تاریخ انتشار:1404/8/29
اتصال ریلی چین -اروپا از مسیر ایران ممکن می‌شود؟

«سرآمد» بررسی می‌کند؛

اتصال ریلی چین -اروپا از مسیر ایران ممکن می‌شود؟

اقتصادسرآمد- سعید قلیچی- «افزایش ظرفیت زیرساخت‌های حمل‌ونقلی در ایران برای توسعه ترانزیت در مسیر شرقی-غربی، هم‌راستا با راهبردهای ابتکار کمربند راه، سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران است. با تکمیل مسیر ریلی، راهبردی مرند- چشم ثریا که شبکه ریلی ایران را به شبکه ریلی ترکیه متصل می‌کند، شاخه جنوبی جاده ابریشم به کریدوری تمام‌ریلی مبدل می‌شود و پیوستگی شبکه ریلی از چین تا اروپا و انتقال سریع و ارزان انواع بار با حداقل توقف را تضمین می‌کند». این جملات بخشی از صحبت‌های فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران است. او این صحبت‌ها را در دومین نشست بین‌المللی اتصال ریلی چین به اروپا مطرح کرده است.

به گزارش «اقتصاد سرآمد»، در ماه‌های اخیر مذاکرات اولیه میان ایران و چین و برنامه‌ریزی‌هایی برای توسعه یک مسیر ریلی که چین را از طریق خاک ایران به بازارهای اروپایی متصل کند، شدت گرفته است. موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران به عنوان یکی از نقاط کلیدی در اتصال کریدورهای بین‌المللی این موقعیت را ایجاد کرده است که بتواند به ‌عنوان یکی از محورهای اصلی در کریدورهای بین‌المللی با محوریت چین به ایفای نقش بپردازد. در این میان، کارشناسان معتقدند که نارسایی‌های زیرساختی و سال‌ها عقب‌ماندگی در حوزه سرمایه‌گذاری موجب شده تا چالش‌های عملیاتی قابل‌توجهی بر سر راه تبدیل ایران به محل اتصال کریدورهای بین‌المللی قرار گیرد.
پروژه ریلی خواف-هرات که بخشی از آن طی سال‌های گذشته به بهره‌برداری رسیده است، با وجود چالش‌های سیاسی و امنیتی، این روزها در مرحله توسعه و تکمیل قرار دارد. فعال‌شدن کامل این محور یکی از برنامه‌هایی است که در صورت اجرایی‌شدن، می‌تواند زمان و هزینه حمل‌ونقل کالا از چین به اروپا را تا ۳۰درصد کاهش دهد؛ رقمی که در محاسبات اقتصادی ترانزیت بین‌المللی، تفاوتی تعیین‌کننده به ‌حساب می‌آید. همچنین با توسعه زیرساخت‌های لجستیکی در مسیر خواف، تایباد و ایستگاه‌های مرزی، ایران می‌تواند نقش محوری در انتقال کالاهای صادراتی افغانستان‌(از جمله مواد معدنی و محصولات کشاورزی) به بنادر جنوبی و سپس به بازارهای جهانی ایفا کند.

ایران به دنبال نقش‌آفرینی در اتصال چین به اروپا
فرزانه صادق در جریان شرکت در دومین نشست بین‌المللی اتصال ریلی چین-اروپا با تأکید بر نقش ایران به عنوان حلقه وصل شرق و غرب تصریح کرد: با توجه به حجم بالای مبادلات ریلی چین و نیاز به مسیرهای مطمئن، ایران می‌تواند دروازه ورود کالاها به اروپا از مسیر ریلی شرق به غرب باشد. او با اشاره به اهمیت توسعه شبکه ریلی گفت: ساختار ریلی در بسیاری از کشورها زمینه‌ساز رشد اقتصادی شده و در ایران نیز توسعه خطوط ریلی در مسیرهای شمال–جنوب و شرق–غرب می‌تواند موتور محرکه پیشرفت و توسعه باشد.
وزیر راه و شهرسازی در بخش دیگری از صحبت‌های خود، تاکید کرد: علاوه بر مسیر و خطوط، کمبود ناوگان به‌ویژه در بخش لکوموتیو یکی از چالش‌های اصلی است و باید در تعامل با شرکای خارجی برای رفع آن اقدام شود. «صادق» گفت: آمادگی داریم همه توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خود را برای نیل به اهداف مشترک توسعه ترانزیت از چین تا اروپا به اشتراک بگذاریم و ایران شریکی پایدار و قابل‌اتکا برای اتصال چین به اروپا با مشارکت همه کشورهای منطقه بوده و خواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه خاطرنشان کرد: در همین زمینه مذاکرات اولیه برای راه اندازی قطار برقی در مسیر سرخص به چشمه‌ثریا نیز انجام شده است. «صادق» اضافه کرد: به جز مسیر و ریل، ناوگان هم در این حوزه بسیار اهمیت دارد و ما کسری‌های زیادی در حوزه ناوگان به‌ویژه در لکوموتیو داریم که باید آن را رفع کنیم. 

نصف‌شدن مسیرهای تجاری ایران و چین
یکی از دستاوردهای برجسته اتصال ریلی، کاهش چشمگیر زمان حمل بار از چین به ایران است. پیش از این، حمل دریایی کالا بین دوکشور حدود ۳۰روز طول می‌کشید، اما مسیر ریلی جدید زمان را به ۱۵روز‌(نصف مقدار قبلی) رسانده است. این کاهش نه‌تنها به دلیل مسیر مستقیم از طریق قزاقستان و ترکمنستان، بلکه با راه‌اندازی قطارهای کانتینری دوسربار‌(که بار را در هر دو جهت حمل می‌کنند) محقق شده است. برای مثال، قطار کانتینری از «شی‌آن» چین به «زاهدان» ایران، با سرعت متوسط ۸۰کیلومتر در ساعت، محموله‌های صنعتی و مصرفی را در کمتر از دوهفته جابه‌جا می‌کند.
بااین‌حال، چالش‌هایی مانند کمبود بار خروجی از ایران به چین‌(که گاهی قطارها را «دست خالی» بازمی‌گرداند) وجود دارد، اما توافق‌های اخیر برای افزایش فرکانس هفتگی قطارها، این مسئله را حل خواهد کرد. در مجموع، این تحول، هزینه‌های لجستیکی را تا ۵۰درصد کاهش داده و رقابت‌پذیری کالاهای ایرانی و چینی را در بازارهای منطقه‌ای افزایش می‌دهد.
برخی مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد که ایران در صورت تکمیل این محور، می‌تواند سهم خود از تجارت زمینی چین با اروپا را از سطح کنونی کمتر از ۲درصد، به بیش از ۱۰درصد برساند؛ رقمی که به معنای ده‌ها میلیارد دلار ظرفیت جدید درآمدی در حوزه لجستیک و حمل‌ونقل بین‌المللی خواهد بود. در چنین وضعیتی تعلل در بهره‌برداری کامل از مسیر ریلی خواف-هرات می‌تواند فرصت ژئو‌اقتصادی ایران را به نفع دیگر کشورها، به‌ویژه مسیرهای جایگزین ترکیه و آسیای‌مرکزی، از بین ببرد.

اهمیت استراتژیک ایران برای اتصال به اروپا
برای چین، ایجاد چندگانه مسیرهای زمینی به اروپا (از جمله مسیرهای شمالی، میانه و جنوبی) راهی برای کاهش وابستگی به گذرگاه‌های دریایی طولانی و حساسیت‌های ژئوپلیتیک است؛ مسیر از طریق ایران می‌تواند مسیری کوتاه‌تر یا مکمل برای عبور کالاها باشد، به‌ویژه اگر خطوط داخلی ایران بهینه و متصل شوند. از منظر تجاری، حمل‌ونقل ریلی بین چین و اروپا می‌تواند زمانِ حمل را نسبت به دریا کاهش دهد و هزینه‌های لجستیک را در شرایط مشخصی به‌صرفه کند، اما این صرفه‌جویی منوط به ارتقای زیرساخت و کاهش زمان معطلی در مرزهاست. 
گزارش‌هایی پیرامون مذاکرات مالی و توافق‌های احتمالی با بانک‌ها یا شرکت‌های چینی برای تأمین سرمایه‌گذاری در الکتریکی‌سازی و افزایش ظرفیت خطوط مطرح شده است. همچنین برخی گزارش‌ها به قراردادها یا مذاکرات میان نهادهای مالی چینی و طرف‌های ایرانی اشاره دارد که می‌تواند شامل وام‌ها یا سرمایه‌گذاری‌های مستقیم باشد؛ رسانه‌های تجاری بین‌المللی نیز از علاقه شرکت‌های راه‌آهن و پیمانکاران چینی به مشارکت در پروژه‌های ایران خبر داده‌اند. به باور کارشناسان؛ این مذاکرات اگر به توافق نهایی برسند، مهم‌ترین مانع (بودجه) را تا حدی کاهش می‌دهند، اما مسائل تحریم، بیمه و ریسک سیاسی هنوز عاملی تعیین‌کننده خواهند بود.
اتصال ریلی چین به اروپا از مسیر ایران می‌تواند میلیاردها دلار درآمد ترانزیتی برای تهران ایجاد کند، تحریم‌ها را دور بزند و جایگاه ژئوپلیتیک ایران را تقویت نماید. بااین‌حال، موفقیت وابسته به رفع سریع کمبودهای زیرساختی، جذب سرمایه چینی و ثبات منطقه‌ای است. اگر ایران حلقه‌های مفقوده را تکمیل کند، نه‌تنها به دروازه آسیا-اروپا تبدیل می‌شود، بلکه می‌تواند رقیبی جدی برای کریدورهای دیگر باشد.
به باور کارشناسان؛ اتصال ریلی چین به اروپا از مسیر ایران ظرفیتی واقعی و استراتژیک است که می‌تواند تهران را به یک هاب ترانزیتی کلیدی تبدیل کند؛ اما این چشم‌انداز به سرمایه‌گذاری سنگین، هماهنگی فنی/گمرکی و مدیریت ریسک‌های سیاسی نیاز دارد. مذاکرات و علاقه‌مندی‌های اعلان‌شده از سوی طرف چینی نشان می‌دهد که امکان پیشرفت وجود دارد، ولی تبدیلِ خبر و اعلامیه به خطوط پُرظرفیت و زمان‌بندی‌شده مستلزم برنامه‌ریزی دقیق و شفافیت در تأمین مالی، اجرایی و حقوقی است.

برچسب ها : زیرساخت‌های حمل‌ونقلی اقتصادسرآمد توسعه ترانزیت

اخبار روز
ضمیمه