تاریخ انتشار:1404/5/24
حکمرانی مبتنی بر اقتصاد فرهنگی، نسخه مدیریتی فراموش شده در قشم

به بهانه انتخاب قریب‌الوقوع مدیرعامل جدید منطقه آزاد؛

حکمرانی مبتنی بر اقتصاد فرهنگی، نسخه مدیریتی فراموش شده در قشم

اقتصادسرآمد- مریم اطیابی - چند هفته پیش از آغاز جنگ ۱۲ روزه فرصتی دست داد تا سفری به جزیره قشم داشته باشیم و با اهالی بومی و جامعه محلی منطقه از نزدیک گفت و گو کنیم.

به گزارش اقتصادسرآمد، در آن هنگام قرار بود ارزیابان شبکه جهانی ژئوپارکهای یونسکو چند صباحی بعد راهی قشم، نخستین ژئوپارک خاورمیانه با پیشینه ۲۰ ساله، شوند و به ارزیابی آن بپردازند. جنگ که آغاز شد طبیعتا ارزیابان هم راهی قشم نمی‌شدند اما چند روز پس از توقف جنگ، مدیر متخصص ژئوپارک که کارنامه نسبتا موفقی داشت، به دلیل بی تدبیری و کج سلیقگی مدیران ارشد سازمان منطقه آزاد، تغییر کرد[برکنار شد!]؛ تغییری که نخبگان محلی، صاحب نظران ملی، حتی کارشناسان ژئوپارک و اهالی جامعه محلی منطقه را تاحدودی نگران می‌کرد.
 
چرا که هرچند سایه جنگ منتج به عدم حضور ارزیابان یونسکو در منطقه شد، اما مردم و کارشناسان که سالها برای این ژئو پارک زحمت کشیده بودند نمی‌خواستند ریسک‌پذیری مدیریتی این ژئوپارک افزایش یابد و آزمون و خطاها خدشه‌ای به کارنامه ژئو پارک وارد کند؛ زیرا همین تجربه منفی در اوایل دهه ۹۰ خورشیدی باعث دریافت کارت زرد و به دنبال آن، کارت قرمز منتهی به خروج قشم از شبکه جهانی ژئوپارک های یونسکو شد!
 
 این سطح از دغدغه‌مندی مردم بومی و کارشناسان و متخصصان توسعه جوامع محلی، نشان از آن داشت که اهالی قشم به خوبی با معنای ارزشمندی دارایی های تمدنی و داشته‌های طبیعی و فرهنگی خود عجین هستند و در زمینه حفاظت از آن برای انتقال و بهره‌برداری نسل های بعد هم کوششگری و ابتکار عمل دارند.
 
حالا کمتر از یکماه پس از زلزله مدیریتی در ژئوپارک، خبر می‌رسد که این‌ بار قرار است مدیر عامل منطقه آزاد قشم و به تبع آن، احتمالا تیم مدیران میانی این سازمان هم اصولاً تغییر کند.
 
 آنچه نگارنده در این سفر کوتاه به جغرافیای تنگه هرمز، از ساختار و بازیگران مدیریت در منطقه آزاد قشم دریافت کرد، فاصله معنادار بین نگاه حکمرانی در منطقه و نگاه قشموندان و جامعه محلی است.
 
بومیان، مدیران مناطق آزاد را طی سالیان سال افرادی می‌دانستند که چند صباحی از سوی دولت‌ها در بده بستان‌های سیاسی راهی این مناطق می‌شوند؛ افرادی اعزام شده از مرکز حکمرانی بدون چشم‌انداز مدیریتی، تخصص گرایی و درکی صحیح از سرزمین وسیع و صاحب تاریخ به نام قشم.
 
آنها هر چند با وعده ها و شعارهای خوش رنگ و لعاب راهی قشم می‌شوند اما در روزمرگی سیاسی فراموش می‌کنند که اینجا یکی از مرزهای هویتی ایران است و زندگی مردمش با خلیج فارس عجین شده است؛ و از طرف دیگر در معرض مستقیم با رقابت های منطقه ای هستند؛ تبلیغات پرزرق و برق حکمرانی های موفق شیخ نشینان همسایه و بحران هویت و سبک زندگی ناشی از مقایسه وضع موجود قشم با دولت‌شهرهای آن سوی آبها.
 
 اما همچنان قشمی ها پایبندی ویژه ای نسبت به سنت ها و سبک زندگی اصیل خود دارند؛ در این راستا به نظر می‌رسد مردم بومی، علاقه‌مندان به توسعه پایدار و حفظ زندگی بومی چندین گام جلوتر از حکمراناند. حکمرانانی که هنوز برای همه مردمان ساکن جزیره قشم در روستاهای مختلف زیرساخت های جاده، مسکن، آب و بهداشت فراهم نکرده اند و هنوز قشم یک بیمارستان در قد و قامت منطقه آزاد توسعه یافته ندارد؛ بهانه شان هم یک دلیل عجیب و غریب است: «چندگانگی حاکمیت»، از یکسو فرمانداری نماینده دولت محلی سرزمین اصلی است و از سوی دیگر مدل های جدیدتر حکمرانی همچون منطقه آزاد و منطقه ویژه، مردم را گرفتار یک شبکه پیچیده تارعنکبوتی کرده است!
 
 شاید پس از ۳۵ سال از بنیانگذاری مدل دولت-شرکتی منطقه آزاد، وقت آن رسیده تا پیش از آن که قشم هم مانند کیش، اسیر توسعه ناپایدار بیشتری شود، این بار حکمرانی محلی مبتنی بر «اقتصاد فرهنگی» برای آن شکل بگیرد.
 
 مردمان صبور قشم که دلی به وسعت دریا دارند، در کنار مدلی از توسعه گری پایدار به نام «ژئوپارک» یاد گرفته‌اند که به سبک زندگی، لباس، غذا، آداب و رسوم، مدیریت منابع آب، پیشینه تجارت و دریانوردی خود افتخار کنند، جنگل های حرا به عنوان یکی از ذخایر زیست کره را حفظ کنند و‌ گسترش دهند و حتی در روستاها و شهرهایی مانند لافت، طبل، سهیلی، کورزین، گوران، برکه خلف، سلخ، چاهو و جزیره هنگام خیلی وقت است که اهالی جامعه محلی آستین بالا زده‌اند و با ایجاد بومگردی‌ها، کشتی‌های تفریحی، پذیرایی از گردشگران به سبک بومی، احیای لنج های چوبی قدیمی یا مرمت و احیا بافت تاریخی، ترویج صنایع دستی و توسعه صنایع خلاق برای بانوان محلی به دنبال توسعه‌ای از نوع فرهنگی هستند؛ توسعه‌ای که هم به رشد اقتصادی و هم به حفظ و ارتقای فرهنگ و هویت ملی کمک می‌کند.
مردم قشم به این درک رسیده‌اند که توسعه صنایع فرهنگی می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و افزایش درآمدزایی در جامعه منجر شود.  همچنین این رویکرد می‌تواند به حفظ و ترویج میراث فرهنگی و هویت ملی کمک کند.
 
از سویی فعالیت‌های فرهنگی می‌توانند به ایجاد حس هویت مشترک و افزایش همبستگی اجتماعی کمک کنند.
آنها در ضمیر ناخودآگاه خود به یک تاب‌آوری جمعی رسیده‌اند و ناخواسته می‌دانند جوامع با تکیه بر دارایی های تمدنی و منابع فرهنگی خود می‌توانند در برابر چالش‌ها و بحران‌ها مقاوم‌تر باشند.
 
 سازمان منطقه آزاد قشم با خلاف مدل های حکمرانی محلی در سرزمین اصلی ( مثلاً بندرعباس) که در قالب ساختار معیوب استانداری، فرمانداری و دستگاه های اجرایی همپیوند با وزارتخانه ها هستند، به صورت مدل حکمرانی شرکتی «درآمد- هزینه» اداره می شود و از واریز درآمد به خزانه دولت معاف است؛ آنچه در این بین، مفقود است، توزیع عادلانه ثروت و درآمد بین مردم جزیره و توسعه عمران و آبادانی در ۶۹ شهر و روستای این جزیره است‌. قشم به لحاظ منابع، از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس چیزی کم ندارد که هیچ تاریخ ایران با آن عجین شده است.
 
 شاید این بار که با استقرار کامل دولت چهاردهم قرار است تشکیلات منطقه آزاد قشم هم دچار دگرگونی مدیریتی شود، با انتخاب مدیرعاملی با دیدگاه حکمرانی اقتصاد مبتنی بر فرهنگ بتوان تحول جدیدی در قشم رقم بخورد که رضایتمندی جامعه محلی را نیز به دنبال داشته باشد.
منبع: میراث باشی
 

برچسب ها : منطقه آزاد اقتصادسرآمد اقتصاد فرهنگی

اخبار روز
ضمیمه