلوک سازمان همکاری اسلامی حفظ کنند.

نتیجه‌گیری
بسیاری از بازیگران منطقه‌ای، موضع سیاست خارجی اسرائیل را مغایر با قوانین بین‌المللی و مضر برای منافع استراتژیک خود می‌دانند. هدف قراردادن یک میدان مشترک قطر و ایران، نشان‌دهنده تشدید تنش در حوزه انرژی است که زنجیره‌های تأمین گاز طبیعی مایع جهانی را تهدید می‌کند و خطر تخریب زیرساخت‌های انرژی خلیج‌فارس را افزایش می‌دهد. تهدیدهای ایران برای بستن تنگه‌هرمز باید محتمل تلقی شود، به‌خصوص اگر زیرساخت‌های ارزشمند بیشتری هدف قرار گیرند. یک اختلال موقت می‌تواند قیمت جهانی نفت را افزایش دهد و واکنش‌های اضطراری از سوی آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) و نیروی دریایی ناتو را برانگیزد.
اعتبار منطقه‌ای غرب، به‌ویژه ایالات متحده، به‌شدت تحت فشار است. حمایت بی‌قید و شرط غرب از اسرائیل نگرانی‌های جدی را در میان کشورهای منطقه برانگیخته است، چراکه اکنون بیم آن دارند که خود به اهداف بعدی اقدامات نظامی تل‌آویو تبدیل شوند. این وضعیت مستلزم نظارت دقیق بر وضعیت نظامی شورای همکاری خلیج‌فارس، اقدامات تلافی‌جویانه ایران، تولیدات دفاعی ترکیه و تنظیم مجدد دیپلماتیک-استراتژیک ایالات 
متحده است.
دلایل راهبردی‌  حمایت کشورهای حاشیه خلیج فارس از ایران
ارسال دیدگاه
اخبار روز
ضمیمه